اختصاصی همای گیلان:می گویند سواره را غم پیاده نیست وسیر را هم غم گرسنه؛راست گفته اند.حکایت مدیران وطنی قبل و بعداز اتصال به میز و منصب هم پرشباهت است به ضرب المثل بالا.تا وقتی دستشان به میز نمی رسد می گویند اگر من بشوم(صاحب آن میز)همچین می کنم کاری می کنم کارستان؛اما…..
امان از وقتی که میزو منصب را بنامشان سند بزنند(ولو برای دوسال)چنان از دیده می برند هر آنچه در دل داشتند را،که آدمیزاده در می ماند از افسون قدرت و نسیان و فراموشکاری صاحب منصبان!
نمی دانم اساسا استاندار گیلان انسان نقد پذیری هست یانه اما از حق نباید گذشت که اینبار در جلسه شورای اداری استان بخشی از آنچه باید می گفت را خوب گفت.شوخی که با هم نداریم خودش هم اینجا نیست اما خدایش که هست.از طرفی؛ حرف حساب هم که جواب ندارد و به این اعتبار میخواهم “استاندار گیلان”را میهمان”دوکلمه حرف حساب “کنم البته با یادی از خدابیامرز گل آقا(کیومرث صابری فومنی).
جانم برایتان بگوید که حقیر چند باری متن صحبتهای استاندار را در پایگاههای خبری مرور کردم از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان،عکسهای رنگارنگ مدیران ستادی استان را هم در جلسه شورای اداری دیدم یکی چاق بود وآن یکی لاغرودیگری هم بلند.من اما با قدوبالای مدیران خدمتگزار استان کاری ندارم ،فقط حیران از متولی این استانم که وقتی می تواند اینهمه مدیر ستادی را یکجا در سالن همایشهای استانداری گیلان جمع کند آنوقت چطور نمی تواند ازینهمه مدیر شیک وپیک و معطر ،طلب “انجام کار”در چارچوب قوانین موضوعه کند؟
جناب والی؛بالغ بر یکسال و نیم است که سکان این استان را بدست گرفته اید اینکه چرا پس از این مدت به یاد ریخت و پاش مدیران استاد افتادید وتا حالا چرا تذکر ندادید به کنار اما اینکه فرمودید اینهمه مدیر چرا برای یک افتتاح کوچک پست ستادی را ترک می کنندبرایم بسیار جالب توجه بود چون درهمان جلسه ای که صحبت کردید دستکم نصف آن مدیران عزیز اصلا توجیهی برای حضور نداشته و ندارند اما در جلسه شورای اداری استان حضور به هم می رسانند تا دیدوبازدیدی تازه کنند.
برادر عزیز؛مگر دستور جلسات شورای اداری استان مشخص نیست؟!! اگرهست بفرض که موضوع یک جلسه مربوط به حل مشکل زمین ورزش روستای دوبخشر شفت باشد(مثلا)خب فرماندار املش در آن جلسه چکار می کند؟اگر می خواهید پیشرفت فیزیکی سد پلرود را بررسی کنید،خب سرپرست شهرداری رشت چرا باید در ردیف اول حضار بنشیند؟اگر پیگیر واگذاری زمینهای بنیاد علوی به مردم بومی چابکسر هستیدچرا باید رییس امور آب گسکرات(نرسیده به طاهر گوراب)آنجا حاضر باشد؟شما که تذکر بجا به مدیران میدهی ایکاش یک بازبینی در نحوه برگزاری جلسات شورای اداری استان هم میکردی چون دوصد گفته چون نیم کردار نیست.
آقای دکتر؛احساس تبعیض آنقدر جانسوز است آنقدر جانکاه است آنقدر آزاردهنده است که به کرات حکیمان این سرزمین “ملوک”را به عدل وانصاف “نصیحت”کرده اند می گویند وقتی بابا طاهر عریان از طغرل بیک سلجوقی پرسید با خلق خدا چه کنی طغرل پاسخ داد هر آنچه که تو فرمایی شیخ.
عارف رند همدانی هم بلادرنگ گفت:”ان الله یامروبالعدل والاحسان”(خداوندفرمان به عدالت و نیکوکاری می دهد)
علیجناب؛درست است که آش آنقدر شور شده که داد آشپز هم درآمده و استاندار مملکت(مصطفی سالاری)در جلسه شورای اداری استان گیلان از شناسایی ۶۷۰فقره انتصاب فامیلی سخن می گویداما حقیر بعنوان احدی از رعایای ممالک محروسه ایران از جنابعالی می پرسم برای احقاق این۶۷۰حق ضایع شده دقیقا چکار کردید؟بین خودمان باشد موارد بسیار بیش ازینهاست خودتان خوب می دانید و مراعات احوال کردیدو اینقدرش را سربسته اعلام نمودید.
می گویند حضرت امیر در پاسخ به نقد یک عرب بادیه نشین که براو خرده می گرفت چرا بر خلاف سیره شیخین و پس از پوشیدن ردای خلافت اینقدر برخودسخت میگیرد(بخاطر خاموش کردن شمع بیت المال)حضرتش در پاسخ فرمودند:”الناس علی دین ملوکهم.”
شما که یک سرباز وظیفه را به جای حضور بر سر پست،بعنوان مشاور امورجوانان منصوب و همراه خود می کنیدوزیرخنکای باد کولر استانداری می نشانید باور کردن نقدها و دغدغه هایتان را دشوار می نمایید برادر عزیز وگرنه یک استاندار که مانند بنده شهروند درجه چندم نیست یقینا می توانست جلوی این اجحاف فاحش را بگیرد .مماشات جنابعالی در این فقره را می گذارم به پای” نسیان ناشی از میز خدمت”.
ما به این جنس فراموشیها عادت داریم شما را نمیدانم…
وامابعد؛چند صباحی بیشتر تا شب عید باقی نمانده است و علی رغم اینهمه سازمان ریزودرشت مرتبط،قیمتها کما فی السابق سر به فلک می زند.
برادر عزیز،ریش و قیچی این استان را بنام شما سند زده اند شما دستتان می رسد اگرچه دست ماها کوتاه و خرما بر نخیل است.
ااین شب عیدی کاری کنید که مردم کمتر شرمنده سروهمسر باشند گوشت کیلویی۷۰هزارتومانی چنان دمار
از روزگار خلایق درآورده که دیگر از شدت” سرخی صورت” از باب آبروداری؛سیرتمان کبود شده اخوی، وقتی مسئولان مملکتی اعلام می کنند که شرایط کشور بی شباهت به شرایط جنگی نیست (که درست هم گفته اند)چرا دراستان گیلان حق جلسه و پاداشهای آنچنانی پایان سال بابت اینهمه پرکاری(بعنوان مثال حضور در جلسات شورای اداری) و انتصابت فامیلی مورد اشاره شما برای مدیران باشد و گرفتاری و تنگی وتعب مال ما مردم همیشه درصحنه؟اگر جنگ است-که هست-برای همه است رفاه و راحتی و اطعمه و اشربه مال مدیران استان باشد اما صف گوشت یخ زده مال ما مردم!؟نمی دانم خبر دارید یا نه؟شما ها در جلسات شورای اداری به همدیگر لبخند می زنید و حال و احوال می کنید.هیچ پدر آمرزیده ای هم از شماها نمی پرسد که محصول اینهمه جلسه و کارگروه متعدد را کجا باید یافت.آن ۶۷۰مورد انتصاب اشاره شده حضرتعالی، یکی از خیرات و برکات این جلسات ستادی است ان شاءالله که احوال مردم و رضای خداوند عزوجل هم درنظر گرفته می شود.
لطفا بزرگواری بفرمایید ودستور دهید-البته اگر قابل می دانید -یک گزارش عملکرد از نتایج جلسات شورای اداری و همینطور کارگروه
های رفع موانع تولیدو…به افکار عمومی ارائه کنند
این گوی و این میدان آقای استاندار؛بسم الله…
ختم کلام؛
آینه گر رخ تو بنمود راست/خودشکن آینه شکن آینه شکستن خطاست…../باکانال همای خبر همراه شوید