چاپ مطلب چاپ مطلب

انقلاب تکنولوژیک قرن بیست و یک؛ تغییر نظم نوین جهانی به نفع ابناء بشر یا صاحبان قدرت و ثروت؟/ امیرحسین ابراهیمی ( کارشناسی علوم سیاسی)

اختصاصی همای گیلان، امروزه و در آغاز شروع دهه­ی سوم قرن بیست­ و یک با توجه و دقت به چند نشانه برجسته و پررنگ، به آسانی متوجه می‌شویم که ساختار نظام بین‌الملل در حال پوسته‌اندازی و نظم نوین جهانی در حال شکل‌گیری است. تحولات گسترده حوزه فناوری و صنعت و دگرگونی­های پیش آمده در زمینه­ خدمات به ما نشان می­دهد که دیجیتالیسم تا چه اندازه بر هر چیزی سیطره پیدا کرده است.

جهان از سال‌های پایانی دهه اول قرن بیست و یکم شاهد سرعت گرفتن تغییر و تحولاتی بوده که تأثیرات عمیق و شگرفی بر رابطه­ تولید و توزیع کالا و سرمایه برجای گذاشته است و اکنون نیز سرعت و گستره­ تحولات، آنچنان سرشار و بسیط شده است که انسان­ها بدون آنکه اختیار کنند و یا حتی متوجه باشند، تحت تأثیر نیروی آن قرار می­گیرند.

تکنولوژی و هوش مصنوعی را می­توان به‌مثابه چاقویی دانست که در عین کاربردش برای پوست کندن میوه، می‌شود از آن در جهت تهدید و آسیب رساندن به سایر افراد استفاده کرد. تغییر و تحولاتی که می­تواند به انسان در تولید و مدیریت امور، کمک­های ارزشمندی کند، در عین حال، تهدیدی مهم برای او به حساب می‌آید. انقلابی که در عصر ما در حال شکل‌گیری است، توانایی تأثیر عمیق بر نحوه­ زیست بشر و شیوه­ مواجه شدن او با مسائل روزمره و تغییر بی‎حد آن را دارد.

توسعه و گسترش هوش مصنوعی و تکنولوژی در قرن حاضر، فرصت جدیدی را برای دولت‌ها و شرکت­های عظیم بین‌المللی فراهم می­سازد تا با تحولات جدید همراه شده و نسبت به گذشته قدرتمندتر شوند. دسترسی به حریم خصوصی، شناخت دقیق روحیات شخصی و ویژگی­های اخلاقی و رفتاری‌تان و سرقت توجه شما نسبت به موضوعات و رخدادهای اطرافتان، تنها چند نمونه­ کوچک از ورود انسان به عصر فرمانروایی­ دیجیتال و هوش مصنوعی است.

همه نشانه‌ها خبر از در راه بودن یک انقلاب جهانی دارند؛ انقلابی که انسان قرن بیست و یک، بی­آنکه بداند همراه موج آن در حرکت است و آنچه در مقصد انتظارش را می‌کشد، چشم‌اندازی متفاوت برای آینده است. به گواه بسیاری از دانشمندان، صاحب‌نظران و متخصصان حوزه­ هوش مصنوعی، در آینده‌ای نه چندان دور، سلاح انسان چیزی جز تکنولوژی و فناوری نخواهد بود. سلاحی که می­تواند چالش­های خطیر و صعبی را برای بشر فراهم ساخته و تبدیل به رویایی برای قدرتمندان و کابوسی برای ضعیف­ترها شود.

چند سالی است که تکنولوژی به دنبال پاسخ یک معما است؛ این معما اینگونه مطرح می­‌شود که چگونه می­توان نظم سابق را درهم ریخته و نظم نوین جهانی را مبتنی بر هوش مصنوعی و ربات­ها پایه­گذاری کرد؟

آنچه که در عصر جدید قطعی به نظر می­رسد، این حقیقت است که قدرت پردازش ابررایانه­ها و هوش مصنوعی به طور پیاپی و سازمان‌مند در حال افزایش بوده و هر روز، خبر از اختراعات جدید در حوزه­ تکنولوژی به گوش می­رسد. استفاده­ بیش از سه و نیم میلیارد نفر از گوشی­های هوشمند از مهم­ترین آثار این انقلاب در تمام سطوح زندگی انسان است. این تحولات طی پنج سال اخیر با چنان سرعت گسترده­ای صورت گرفته که کمتر کسی توانسته است جریان نیرومند آن را متوقف سازد.

اکنون بشر در جایی ایستاده­ است که می­توان به صراحت اعلام کرد تکنولوژی، تبدیل به مفهوم حاکم بر عصر ما شده است و حتی واپس‌گرایانه‌ترین رژیم­های این عصر نتوانسته‌اند اثرات این انقلاب اطلاعاتی را کم کنند. تکنولوژی­ می­تواند کاتالیزور انقلاب­ها و شورش­های عظیم اجتماعی در کشورهای عقب­‌مانده و در حال توسعه باشد؛ زیرا قدرت ایفای نقش سیاسی­ آن، چنان گسترشی یافته است که لرزه بر اندام نظام­های توتالیتر و واپس­گرا انداخته و آنها را مجبور به رعایت برخی موازین اخلاقی­ و حقوقی ساخته است.

تکنولوژی، همان دانشی است که می­تواند برای همیشه نظم جهانی را آن‌چنان تغییر دهد که از طرفی نیروی جایگزینی برای مقابله با آن وجود نداشته باشد و از طرف دیگر، انسان نیز با رشد تکنولوژی و هوش مصنوعی، جایگاه و ارزش نیروی کار خود را از دست بدهد. اگر روند تولید ابزارهای تکنولوژیک به همین شکل ادامه یابد به زودی شاهد شکل‌گیری دولت‌های توتالتیر به مراتب بدتر از دولت­ فاشیستی بنیتو موسولینی یا هیتلر در قرن بیستم خواهیم بود.

آنچه در حال حاضر متفاوت­تر از قرن بیستم به نظر می­رسد، هوشمندتر و قدرتمندتر شدن دولت­ها است. دولت‌هایی که اگرکمی به توتالیتاریسم گرایش پیدا کنند، می­توانند بسیار خطرناک­تر، زیرکانه‌تر و هوشمندانه­تر نسبت به دولت­های توتالیتر قرن بیستم عمل کنند؛ چراکه آن­ها می­توانند با حذف گروه­های اجتماعی مختلف و تغییر شیوه­ زیست آن‌ها، کنترل جوامع را در اختیار بگیرند. شاید آنچه که در فیلم­های هالیوودی، تخیّل و رویا به نظر می­آید، اکنون در حال تبدیل شدن به واقعیت است.

قرون گذشته، شاهد دگرش حوادث و وقایع و حتی تغییر مسیر تاریخ با اختراعات و اکتشافات بشری بودند؛ اما در حال حاضر، شرایط به سمتی می­رود که انسان به چنان قدرتی رسیده است که نه تنها توانایی بسط اراده خود در مسیر تاریخ و تغییر آن را دارد، بلکه می‌تواند به آن پایان نیز ببخشد.

در سال‌های اخیر، رشد شگفت‌انگیز و بی­سابقه­ علم و دانش، انسان را به مهندسی امور آینده و کنترل آن سوق داده است. آنچه که امروز از جنبه­ تکنولوژیک در آن به­ سر می­بریم، ما را به سمت یک جامعه­ الکترونیک و فراصنعتی می­برد که بر خلاف انقلاب­های سابق( کشاورزی، فئودالی و صنعتی)، دگرگونی­هایی در حوزه ماهیت فردی و اجتماعی به وجود می­آورد.

نکته حائز اهمیت این است که جامعه فراصنعتی مورد بحث، مدینه­ فاضله­ای برای سرمایه‌داران بزرگ جهانی خواهد بود که آرزو دارند آینده را به دست آورند و در مقابل آن‌ها، مردم را در برابر این هوش و قدرت مصنوعی، سرگردان‌تر از پیش خواهیم یافت. صاحبان آینده می­توانند بدون استفاده از نیروی کار انسان‌های غیرمتخصص و با استفاده از ربات­ها و هوش مصنوعی و بدون پرداخت هیچ دستمزدی، سرمایه­ به وجود آمده از کالاهای تولید شده را صرف جنگ و دیگر سیاست­های غیرانسانی کنند. روندی که در صورت ادامه‌دار بودن آن، نمی­توان امید چندانی به بقای بشر داشت و به سمت مرز فاجعه­ای کشیده خواهیم شد که یقیناً بسیار وخیم­تر از هر آنچه تاریخ بشر تاکنون به خود دیده است، خواهد بود.

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …