همای گیلان، پس از خروج آمریکا از برجام و مخالفت اروپا از این اتفاق، به نظر می رسد دو دستگی ظاهری هم که شده باشد بین اعضای گروه ۱+۵ ایجاد گردد.
آنچنان که گویاست، آمریکاییها پس از خروج از برجام بیکار نخواهند نشست به هر سبکی شده، تا شرکای تجاری خود را مجبور کنند که در فرایند زمان به آنها بپیوندند و از تحریم های پیش رو که از فردای خروج از برجام آغاز می شود، حمایت نمایند.
به باور راقم در بعد اقتصادی و فناوری، نه اروپا و نه چین به عنوان دو قدرت اقتصادی و تکنولوژی نمی توانند نسبت به تعاملات خود با آمریکا بی تفاوت باشند. تعاملاتی که اقتصاد این کشورها تا حدودی به آن وابسته است.
تعامل دو جانبه اروپا و آمریکا و یا چین با آمریکا ، تعاملی نیست که تازه آغاز شده باشد ، تا پایه اش متزلزل شود .سال ها است که این تعامل با فراز و نشیب های در جریان است .
بر کسی پوشیده نیست که تمامی اهرم های مالی را به گونه ای طراحی کردهاند که صحنهگردان اصلی آن آمریکا باشد.
تمامی رتبهبندهای، بانک ها (مستقیم یا غیر مستقیم) سهامدارانش کسانی هستند که در تعامل با این کشورند یا در چنبره آنها، چه بخواهیم و چه نخواهیم، مخالف باشیم یا موافق، اکثر اهرم های مالی دنیا ،یا شرکت ها، سازمانها و بانک های خصوصی در خدمت این کشور هستند و از آن بهره می برند.
داده ها حاکی است که اروپا یکی از بزرگترین شرکای آمریکا در تبادلات تجاری است، بر اساس آمارها در سال ۲۰۱۶ حجم تجاری این دو کشور نزدیک به ۶۰۸ میلیارد دلار بوده است.
در حالی که در همان سال حجم تبادل تجاری اروپا با ایران ۱۴ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۷ در حدود ۲۱ میلیارد بوده که رقم ناچیزی است.
در سال (۲۰۱۶) صادرات اروپا به ایران در حدود ۸/۲ میلیارد دلار بوده ،در حالی که این رقم با آمریکا ۳۵۲ میلیارد دلار تخمین زده اند .
واردات اروپا از ایران در سال ۲۰۱۶ در حدود ۵/۵ میلیارد یورو بوده (احتمالا بیشتر نفت بوده) در حالی که واردات اروپا از آمریکا ۳۵۱ میلیارد دلار برآورد شده است
(منبع: سایت مشرق)
البته باید متذکر شد ارقام فوق به معنی تحقیر اقتصادی کشور ما نیست، بلکه تغییر نگاه مسئولان به این واقعیت است که نباید خوشبین به حمایت ها و و عدههای لفظی اروپاییان و دیگر قدرت ها باشند، این یک واقعیت عینی در همه کشورهاست که در فرایند زمان و بر اساس راهبردهای کوتاه مدت یا دراز مدتشان ،منافع ملی خود را فدای منافع دیگر کشورها نمی کنند .
محتمل است در جهان رقابتی و تقابل قدرت های اقتصادی ،گاهی برای همدیگر خط و نشانی بکشند .اما هر کشوری برگ برنده اش را در بزنگاههای تاریخی رو می کند و برنده کسی خواهد بود که در بازی شطرنج سیاسی، مهره های خود را به درستی بچیند و درگیر لفاظی ها (صوری یا واقعی) هیچ کشوری نباشد تا امنیت ملی و وضعیت اقتصادی و زیرساخت ها خود را به خطر اندازد.
چین نیز به عنوان شریک و دوست اقتصادی ما، شرایط مشابه ای با اروپا دارد، اما با تفاوت هایی و آن اینکه ، حجم مبادلات چین با آمریکا به عنوان قدرت دوم اقتصادی در مقایسه با اروپا بیشتر است.
بر اساس آنچه که آمارها می گوید، حجم مبادلات تجاری چین با آمریکا در حدود ۷۰۰ میلیارد دلار است .تجارتی که سالهاست این دو غول اقتصادی با هم تعامل و در عین حال رقیب و تقابلی هم دارند.
تنها تفاوتش با اروپا این است که چینی ها سیاستمدارانه در تنش های خاورمیانه و جهان پیرامونی عرض اندام نمی کنند.
به جای حضور در اینگونه تنش ها، سرمایه انسانی و اقتصادی اش را صرف یافتن بازاری در قاره ها و سرزمین های جدید می کنند، تا ضمن سرمایهگذاری در آفریقا، خاورمیانه و بهره گرفتن از منابع زمینی و طبیعی کشورهای مختلف، صادراتشان را رونق جدیدی ببخشند.
کاری که چین در حال حاضردر آفریقا به صورت گسترده با تولید و توزیع و سرمایهگذاری انجام میدهد.
به نظر می رسد ایران بهتر است در شرایط فعلی و خروج آمریکا از برجام و تحریم های جدیدی که وضع خواهد کرد راه گسترش همکاری با همسایگان، کشورهای منطقه به خصوص آسیای شرقی را در پیش گیرد که البته چنین بوده است و انشاالله خواهد بود .
باید یادآوری کرد که اروپایی ها، چینی ها و حتی روسیه مدعی، اگرچه در برجام ظاهرا با ما هستند اما هیچگاه و تحت هیچ شرایطی منافع خود را به خاطر ایران به خطر نخواهند انداخت.
بهتر این است که تضمین های واقعی و قانونی از همه قدرت ها گرفته شود تا در تنش های پیش رو ما را در مقابل آمریکا تنها نگذارند.
در بعد داخلی نیز با توجه به پتانسیل های موجود راه برونرفت این است که مشکلات پیش رو به صورت شفاف با مردم در میان گذاشته شود، واقعیت های موجود را با آنها در جریان بگذارند، چالش های موجود را شناسایی و برای آنها برنامهریزی عملی نه نظری کنند.
وحدت ملی که ضامن موفقیت و نجات یک کشور در بزنگاه های تاریخی است را پیش گیرند .به مردم ایران در شرایط خاص اقتصادی یاری کنند تا در معیشت زندگی و فقر اقتصادی گرفتار نشوند .
هیچ راهبردی گشایش پیدا نخواهد کرد مگر اینکه از نگاه مردم و نظراتشان در شرایط های مختلف بهره گیرند و معیشت آنان را با امکانات موجود و آینده پیش رو تامین نمایند .
به امید آنکه اولویت اصلی در کشور ما معیشت و مشکلات مردم در همه عرصه های اقتصادی باشد.
انتشار مطالب خبری و یادداشت های دریافتی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.