رخت سقوط بر تن بزرگترین دانشگاه جهان اسلام/دکتر محمد رضا ابراهیمی
عطیه نصرتی
فروردین 31, 1399
مقاله
396 Views
اختصاصی همای گیلان، خبر تلخ و ناگوار بود. مسئولی بلند مرتبه اعلام کرد که پولی در بساط نیست و واحدهای دانشگاه آزاد آتش به اختیار از هر آنچه نقدینگی در اختیار دارند بعنوان حقوق اساتید و کارمندان استفاده کنند و دندان طمع برکنند و دل به الطاف سازمان مرکزی خوش نکنند که کفگیر به ته دیگ خورده است و آهی ندارند که با ناله سودا کنند.
در هر کجای دنیا اگر چنین کلامی از زبان فردی مسئول خارج شود حکم به ورشکستگی آن مجموعه می دهند و تدابیر خاص ورشکستگان را قانون اعمال می کند. اول از همه تعیین تکلیف حقوق بگیران و احقاق حق آنان است و آنگاه با توجه به علت ورشکستگی، مجازات خاطیان و کسانی که در وظایف خود اهمال و کوتاهی نمودند از طرف دادگاه صالحه در دستور کار قرار می گیرد تا شائبه تعمدی یا غیر تعمدی بودن آن بررسی شود.
آنچه که در اوضاع کنونی دانشگاه آزاد بوضوح دیده می شد رکود و انفعال عجیبی بود که از زمان ورود رئیس کنونی دانشگاه آزاد بر کل این مجموعه حاکم گردید. دل نگرانی ایشان برای سیلزدگان و زلزله زدگان و کرونائیان و شوآف های مکرر و نشان دادن سلبریتی وار خود این تصور را در اذهان بوجود آورده بود که چون چنته خالی است چنین می کند و یا اینکه قصد آماده سازی خود برای پست ریاست جمهوری! در ذهن می پروراند.
افشاگریهای ” موید ” نامی لرزه بر تن همه ذینفعان این دانشگاه افکند. عمق فساد و تباهی آنچنان گسترده بود که بسیاری ناباورانه به آن واکنش نشان دادند. از استخدامهای خلاف ضابطه و حیف و میل کلان اموال دانشگاه و بده بستانهای ارزی و بین المللی و زیر پا گذاشتن علنی قوانین و بخشنامه ها تا بی توجهی شنیع و بیرحمانه به وضعیت معیشتی اساتید و کارمندان و رها سازی آنها در تنگنای فاجعه بار مالی و رفاهی، که هر کدام به تنهائی مدیری را به عزل و گوشه زندان می کشاند، در سکوت و چشم پوشی سایر مسئولان و از جمله هیات امنا به محاق بی اعتنائی کشیده شد و نتیجه آن گردید که همگان بر آن ناظریم و بیگمان از این همه پلشتی و دنائت و غفلت آب در دیده داریم و جز تاسف و اندوه و زاری چاره ای در آستین خود نمی یابیم.
اکنون که این بحران خودساخته و حاصل بیکفایتی و موقعیت نشناسی و ندانم کاری و یا ” برنامه ریزی شده ” که زندگی دهها هزار استاد و کارمند این دانشگاه را به مخاطره افکنده و سرنوشت نامعلومی از لحاظ معاش و گذران زندگی بر ایشان مستولی نموده است به اوج خود رسیده، تشکیل یک کمیته حقیقت یاب جهت پیگیری تمامی علل و مشخص نمودن مقصران و مجازات فوری آنها و اقدام در جهت جبران مافات و دلجوئی از کلیه پرسنل و ترمیم زخمهای مهلک وارد شده بر بدنه دانشگاه ضرورت تام دارد.
فاجعه تبدیل بزرگترین دانشگاه جهان اسلام به بزرگترین دانشگاه ورشکسته جهان اسلام، لکه ننگی خواهد بود که هیچگاه از پیشانی مسببان و باعثان آن زدوده نخواهد گردید و بدون هیچ تردیدی، نفرین و ناله پرسنل دلشکسته آن نیز دامنگیر همه مقصران می گردد.
دکتر محمد رضا ابراهیمی
۳۰ فروردین ۱۳۹۹