مزیت و محرومیت ( ۵ ) / علی رحیم پور ، دکتری اقتصاد

اختصاصی همای گیلان : با پایان دولت سازندگی ، دولت اصلاحات پاگرفت در یک رقابت واقعی و با رای ۲۰ میلیون نفری . سید محمد خاتمی که در دولت پیشین ؛ وزیر ارشاد بود . در یک رقابت سالم به ریاست جمهوری رسید و شعار هایی مانند ” تعامل ” داخلی و بین المللی را سرلوحه ی کارهای دولتش قرار داد و کوشش کرد با کم کردن رشد تورم سالانه ؛ قدرت خرید خانواده های ایرانی را بهبود ببخشد .
میانگین رشد تورم در دوره ی ۸ ساله ی دولت اصلاحات [ ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۴ ] معادل ۱۵ درصد بود و دولت را با نرخ رشد تورم ۱۰ درصدی تحویل دولت بعدی داد .

در این دوره از اوج گرفتن قیمت مسکن خبری نبود . جامعه از نظر اقتصادی وضعیت متوازنی داشت اگرچه از نظر سیاسی در داخل ایران ؛ گاهی بحران هایی پدید می آمده و سپس فروکش می کرده است .
مهمترین معضل خارجی در دوره ۸ ساله این دولت به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان بود که پشتیبانی نظامی، مالی،اطلاعاتی و عقیدتی پاکستان ، عربستان ، انگلیس و آمریکا را هم به همراه داشت .طالبان در افغانستان ؛ جنایت های بیشماری مرتکب شدند و شماری ازچهره های ملی و شیعیان را کشته اند . در کوتاه مدتی که حکومت می کردند تمامی سازمان ها و احزاب پیشین را از بین برده اند . یگانه آزادیخواه نامدار افغانستان یعنی ” احمد شاه مسعود ” را در جلوی دیدگان مردم؛ ترور کردند . با واپسگرایی تاریخی و فرهنگی و دامن زدن به اختلاف های وهابی گری و شیعه گری ، انسان های بیشماری را قربانی بیماری های معرفتی تاریخی و پندارهای جنون آمیز شخصی خود نموده اند !
بگونه ای که برای آمد و شد چهارپایان نیز در پیرامون شهر ها ؛ پوشاکی پوشنده ! نشان دادند !
در سال ۱۳۸۱ دولت جمهوریخواه جرج بوش با حملات وحشیانه به افغانستان و عراق ؛ جنایات بیشماری آفرید و در دو کشور بیش از یک میلیون نفر براثر بمباران هوایی و حملات زمینی توسط نیروهای چند ملیتی به رهبری آمریکا کشته شدند !
هنگامی که گردش مالی اسلحه در جهان سالانه افزون بر ۴۰۰ میلیارد دلار باشد و بیشتر آن هم در ایالات متحده تولید می شود پس عقل اقتصادی حزب جمهوریخواه آمریکا؛ بکار می افتد که هر چند سال یکبار یک آتش افروزی بزرگ راه انداخته تا اولا این سلاح ها آزمایش شوند و کارایی آن ها ارزیابی شود و هم بازارهای مصرف نوین و تقاضاهای جدید در شش گوشه ی جهان پیدا کنند .
ناگفته پیداست که خاورمیانه به دلیل در اختیار داشتن دلارهای نفتی خداداد ؛ تفاوت های اقلیمی و مذهبی، رهبرانی خودمحور ؛ استعداد و توانایی مالی و عقیدتی جنگیدن با هم را دارند و بی آنکه بخواهند در خط و دام رنگارنگ و جذاب و مرگ آفرین استعمارگران غربی می افتند .
بنظر می رسد تا چاه های نفت و گاز فوران می کند و رهبرانی بی خبر یا خودباخته یا خودشیفته در خاورمیانه حاکم اند ؛ این جنگ و صلح همانند روز و شب ، پیدا و پنهان می شوند !
همه این مصیبت ها ؛ در دولت خاتمی در پیرامون ایران روی داد و اگر درایت و خویشتنداری این دولت نبود ؛ شعله های برافروخته ی جنگ ؛ ایران را نیز در بر می گرفت .
این دولت با تثبیت نرخ ارز پیرامون هر دلار حدود ۱۰۰۰ تومان ؛ بازار سوداگری ارز را از رونق انداخت .
توجه به روستاها با رساندن خط تلفن و آب ؛ قدم های برجسته ای بود که برداشته شد .
این دولت بر آن بود که دموکراسی دینی را در چارچوب لیبرالیسم تبیین و توسعه دهد و گام های بلندی هم برداشت .اما چون تیم اقتصادی دولت اصلاحات ؛ دنباله رو ؛ تیم اقتصادی دولت سازندگی بود . بنابراین تکیه و نگاه اصلی بر واردات و توسعه ی جامعه شهری بود . دولت اصلاحات معادل ۲۰۶ میلیارد دلار ( تراز نامه های بانک مرکزی ، در سال های گوناگون )و تقریبا معادل دولت های جنگ و سازندگی ؛ درآمد نفتی داشت . اگرچه جامعه ی شهری در آرامش بسر می برد اما فاصله ی طبقاتی کمتر نشد و کارگران زیادی به صورت قرادادی و روزمزد به زندگی اقتصادی خود ادامه می دادند .

/علی رحیم پور

با کانال تلگرام همای خبر همراه باشید