چاپ مطلب چاپ مطلب

پیشنهادی به شورای شهر / شهردار تالش چه کسی باشد بهتر است !!؟؟

پیشنهادی به شورای شهر / شهردار تالش چه کسی باشد بهتر است !!؟؟

همای گیلان، به نقل از وارنا، این روزها اسامی مختلفی از گوشه و کنار شهر برای سمت شهرداری تالش به گوش می رسد.

 

نام هایی که حتی شهروندان بی تفاوت نسبت به مسائل شهر را به واکنش وامی دارد.

 

آنطور که شنیده می شود شورای شهر پس برکناری باباپور مصراً به دنبال گزینه های مناسب برای شهرداری است ولی خروجی این جستجوها چه چیزی باشد، بستگی به شیوه ای دارد که به انتخاب شهردار منجر می شود.

 

در یک حالت ایده آل برای انتخاب شهردار، بهترین راه انتخاب بر اساس معیار است.

 

بدین صورت که ابتدا معیارها توسط کارشناسان و اعضای شورا بیرون آورده شود و بعد گزینه ها بر اساس این معیارها سنجیده شوند.

 

در پایان شخصی که حائز بیشترین امتیاز می شود را به عنوان شهردار تعیین کرد.

 

حال به مرور معیار ها می پردازیم:

مدرک تحصیلی: یکی از معیارهای برجسته در انتخاب شهردار، میزان تحصیلات و رشته تحصیلی است ، بی شک رشته های عمران، معماری، جغرافیای شهری، مدیریت بیشتر به درد سکانداری شهردای می خورد تا رشته های دیگر .

اما پیشنهاد می شود در این دوره با توجه به جو موجود در شهرداری اولویت به یک متخصص مدیریت اختصاص داده شود.

شخصی که به جوهای سازمانهای غیر رسمی و کار با آنها آگاه باشد که بتواند سازمان را دارای ثبات نسبی بکند، بسیاری از صاحبنظران مدیریت تالشی معتقدند که مدیری ساختار مدار که حتی رشته تحصیلی مدیریت نداشته باشد هم می تواند در این طیف قرار داده شود.

قدرت: تعاریف مختلفی برای قدرت بیان شده ولی در این برهه یک شهردار باید توانایی داشته باشد که تصمیمات را پیاده بکند، بر کارکنان خود اشراف داشته باشد یا بقولاً در سازمان حرف شنوی داشته باشد، بر مردم مسلط باشد و … حال منابع این قدرت از کجا می آیند بستگی به تعریف المانهای این معیار دارد ، می توان قدرت را در این دوران در ستاد پیروز انتخابات ریاست جمهوری تعریف کرد.

می توان پشتوانه خانوادگی فرد را بعنوان قدرت تعریف کرد یا حسن شهرت وی را در این مقوله جای داد ،

نمونه آن قدرت سیروس شفقی ، هوشنگ عباسقلی زاده بعنوان شهردار بودند که به آنها این امان را می داد که کارهایی که هیچکسی توان انجام آن را نداشت ، با اقتدار کامل انجام بدهند .

نفوذ: شنیده ایم که می گویند قدرت نفوذ می آورد ولی این یک حجت به تمام معنا نیست ، شهردار باید توان چانه زنی با سازمانهای مافوق خود را داشته باشد ، البته این منبع را نیز می توان در موارد مربوط به قدرت یافت ، کما اینکه یک شخص موافق با دولت کنونی بهتر می تواند اعمال نفوذ داشته باشد تا فردی که اساسا با این دولت مشکل دارد.

دست پاکی وسلامت مالی: در سازمانهایی که پول و رد و بدلهای مالی وجود دارد، چه بسا که یکی از مهمترین معیارها دست پاکی باشد ، شورای محترم اگر می خواهد از حرف و حدیثهای آخر دوره خود مصون باشد و به فکر انتخاب در دوره بعد باشد و مهمتر از همه به دنبال پیشرفت شهر باشد باید برای این معیار وزنی سنگین در نظر بگیرد ، البته بعضی معیارها دیگر نیز توی این معیار دیده می شود از جمله اگر شخص دارای استقلال باشد یا بقولاً به کسی مدیون نباشد بهتر می تواند سلامت خود را حفظ بکند تا یک مدیری که به هر نحو ممکن به گروهی یا شخصی برای نشستن در سمت خود وابسته باشد ،

حتی تا جایی که در برخی موارد در دوره های قبل دیده می شود، شهردار به شخصی در شورا نیز وابستگی داشت و اگر هم می خواست نمی توانست مستقل عمل بکند.

بنابراین عدم وابستگی را می توان به عنوان معیاری مناسب که کلیت یک شخص را معین می کند در نظر گرفت.

ویژگیهای شخصیتی مدیر: شاید فرماندار را نتوان از جهتی نماینده شهر دانست، به این دلیل که فرماندار منصوب دولت است ولی شهردار مشخصاً از این جهت که به طور غیر مستقیم توسط مردم انتخاب می شود نماد افکار، توانایی و شخصیت عمومی جامعه است ، شهردار به عنوان یک مدیر بالادستی خیلی از توانایی های ذاتی و بعضاً اکتسابی لازم را باید داشته باشد ، بعضی از آنها برای تعامل با شهروندان لازم و ضروری است ازجمله روابط عمومی قوی، و بعضی آنها برای چهره بیرونی شهر از جمله توانایی سخنران

بازوی اجرایی شوراها، شهرداری است، پس انتخاب این بازوی قدرتمند تأثیر زیادی در ارایه مطلوب خدمات شهری و اجرای صحیح مصوبات دارد.

البته انتخاب شهردار در کلانشهرها و برخی شهرها ، خواه ناخواه، چهره‌ای سیاسی به خود گرفته است و برخلاف ماهیت خدماتی و اداری شهرداری، تصاحب این سمت با رقابت‌های پر چالشی روبه‌رو می‌شود.

انتخاب شهردار در تحقق نظام عدم تمرکز تأثیر بسزایی دارد و به همین دلیل باید در انتخاب آن دقت شود.

تحقق نظام عدم تمرکز اداری نشان‌دهنده مشارکت مردم در مدیریت محلی است

از این رو، تمرکززدایی اداری را هم می‌توان از مصادیق اعمال حق تعیین سرنوشت دانست

حق تعیین سرنوشت را نمی‌توان فقط به مباحثی نظیر حاکمیت ملی و انتخابات سیاسی تقلیل داد بلکه حق تعیین سرنوشت، علاوه بر انتخابات ملی در بسیاری از عرصه‌ها از جمله در مدیریت محلی نیز باید تضمین شود و مورد احترام قرار گیرد.

با این اوصاف اعضای شورای اسلامی شهر باید به نکاتی ریزتر از این نکات که در این یاداشت به آن اشاره شده، در انتخاب شهردار دقت کنند و بر اساس ادعایی که تعداد زیادی از آنها در روزهای انتخابات داشتند، شورایی شفاف و شیشه‌ای داشته باشند و شفاف همه مصوبات شورای شهر را در سایت رسمی شورا اطلاع‌رسانی کنند و در انتخاب شهردار نیز تک‌تک در یک یاداشت کوتاه دلیل رای موافق یا مخالف خود را برای شهروندان اطلاع‌رسانی نمایند.

نکته پایانی اینکه، اتحاد و انسجام اعضای شورای شهر و شهرداری مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین امر در اقتدار و توانایی مدیریت شهری است که فضای سوءاستفاده دیگر دستگاه‌های اجرایی و دولتی را از این نهاد عمومی به صفر می‌رساند، ولی متاسفانه وجود اختلاف بین آنها موجب سوءاستفاده سایر ادارات و برخی شهروندان سودجو بوده که در نهایت به ضرر شهر و سایر شهروندان قانون‌مدار است که امیدواریم بزودی در شورای شهر این اتحاد و یکپاچگی را لمس کنیم.

 

About عطیه نصرتی

Check Also

«زهره عالی‌پور» سرپرست سازمان خصوصی‌سازی شد

«زهره عالی‌پور» سرپرست سازمان خصوصی‌سازی شد   🔹وزیر امور اقتصادی و دارایی طی حکمی خانم …