چاپ مطلب چاپ مطلب

پدران گم‌شده در روز/ فرهاد پردخته

اختصاصی همای گیلان: فرزندان صدقه جاریه والدین

 روایت غربت و گم‌گشتگی پدران و پسرانی است که در قامت پدر برای یافتن روزی، در هزارتوی مشغله‌های کاری گم‌شده‌اند … و در نقش پسر، سر در گریبان خویش، دنیای مجازی را «لایک» می‌کنند.

موضوعی که بیشتر خانواده‌های امروزی با آن درگیر هستند، بحران پدران غایب در خانواده است.

پسران باید در وجود پدر، به جست‌وجوی هویت مردانه خود بپردازند و اگر نتوانند از کمک‌های پدرانه برای شناختن خود بهره بگیرند و از تأیید و امنیت حضور گرم پدر محروم باشند هیچ‌گاه نمی‌توانندقدم در جاده مردانگی گذاشته و دوران بلوغ خود را به‌درستی طی کنند. در مقابل «پدران غایب» مفهومی به نام «پسران گمشده» وجود دارد، پسران گمشده؛ نتیجه عاطفه خشکیده در فضای آلوده‌ی مجازی امروز در روز روشن پدران خود را دیگر نمی‌بینند.

بحران پسران گمشده، ثمره خشکیدن درخت عاطفه میان پدران و پسران در عصر حاضر است، این پسران به دلیل اینکه از دستیابی به اصل خویش بازمانده‌اند برای فرزندان خود نیز پدرانی غایب در آیندهخواهند بود بدین شکل بسیاری از مردان در این دور باطل گرفتارشده و آسیب‌های ناشی از این ارتباط ناقص، به شکل‌های مختلف در جامعه بازتاب نامیمونی پیدا می‌کند.

امروز انگار بسیاری از پسران دیگر پدر نمی‌خواهند که راهنمایشان باشد، از محدودیت‌های مادرانه که از راه می‌رسد بهره برده به هر شکل ممکن کشتی خود را بر موج بی‌عاطفگی سوار و به هر ساحلیمی‌رانند.

این پسران، نیاز به عشق و محبت را به شکل دور بودن از خانه بروز می‌دهند. آن‌ها می‌روند تا درجایی دیگر به دنبال عشق و محبت و هویت خویش بگردند که نمود آن را در جامعه به شکل‌های گوناگونشاهد هستیم. پسران نوجوان و جوانی که در کوچه و خیابان‌های شهر از کنار پدر رد شده فقط سلام و خداحافظی می‌کنند، همان‌هایی هستند که مردانگی خویش را در خانواده گم‌کرده درجایی دیگر به دنبالآن می‌گردند. یک گروه هم در جست‌وجوی باشگاه‌های بدن‌سازی و قرص‌هایی هستند که فیزیک بدنی‌شان را تغییر دهد و هیبت مردانه به آن‌ها بدهد و برخی دیگر نیز در رفتاری متفاوت ناشی از سیطرهفرهنگ بیگانه با خود می‌برند تا ناکجاآباد.

این پسر‌ها می‌خواهند که پدر گم شود تا کم‌کم نیز خودشان در دنیای بی‌عاطفگی خود گم شوند؛ و چرخه معیوب این رابطه همین‌طور ادامه پیدا می‌کند تا خبر مرگ پدر که تصاحب مال‌ومنالی اگر باشد لباس مشکی نو به تن کند و بیاید.

دیگر پدر این روزها ستون فقرات خانواده نیست و قوام و ثبات را در اولین نهاد اجتماعی برقرار نمی‌کند، امروز انگار این مادران هستند که باید نقش و هویت مردانه خود را که به هر دلیل به خاطرگم‌گشتگی پدر باید به عهده بگیرند و‌‌ رها کنند و بگذارند فرزندشان سفر خویش را به دنیای خود بدون حضور پدر ادامه دهند. مادر‌ها باید‌‌ همان موجودات دوست‌داشتنی باشند که چتر محبتشان همواره برسر فرزند سایه می‌اندازد، نه موجودی که پشت نقابی مردانه هر دقیقه نقشی ناقص و نادرست از پدر را در زندگی پسربازی می‌کند.

پدر‌ها همانند شهابی بی‌قیدوشرط عمر خود را نثار پسرشان کنند و بگذرند، زیرا این عشق مشروط پدرانه، مشوق فرزند برای انجام درست‌کارها دیگر نیست و احساس مسؤولیت پذیری را نیز به وی منتقلنمی‌کند.

اقتدار پدری، لازمه‌ تربیت فرزندان انگار دیگر نیست، پدرها دیگر تعامل و گفت‌وگو را با پسران نخواهند داشت چون جذابیت تعامل فضای مجازی را برای فرزندان خود ندارند.

درگذشته فرزند‌انی که پدران آن‌ها به‌اندازه کافی در تربیتشان نقش د‌اشته‌اند، افزون برد‌اشتن رفتار مسئولانه، دارای توانمند‌ی بیشتری د‌ر حل مسائل، مهارت‌های کلامی و پیشرفت تحصیلی بوده و به‌راحتیمی‌توانند حالات هیجانی خود‌ را بروز داده و احساسات و عواطف د‌یگران را نیز درک کنند.این پسران که در سایه اقتدار و عطوفت پدرانه پرورش پیدا می‌کنند؛ همان‌هایی هستند که در آینده‌ای نزدیک، نقشتکیه‌گاهی محکم را برای همسر و فرزندان خویش ایفا می‌کنند و طبق روایات اسلامی چنان صدقه جاریه برای والدین خود هستند.

فرهاد پردخته/

با کانال تلگرام همای خبر همراه باشید

About سردبیر

Check Also

سراب انتقال پایتخت؛ از رؤیا تا واقعیت

سراب انتقال پایتخت؛ از رؤیا تا واقعیت یادداشت از امیرحسین ابراهیمی تحلیلگر مسائل سیاسی آنچه …