چاپ مطلب چاپ مطلب

ما و معضل چای/ مسعود مجاوری

اختصاصی همای گیلان: نمیدانم در امثال و حکم علامه دهخدا خوانده بودم یا جای دیگر این ضرب المثل زیبا را: “آفتابه لگن هفت دست،شام و ناهار هیچی”
حکایت امروز بسیاری از سازمانها و نهادهای خدمت رسان ما-سوگمندانه-بی شباهت به تمثیل و کنایه این ضرب المثل پر مغز نیست.
مثلا ما موسسه عریض و طویل تحقیقات برنج کشور را با مرکزیت رشت داریم بعدا کشاورز ما برنج هاشمی یا علی کاظمی می کارد یعنی موسسه مزبور توان رقابت علمی و اجرایی با یک دهقان بیسواد و ساده دل که بصورت تجربی واریته هاشمی یا کاظمی را تولیدودر بازار تثبیت کرده را نداردو واریته تولیدی موسسه فوق نمی تواند درشالیزارهای گیلان جاباز کند.این قاعده البته قابل تعمیم به پژوهشکده چای کشور(همان مرکز تحققیات چای سابق) هم هست چرا که بسیاری از متعلقان (کارمندان) این مرکز به اعتبار تیتر پژوهشی آن نهاد جلیل القدر، عضو هیات علمی هستند و حقوق آنچنانی میگیرندو مزایای آنچنانی تر نصیبشان می شود-گوارای وجود-اما از حل معادله چای و ارائه طریق- به سهمشان- برای خروج از بحران این صنعت عاجزند.
بلا تشبیه انگار تکرارتمثال آن ” شتر مرغ معروف که نه بار می برد و نه می پرید “است زیرا اینان در پاسخ به هر سوالی می گویند ازتهران تصمیم میگیرندو ما فقط مجری هستیم،خب اگر اینطور است پس چرا اسم پژوهشکده بر خود نهاده اید اساسا شما در پی” تحقیق “و تحقق چه هستید؟
وقتی وسعت باغات چای گیلان و مازندران از۳۲هزار هکتار به حدود ۲۵هزار هکتار رسید (تازه این رقم با احتساب باغات مخروبه است)شما چه تحقیق عملیاتی واجرایی برای چرایی این معضل انجام دادید؟
وقتی چای بنجل و پراز اسانس و عطر سرطانزا به بازار کشور سرازیر شد شما چه پژوهشی در مورد مزیت چای ایرانی وعدم استفاده از حتی یک قطره “سم”درتولید این محصول کردید وچه برنامه ای برای معرفی این مزیت به بازار مصرف داشتید؟وقتی کارشناسان در تهران نشستند و دوختندو بافتندو گفتند:”نمی شود”چرا شما نتوانستید تهرانی مبتلا به دغدغه واردات و سود مضاعف را مجاب کنید که”می شود”فقط کافیست”زنجیره ارزش”صنعت چای را باز تعریف کنیم مگر شما مرکز تحقیقات چای (پژوهشکده فعلی)نبودید؟شما نگوییدو دفاع نکنید چه کسی بگویدو دفاع کند؟اصلا کار شما مگر همین نیست؟میفرمایید روش تولید چای ما سنتی است بسیار خوب؛اتفاقا این یک مزیت است ونه ایراد،برای اینکه میتوان ضایعات ارزان را تبدیل به احسن(همان داستان تکمیل زنجیره ارزش)کرد چرا راهکار ارائه نکردید؟
اصلا چه برنامه مدون (کوتاه،میان وبلند) مدتی مرکز تحقیقات چای برای بهبود حال و روز این صنعت دارد؟
خودمانیم برای تعیین درصد کافئین چای لاهیجان وتفاوتش بادرصد کافئین چای فومن که حاجتی به راه انداختن یک سازمان عریض و طویل نبوده و نیست پاسخ این فقره را می توان با یک آزمایش ساده وصرف هزینه ای اندک ابتیاع کرد. چقدر خوب میشد که از شما ارجمندان برنامه عملیاتی و اجرایی می دیدیم و دلخوش به معجزات پژوهشی و کرامات علمی شما برای خروج صنعت بی رمق چای از بحران دامنگیر چند ساله می شدیم.
بزرگواران؛میز ریاست و شوکت مترتبه نوش جانتان، حقوق و مزایای عضویت هیات علمی هم گوشت تن تان، اما رسیدگی به درد مردم و پاسخگویی از جانب شما و تمشیت امور هم حق شهروندانی است که از شما تابحال جز حکم به شیرین دادن شیرینی چیزی ندیدند اگر غیر از این است بفرمایید پژوهشکده چای برای تردینگ (تجاری سازی)و برندینگ(نشان واره سازی) چای شمال چه کاری کرده؟ برای بازاریابی را نمی پرسم چون معلوم است…..و یا این پژوهشکده کدام “رقم پر محصول چای”را به چایکاران معرفی نموده تادر چین بهاره بجای۳۰۰بتوانند۴۰۰کیلو در هکتار برداشت کنند؟
اگر کارشناسان شما به وقت اجرا (عاملیت توسعه) خوشه صنعتی چای نگاهی جامع و کامل به مسائل چای می داشتندو پیشنهادهای اجرایی وعملیاتی برای توسعه این صنعت می دادند دیگر نیازی نبود وکلای گیلانی به ضرب و زورطرح سوال و استیضاح، وزیر کشاورزی را به گیلان بیاورندو پیکر نیمه جان صنعت چای رانشانش دهند تا او هم در میان راهروهای اداری دهقان گیلانی را دعوت به سبوس خواری کند،دیگر نیازی نبود گردن کج کنیم و خوشحال به خرید تضمینی چای باشیم و وعده پرداخت پول”بزودی”بشنویم. اصلا این همه حقارت را تجربه نمیکردیم چون توسعه خوشه چای آنقدر فرصت و فضا و موقعیت اقتصادی فراهم میکرد که جایی برای قیل و قال نمی گذاشت. بزرگواران؛ اینهارا بعنوان یک روزنامه نگار گفتم ونوشتم تا بدانید که می دانیم چه خبراست اگر تابحال صم بکم چیزی نگفتیم از نجابتمان بود نه حماقت مان…..

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …