همای گیلان:نمایندگان مجلس اگر به دنبال استیضاح وزیر ورزش به خاطر اخراج کروش بروند اشتباهی بزرگتر از وزارت ورزش در ایجاد شرایط فشار برای مربی خارجی تیم ملی را رقم زده اند.
آنچه در ماجرای سرمربی سبب شده تا حامیان مربی برایش مسئولان جدید فدراسیون و متولیان ورزش کشور را مورد نکوهش قرار دهند ، دخالت در حیطه مسائل فنی سرمربی از یکسو و زیر پا گذاشتن حریم استقلال فوتبال است. اتفاقی که در دو دوره گذشته دولت قبلی لطماتی بزرگ را به ورزش ایران و بخصوص فوتبال زده است. این تلاش وزارت ورزش برای ورود به حریم استقلال فدراسیون است که سبب می شود تا مردم به حمایت از سرمربی تیم ملی برخیزند. کسی که توانسته دل های بسیاری از علاقمندان به فوتبال را با خود همراه کند و تیم ملی را در دل این بی مخاطبی فوتبال صاحب هواداران پایدار کند. او با تاکتیک های فنی و کلامی اش به این جایگاه رسیده اگرچه منقدانش در نقد او بحث هایی جدی دارند. بحث هایی که طرح می شوند و اگرچه برای خیلی از آنها استدلالهای منطقی و ساده برای پاسخگویی وجود دارد اما هستند نکاتی که چاره ای جز پذیرش اشتباهات گروه فنی تیم ملی نمی گذارند. با این وجود ماندن یا نماندش تصمیمی است که باید در فدراسیون فوتبال گرفته شود که خود او هم از این شرایط سخت به تنگ آمده. از اینکه نمی داند بالاخره چه کسی را به عنوان کارفرما بالای سر دارد.
اصلا به این دلیل است که این جنبش خودجوش برای حمایت از کروش به وجود آمده اما حالا دخالت نمایندگان مجلس آیا کمکی است برای برون رفت از این بن بست؟ وزیر حتما باید به مجلس برود. وزیری که البته خیلی هم محبوبیت گذشته را میان نمایندگان ندارد.او که همین چند هفته قبل از حضور ۱۵۰ نماینده در فدراسیونها و هیات های ورزشی نالیده بود و این را خلافی آشکار تشخیص داده و خواهان رفعش شده بود ، حالا بهانه را دست مجلسیها داده. کارلوس کروش و ماجرای رفتنش. اگرچه بی شک شخص وزیر ورزش نتوانسته روابطش با فوتبال را در مسائلی از این دست درست مدیریت کند تا امروز دچار چالش بزرگی شود اما ورود مجلس به این بازی ؛کم از آنچه به خاطرش وزارت ورزش زیر سئوال رفته ، ندارد.
رفتارهای اینچنینی با وزارت نوپای ورزش که هنوز دوره تاسیسش به ۴ سال نرسیده ، تنها مهر تائیدی می زند بر گفته های محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور پیشین که در مخالفت با تشکیل این وزارتخانه ، می گفت:«تشکیل چنین تشکیلاتی به ضرر .رزش است و اجازه دخالت های غیر ورزشی را می دهد. اینکه وزیر باید برای انتخاب یک مدیرکل لستانی تا پای استیضاح برود.» پیش بینی او البته درست بود و هنوز شخصی چون عباسی ، نخستین وزیر ورزش کشور از این می نالد که برای انتخاب یک مدیرکل ، توسط چند نماینده کاملا نا آشنا با ورزش ، تا مرز استیضاح پیش رفته است یا هر سه گزینه ای که از سوی دولت به مجلس معرفی شدند اما برای این پست رای نیاوردند هنوز گلایه دارند که دلالان رای ، در مذاکرات شان از آقازاده ای نام می بردند که انتخابش به عنوان عضو هیات رئیسه فدراسیون اتومبیلرانی می توانست سرانجام کارشان را در روز رای گیری عوض کند.ادعایی که تنها در حد یک حرف است اما بارها مطرح شده. حالا در سال منتهی به انتخابات ، به چالش کشیدن وزیر ورزش به بهانه کارلوس کروش را منتقدان می توانند حربه ای برای جذب رای معرفی کنند که بسیاری از نمایندگان مجلس تا همین چند هفته قبل ، از تندترین الفاظ علیه سرمربی خارجی تیم ملی استفاده کرده اند.
اینکه کارلوس کروش بماند یا برود یک تصمیم کاملا فوتبالی است که تنها باید در ساختمان فدراسیون فوتبال گرفته شود. جایی که کفاشیان و اعضای هیات رئیسه اش باید بنشینند و بعد از سبک و سنگین کردن همه شرایط به این فکر کنند که آیا می توانند یکی بهتر از مرد پرتغالی را برای هدایت تیم ملی پیدا کنند یا نه. باید به این فکر کنند که پرداختن غرامت سنگین جدایی کروش به صلاح فوتبال هست یا نه و بعد اگر تصمیم به ماندن او گرفتند باید تغییراتی اساسی در نظامی ایجاد کنند که سبب می شود تا کارلوس آرامش کافی برای انجام وظایفش را نداشته باشد. اینگونه نه دیگر وزارت ورزش اجازه دخالت فراتر از اختیاراتش در فدراسیون فوتبال را پیدا میکند و نه نیازی به مداخله اینچنینی مجلسیها در امور داخلی ورزش است. که مجلسیها برای پرداختن به چالش های وزارت ورزش بهانه های بهتری چون مطالعه اساسنامه جدید پیشنهادی وزارتخانهها دارند. تصمیمی که می تواند منجر به بازگشت ورزش به عصر مهرعلیزاده و عزل و نصب های آنچنانی در فدراسیونها شود و ورزش را دوباره از حالت دموکراتیک دور کند.