چاپ مطلب چاپ مطلب

دلنوشته ای بیاد دوستی که آسمانی شد …/رضا پورعسگری جورشری

اختصاصی همای گیلان، او دوست من است !!!
خوشتیپ
خوشبو
و خوش سخن

کاش میشد که پاسخ میدادید
چرا میگویید او مرده ؟

او زنده است و نزد خدای خود روزی میخورد ، این وعده پروردگار است …

جوان زیباروی شهر باران نفس میکشد من صدایش را نه تنها که احساس میکنم بلکه میشنوم
آری من صدای نفس هایش را میشنوم .
گوش کنید …

او در کنار مادر و پدرش در کنار برادران و خواهرانش و در کنار تک تک اعضای خانواده اش راه میرود مینشیند و سخن میگوید .

هنوز صدای گریه هایش از عبادتگاه او بگوشم میرسد هنوز گرمای آن را حس میکنم …

آیا کسی از شما میداند که دوست من سلطان مجنون کردن است آدمی را با رفتارش با خنده های بلندش با اَخم و حتی با دعوا کردنش مجنون و دیوانه میکند …

آه که خسته ام ، آه که خسته ام درمانده ام از فراق تو …

آنقدر که تو را صدا زدم صدای من برای پرستوهای همسایه آشنا شده
پرستوها ای شهیدان سلام مرا به او برسانید من دلتنگش هستم …

میدانم میدانیم او زنده و بیدار است من یک بار او را دیده ام ، شش روز بعد از آسمانی شدن او آمد دل بی تاب مرا آرام کرد
من من او را دیدم او بابک بود بابک نوری هِریس …

بابک نوری هِریس با آمدنش کشتی به گل نشسته مرا به اقیانوس بی انتهای عشق برد و ناخدای آن چَشمان آسمانی خود شد ، میرویم به سمت و سوی خدا…

آه که دلم درد میکند بابک بغض راه نفس کشیدنم را بندآورده به سختی نفس میکشم ، تو را صدا میزنم بابک بابک ، بابک من تنها هستم و این دنیای گناه هزاران سرباز دارد ، من گناه میکنم اگر تو دست مرا نگیری …

بی تابی میکنم بابک را صدا میکنم شاید در رویا شاید در واقعیت دستی را احساس میکنم و صدایی در گوشم که زمزمه میکند 《من اینجا حالم خوب است》
با صدای آرام او از خواب بیدار میشوم و فریاد میزنم کجایی کجایی بابک ، بابک تو حالت خوب است اما حال من نه …
من هر روز بیشتر از روز قبل و روز قبل تر از آن حتی زمانی که در کنار ما بودی دلم برایت تنگ میشود .
نمیدانم به که بگویم دیگر از رنگ سپید بدم می آید ، سنگ سپید را که میبینم انگار دنیا بر سرم خراب میشود میخواهم هوار بکشم که دوستت دارم ولی بغض گلویم را گرفته و نفس کشیدن برایم سخت …

رضا پورعسگری جورشری
۱۰تیر ۱۳۹۷

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …