اختصاصی همای گیلان، بهراد ذاکری عضو علی البدل شورای شهر رشت دوره پنجم بوده که بعنوان یازدهمین عضو شورا جانشین جلال الدین محمد شکریه شد.محسن الوان ساز دوست خوبم و سردبیر نشریه وزین الکترونیکی ابزود طی مطلبی کنایه ای به شورای شهر اصلاح طلب تهران نوشته بود که:” پی نام گذاری خیابانی در تهران به نام فرج الله سلحشور ضمن تشکر از اقدام بخردانه اعضای شورای شهر تهران خواهشمندیم سایر هنرمندان ارزشمند این مملکت را هم دریابید لذا پیشنهاد می شود یک سری از اسامی محله های تهران را به نام افراد زیر تغییر دهید:ازگل به مسعود فراستی، جوانمرد قصاب به بهروز افخمی .با این کار هم از این اسامی ضایع راحت می شویم و هم دلمان خنک می شود :خیابان فراستی ( ازگل سابق!)” حالا همچیز بدی نیست : بهراد ذاکری ( شکریه سابق )! البته یکی در مایه تراژدی دیگری طنز. مسلما خوانندگانمحترم انتظار ندارند که این حقیر درباره بهراد ذاکری مطلبی تحلیلی و یا نقدی فلسفی- سیاسی بنویسم، هر چند در اینستاگرام مشارالیه اگر بگردید،انواع جملات فیلسوفانه و اشعار کنایه ای می یابید که اگر نام کاربری و پروفایل دوست عزیزمان بهراد خان را نخوانید فکر می کنید مرحوم شاملو از گور برخواسته و در اینستاگرام برایتان شعر می گوید و یا نه ! نیچه از قرننوزدهم رستاخیز کرده دارد با پتک بر سر ما می کوبد! ( اشاره به کتاب غروب بتها ،یا فلسفیدن با پتک، اثر نیچه)
خسته نباشی دلاور ، خدا قوت سردار! این مطلع نوشتار کج ومعوج امروز من است درباره بهراد جان ذاکری. آخرین سامورایی ! از جرگه اصلاح طلبانی که بقول خود ذاکری محافظه کار و نون به نرخ روز خور شده اند.تولستوی درباره نویسندگی حرف جالبی داره میگه آسونترین کار دنیا نوشتنه! چون اگه از کسی بپرسید ویولن بلدی بزنی؟ در کسری از ثانیه جوابتو می ده ،ولی اگه درباره نویسندگی بپرسی خیلی راحت بهتمی گه:”یه چیزایی نوشتم !” همین چند مدت قبل بود که یکی از همکارانم می گفت :” من پنج سال ویولن می زدم ،ولی الان اگه بهم بگی نمی تونم، چون نت ها یادم رفته “!!!! منم شاخ و دم را با همدر آوردم که این چه جور هنریه ، خوشبختانه نوشتن اینطور نیست،اصلا سواد هم نمی خواهد. بالاخره در کشور ما تنها چیزی که به فور داریم و گرون هم نمیشه هیچ ،هر روز ارزون ترم میشه، نویسنده و شاعر و مفسر سیاسی و منتقد حکومت و قدرته ، آنقدر هم بازار این چیزها مشتری داره که از شاخه های دیگه هم داریم وارد می کنیم خصوصا از کشتی گیران ،وزنه برداران، رزمی کاران و البته پزشکان و دندانپزشکان! اینجور ملت فرهیخته ای داریم شوخی که نیست از قدیم گفتن آدم عاقل همه تخم مرغاشو تو یه سبد نمی ذاره مگه تا چند سال می تونی حریفاتو خاک کنی بعضی وقتها هم لازمه عضو شورای شهر بشی و کل شهر رو سالتو بارانداز کنی بعضی وقتها هم یه کتابی بنویسی و با فرهنگ دست و پنجه نرم کنی و ببریش رو پل و برى واسه ضربه فنی! پهلوان عباس جدیدی هم بعد از خاک کردن حریفان وارد گود فرهنگ و کتاب شده بود که اتفاقی بس شگفت انگیز بود!!!!حالا دکتر بهراد ذاکری هم قصد غربت کرده مانند محمدحسین قربانی وارد سیاست ،فرهنگ و خلاصههمه اینچیزایی شده که ما دوست داریم.
البته یک چیز رو همینجا باید سفت وسخت براتون مشخص کنم.یک وقتی فکر نکنید دو ساعت نشستین و یک مطلبی نوشتید در مورد مثلا بدیع الزمان فروزانفر ،درباره مرده پرستی و نخبه کشی جامعه و دولت ما یا با تمام احساس درباره انواع فساد سند و مدرک رو کردین براتون هورا می کشن و میان تشویقتون می کنن و لایک خورتون می ره بالا،نه !!!! برای این که فی القلوب بشین و براتون کامنت بزارن :” چه مطلب هوشمندانه و خلاقانه ای “! و یا ” خدا حفظت کنه تنها تویی که صدای مایی “! یا انواع قلب صورتی ، زرد و بنفش بعلاوه بوس و گل بفرستن براتون( که کوفتتون بشه) باید یا خودتونمسئول جایی چیزی باشین ،درست مثل بهراد جان ذاکری ما که هم عضو شورای شهر هست و هم کمیسیون ماده صد، که بیای از مجموعه تحت مدیریت و نظارت خودت انتقاد کنی ،یعنی یه جورایی بشی اپوزیسیون خودت.و یا نه ! یه هیکل گولاخ آرنولدی با یه سیکس پگ کاردرست راه بندازی با چند تا تتوی تتلویی روی سر و صورت و بازو و یه عینک دودی و یه ماشین همچین ۲۰۱۹ زیر پات، عکس بزازی پروفایلت ،اونوقت ببین چقدر کامنت خورت ملس میشه.
از اینا که بگذریم در جلسه ای شنیدم که یک دندانپزشک بنده خدایی که آقازاده هم بود قصد نمایندگی مجلس را داشت، رفت سراغ یکی از همین دانه درشت های عصا قورت داده اصلاح طلب که همشهری اش بود.( خدایش نام کسی رو نبردم ولی همتون فهمیدین کیا رو می گم)! ایشانهمآب پاکی رو ریخته بود روی دستان مبارک ایشان که :” آقازاده! شما به کار نمایندگی مجلس نمی یای!