همسر شهید انصاری گفت: همسرم در آخرین دیدار خود به بنده اجازه خداحافظی نداد و گفت اگر خبری رسید گریه نکن و قرآن بخوان.
نرجسخاتون ریاستیان امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در رشت با بزرگداشت حماسه نهم دی، اظهار کرد: شهادت بزرگمردانی مانند شهید انصاری نشان میدهد که هنوز باب شهادت باز است و هر زمان عزیزی طلب میشود.
وی با بیان اینکه راه امام حسین (ع) زمان و مکان نمیشناسد، افزود: همسرم از سال ۷۳ تا ۸۳ به مدت ۱۰ سال در گیلان فعالیت و پست فرهنگی داشت.
*شهید انصاری عاشق اهل بیت بود
همسر شهید انصاری گفت: شهید انصاری عاشق اهل بیت(ع) و ترویج فرهنگ دینی و عاشق گیلان بود و قصد داشت دوران بازنشستگی خود را دوباره در این استان فعالیت کنند.
وی با بیان اینکه شهید انصاری از تاریخچه و پیوستگی گیلان زمین با اهل بیت (ع) به خوبی آگاه بود، ادامه داد: شهید انصاری گیلان را در توسعه و ترویج فرهنگ شیعی تاثیرگذار میدانست.
ریاستیان، با بیان اینکه همسرش در طول فعالیت در گیلان ۱۴ کتابخانه و مرکز فرهنگیهنری در این استان احداث کرد، یادآور شد: شهید انصاری بر توسعه فرهنگ دینی اصرار داشت از اینرو نخستین حسینیه عزاداری امام حسین (ع) را در سودان برپا کرد.
به گفته وی، شهید انصاری تمام ویژگیهای بارز یک انسان خوب را نه تنها در اخلاق بلکه در اعمال خود داشت و مردی بسیار مهربان و شوخ بود.
*همسرم میگفت مدت زیادی مهمان ما نیست
همسر شهید انصاری درباره آخرین دیدار خود با این شهید اظهار کرد: دو ماه قبل از اعزام به ماموریتش برای خارج از کشور، به بنده گفت که دیگر زیاد مهمان ما نیست و مدام از خوابی که دیده بود صحبت میکرد.
وی ادامه داد: از آنجا که شهید انصاری فرد بسیار شوخی بود ما حرفهای او را جدی نمیگرفتیم.
* پیامکی که بیجواب ماند/رفتن همسرم بدون خداحافظی بود/همسرم از شهادتش باخبر بود
همسر شهید انصاری که بهشدت بیتاب شده بود و میگریست در بین هقهق گریههایش گفت: شهید انصاری هنگام اعزام به آخرین ماموریت خود به من گفت اگر خبری رسید گریه نکن و تنها قرآن بخوان.
وی ادامه داد: من به درستی متوجه منظور حرف همسرم نشدم و حتی وی هنگام رفتن اجازه خداحافظی به من را نداد و رفت.
ریاستیان با حالتی بسیار اندوهناک افزود: حاج آقا میدانست که دیگر فرا خوانده شده اما ما از درک این مسئله عاجز بودیم.
وی یادآور شد: زمانی که حاج آقا انصاری به بیروت رسید در تماس تلفنی از او پرسیدم که چرا با من خداحافظی نکرده است و وی تنها مرا به آرامش دعوت کرد و گفت که تنها نمانم و نزد خواهرم باشم.
همسر شهید انصاری خاطرنشان کرد: همیشه با همسرم در جریان سفرهایش ارتباط تلفنی و پیامکی داشتم اما شب شهادتش هر قدر با او تماس گرفتم موفق نشدم.
*با دیدن سر خونآلود همسرم به یاد دل زینب کبری افتادم
وی با همان حال گریه و ناراحتی فراوان ادامه داد: همسرم همواره هنگام اذان صبح در هر جای دنیا که بود با بنده تماس میگرفت و مرا بیدار میکرد اما آن شب این اتفاق نیفتاد و هر قدر تماس گرفتم بیفایده بود.
ریاستیان گفت: تصمیم گرفتم به همسرم پیامک دهم و من از همه جا بیخبر حاج آقا را قسم دادم که جواب دهد، اما پیامکهایم بیجواب ماندند.
وی با بیان اینکه روز بعد با دریافت خبر شهادتش متوجه ماجرا شدم، افزود: وقتی پیکر شهید و سر خونآلود همسرم را به من نشان دادند به یاد دل زینب کبری افتادم و از زاری و فغان جلوگیری کردم و شهادتش را به وی تبریک گفتم هر چند که بسیار سخت و توصیفناپذیر است اما شهید انصاری دیگر به آرزوی دیرینه خود رسیده بود.
به گفته همسر شهید انصاری، توصیه این شهید به جوانان همواره اقامه نماز به ویژه در اول وقت و مطالعه سیره معصومین(ع) بود.