چاپ مطلب چاپ مطلب

‍ ‍ ساخت کله مناره توسط آغامحمدخان قاجار در بم/تهیه کننده علی غلامرضائی مدرس دانشگاه وپژوهشگرتاریخ

اختصاصی همای گیلان، در مورد جنایات آغامحمدخان مطلب بسیار گفته شده اما این مورد را که عرض خواهم نمود ،شاید برای بسیاری ناشنیده و ناخوانده باشد.
آغمحمدخان دستور داد تا گردن ششصد تن از مردم کرمان را بزنند،سپس سرهای آنان را به وسیله ی سیصد اسیر دیگر ،که بر گردن هر اسیر دو سر بسته و آویزان کرده بود،به بم فرستاد…..
این بیچاره ها چهل فرسنگ راه را جلوی پای اسبان،با دوسر بریده ی آویخته به گردن،طی کردند.سپس به دستور آغامحمدخان این سیصد نفر حامل سر را نیز در بم به قتل رسانیدند و از سرهای این نهصد تن کشته،مناره ای در بم برپا نمودند که شانزده سال بعد یعنی در سال۱۸۱۰ م سیاح انگلیسی به نام«پاتینجر» هنگام عبور از بم ،این مناره را با چشم خود دیده و توصیف آن را نوشته و گفته که هنوز پابرجاست!
هنگامی که کرمان فتح شد و مردم به خانه ی آقاعلی وزیر که بخشیده شده بود،پناه می بردند،پنج تن زن و طفل ،زیر دست و پا له شد!
در نمونه ای دیگر آغامحمدخان بالای کوه دختران(قلعه دختر) رفت و دستور داد تا تمامی بزرگان و نامداران و..شهر را به حضورش آورند و بعد از اینکه هر کدام را مورد عتاب و نکوهش شاهانه قرار می داد، دستور می داد گوشهایشان را بریده ،چشمها را از حدقه بیرون آورده ،از بالای کوه به پایین بیاندازند.او پس از فتح کرمان جهت دستگیر کردن لطفعلیخان زند، دستور داد که به نوامیس مردم تجاوز کنند و چشم مردان کرمان را از کاسه در آورند. به روایتی، بیست هزار جفت چشم درآوردند و از چشم تپه ساختند.لطفعلیخان زندرا پس از دستگیری که از ناحیه بازو و سر زخمی بود، پیش آغامحمدخان آوردند. او دستور داد که اصطبل بانانش به وی تجاوز جنسی کنند. سپس دستور داد که هر دو چشم او را از کاسه درآورند. به روایتی آغامحمدخان از فرط حسادت و خشم، با دست خودش چشمهای لطفعلیخان را درآورد.در ضمن آغامحمدخان مسئول قتل فجیع “شاهرخ میرزا” نوه نادرشاه افشار بود. تا آن موقع شاهرخ میرزا در خراسان حکومت میکرد. آغامحمدخان که خیال میکرد شاهرخ میرزا از گنج نادرشاه افشار چیزی را پنهان کرده، او را به طرز فجیعی شکنجه کرد. او دستور داد که سر شاهرخ میرزا را مانند تاجی گِل بگیرند و در آن سرب مذاب بریزند.
در حمله به شهر تفلیس، آغامحمدخان دستور تجاوز جنسی دادو کودکان و زنان شهر را به بردگی ببرند. درضمن او تمامی کلیساهای شهر را با خاک یکسان کرد.
سر انجام او را نوکرانش درشوشی، به خاطر اینکه میخواست ایشان را به خاطر یک خربزه بکشد، نیمه شب به قتل رساندند.
منابع:
۱- آسیای هفت سنگ ،باستانی پاریزی،صفحه ۲۲۰_۲۲۱ ۲-اوضاع نظامی ایران ازبرافتادن نادرتاپایان دوره زندیه،علی غلامرضائی

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …