اختصاصی همای گیلان: دغدغه امروزین طیف وسیع حبهه هواداران دولت و اصلاحات وهواخواهان تدبیر و امیدو…در گزینش آقای دکتر عارف به ریاست مجلس قابل تامل است علی الخصوص زمزمه هایی از اینکه بر خی با رای این طیف وارد مجلس شده ولی هم اکنون ساز دیگری کوک کرده اند . آشنایی با روان شناسی شخصیت سیاسی و اجتمایی راه یافتگان به مجلس کنونی ،دور از انتظار هم نبود که رنگ رخسار خبر از سر ضمیر دهد.اما تحلیل تاریخی نقش محا فظه کاران در انتقال آرام قدرت و گذار به دمو کراسی مقوله ای دیگر می باشد .
تاریخ تحولات سیاسی در اکثر کشور ها ویا کشور مان گویای یک نکته کلیدی میباشد و آنهم خذف محافظه کاران از عرصه تحولات سیاسی کشور ،ما را به دمو کراسی نخواهد رساند بلکه زمینه نفوذ رادیکالیسم کور فرهنگی و سیاسی و حتی ناسیونالیسم افراطی و مذهبی افراطی را مهیا میکند.
آمار حملات طیف های مذکور به ناطق نوری و علی لاریجانی و…در سنوات و سالهای گذشته مبین این نکته است که در بافت حقیقی قدرت وساختار دولت سایه ،دست بالا با محافظه کاران میباشد تا افراطیون .حضور اکثریتی محا فظه کاران در مجمع تشخیص مصلحت ،بیشتر نگرانی و حاکی از آن است که افراطیون میدان دار نباشند.
اطاق فکر طیف وسیع اصلاحات باید رابطه حیاتی و راهبردی با این طیف وسیع که از هاشمی گلپایگانی و دری نجف آبادی و علی لاریجانی و ناطق نوری وبدنه اجتمایی آنان که شامل بافت وسیعی از رو حانیون حوزه و بازاریان سنتی و بدنه اجتمایی طیف هواداران اولیه انقلاب موجود در نیروهای نظامی و انتظامی انقلابی ،داشته باشند که همگی دیواری حصین باشند برای پیشروی افراطیون که نماد آنرا به شکل جبهه پایداری مر سوم است.حذف این دیوار با شعارهای دهه هفتادی ،هم مرز و هم آورد شدن با افراطیون می باشد که نتیجه از قبل مشخص است.
فعلا جنبش اجتمایی اصلاحات با مشخصات علمی و حزبی ودر قاموس حرکت اجتمایی تاثیر کذار در ساخت و بافت ارکان حکومت تاثیر گذار نیست و دلایل آنهم بسیار زیاد می باشند که دلیل آنرا به وقت دیگری واگذار می کنیم .بیماری مزمن تاریخی در عدم همکاری حزبی و دسته جمعی ،بزرگترین مانع و رادع در شکل دهی علمی و به مفهوم واقعی کلمه تشکیل احزاب در راستای مطالبات تاریخی می باشدو به همین دلیل است که بیشتر به شکل دهی شخصیت های کاریز ما پرداخته میشود تا اعتقاد به قدرت واقعی نهفته در ذات و بافت و عمق حرکت اجتمایی .
اگر دکتر عارف رئیس مجلس شود اولین قربانی این نگاه کاریز مای بیمار گونه حزبی غیر علمی می باشد.به محض انتخاب ژان والژان و رستم دستان به خانه ها کوچ کرده و منتظر چیدن میوه های تاریخی و مطالبات فرو خورده در آن می مانیم که اگر نشد و به یقین نخواهد شد قربانی دیگری می جوییم و این نمونه دیگری از بیماری مزمن تاریخی ما است.جنبش ملی و علمی با دیسیپلین حزبی واقعی با تکیه به خواسته ها و مطالبات ملی و اجتمایی استخواندار و تاثیر گذار و مقبولیت عام وتام و دارای توانایی اقناع گری بسیار زیاد برای اکثریت طیف ها و نحله های فکری ،بطور حتم طرف گفتگوبا بخش و هسته سخت ساختار متصلب و غیر پاسخگوی اقتدار گرایان می باشد که افسار گروه های فشار و افراطیون را در دست دارند که امروزه مانع هر گونه تحول می باشند.با صبر و حوصله و گامهای هر چند اندک ولی محکم واستوار و شکل دهی حرکت های ملی پراکنده در قالب احزاب فراگیر و ملی و مشخص کردن مانیفست حزبی در چار چوب خواسته های تاریخی ملی و میهنی ذات ایرانی ما ،اولین گام اصلاحات به مفهوم واقعی آن می باشد .
این گفتار ادامه دارد .
جلال میرزا آقایی