اختصاصی همای گیلان: آسیب شناسی جریانهای فکری موجود در جامعه دارای رویکرد روایی بوده که نه تنها شایسته نیست بلکه نقص غرض میشود.اگر روایت کنیم ودرایت نکنیم آنگاه فضای مجازی را به یک باشگاه سیاسی، برای طیف فکری خاص ویا به کوچه عشّاق تبدیل کرده ایم. مدیران سایتها بهتر بود از افکار نقّاد استفاده می کردند نه افراد منقاد.قدرت تٱثیر گذاری هر سایتی با گروه خاص ؛ به قدرت تحلیل درست ومنطقی ودر عین حال پایبندی به حقوق دیگران و قداست قلم اعضای آن می باشد .با نگاه امنیتی نمی توانیم هیچ صدایی و یا سیمایی را ،نما یندگی کنیم وزهد فروشی پیشینه کنیم ودر بیشه به کمین نشسته وقلمی را شکسته کنیم .
ایران اگر در جهان به سرزمین مولانا وحافظ و …به یک دایرهالمعارف بزرگ؛ از بزرگان اهل ادب وهنر وعرفان شناخته شده است فقط وفقط به خاطر قلم این بزرگان و روح عرفانی آنهاست نه روایت معقول غیر عقلی ومنقول غیراخلاقی، عده ای خاص که دکانداری میکنند ودر فضای قدسی قلم؛ ریا کاری میکنند وبرای بقالی ،نقالی میکنند. نقد نا صحان نشنوند واز هر نقدی گریزانند .به بهانه حمایت از خون شهدا ، اگر قلم را شکسته کنیم آنگاه درِمدرسه عشق بسته کنیم وسرزمین بهاران را بی لاله کنیم !پس هیچ چیز را بها نه نکنیم چون پیام معلم مدرسه عشق این بود:”مداداعلماافضل الدماء شهدا “. تکفیر اندیشه مخالفان فکری وعدم تحمل آنان به بهانه افکارسیاسی؛ شاید در باشگاه سیاسی خاص مثل اصلاحات ویااصولگرایی ویا اعتدال و توسعه ویا چپ ویا راست و….قابل توجیه باشد ولی مبانی بنیادین اندیشه های فکری جامعه سیالی ما را هیچ باشگاه ویاحزب سیاسی نمی تواند ادعای نمایندگی کند.
آنچه را که یک روشنفکر برای جامعه انسانی قلم میزند و جز این وظیفه ای ندارد و گرنه هیچ عنوانی به کار ناید و هرگز نپاید وفقط نوشته ای بر سر سنگ قبر آید.
تفاوت دید گاههای موجود در افضای مجازی را به رسمیت بشناسیم وبه آن احترام بگذاریم وبر سر هر هزلی به جدلی مشغول نشویم واستعداد ها انکار و شخصیت ها بی اعتبار نکنیم وبر همگان واجب است پای بندی به حقوق مخالفان علی الخصوص سر سخت که ما را آبدیده کند.چه بخواهیم و چه نخواهیم همه ما گرایشهای سیاسی خاص خودمان را داریم واین کتمان کردنی نیست ودر نوشته های هر کس مشخص است پس بهتر است که این گرایش ها منطبق بر حقوق همگانی ودر بر گیرنده همه نحله های فکری متفاوت در چار چوب به رسمیت شناخته شده حقوق انسانی باشد وگر نه رنج بیهوده و سعی بی فایده کردیم ودرِ اندیشکده را تخته کردیم و زحمت خماران میکده بی ثمر و ابتر کردیم و افق آسمان اندیشکده بی اختر کردیم.
دکتر جلال میرزا آقایی