همای گیلان:تنها سه روز به انتخاب شهردار رشت باقی مانده و علاوه بر شهرداری و ادارات تابعه اش، خود نهاد تصمیم گیر در این مورد یعنی شورای اسلامی رشت نیز روزهای پرالتهابی را سپری می کند.شاید اگر شوراییان می دانستند برای انتخاب شهردار به چنین وضعی دچار می شدند، اصلاً خلیلی را به آن دلایل سطحی برکنار نمی کردند. هر ساعت خبر جدیدی از صف بندی ها درز می کند و بازار داغ شایعه نیز در هر لحظه شانس یک گزینه را زیاد و دیگری را کم جلوه می دهد.
درکنار اینها تاکید استاندار بر انتخاب از بین دو گزینه ثابت قدم یا اوسط مقدم، و سخنان امام جمعه رشت در مذمت کاندیداتوری اعضای شورای شهر برای شهرداری، اینروزها شورا را در دو راهی تعامل یا تقابل با مدیریت عالی استان قرار داده است. اشکال کار برای شوراییان اینجاست که آنها دیگر فرصت خطا ندارند و به سان تنیسوری که سرویس اول را به تور زده ،حالا باید با نهایت دقت امتیاز لازم را برای بقا کسب کند،که این آخرین فرصت برای شورای عجولی است که نخواست بااولین شهردارش تعامل کند.
برای تحلیل آنچه در روزهای آتی به وقوع خواهد پیوست، لازم است از خواسته های مردم، اوضاع داخلی شهرداری و وضعیت فعلی شورا بیشتر آگاه شویم تا با کنار هم نهادن داده ها در این سه ضلعی، به پیش بینی درست تری در مورد نامی که ظهر شنبه به عنوان شهردار بعدی خواهیم شنید،برسیم.
در شهرداری چه خبر است؟
از سال ۹۰ که دکتر ثابت قدم سکان شهرداری را در دست گرفت، موج نوگرایی و عزل و نصب هایی در راستای جوانگرایی در شهرداری آغاز شد. ثابت قدم بر خلاف اسلاف اش، با اعتقاد به مدیریت واحد شهری، حوزه وظایف این نهاد را بسیار گسترده می دانست و صرفاً شهردار آسفالت و زباله و گلکاری نبود. بر همین اساس بود که طرح محله محوری کلید خورد، و حدود اختیارات و وظایف مناطق گسترش یافت، دو منطقه به مناطق سه گانه شهرداری افزوده شد، گروهی از جوانان تحصیلکرده به سرپرستی نواحی فرستاده شدند،و همه چیز برای انتقال وظایف متمرکز شده در سازمان ها و شهرداری مرکز به نواحی ۱۵ گانه فراهم شد. شانس بزرگ ثابت قدم این بود که در همان ایام ، حدود ۲۰۰ جوان دارای مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد به استخدام شهرداری در آمدند و دست او برای مهره چینی باز شد. ضمن اینکه او خود نیز بیکار نماند و اقدام به ممیزی نیروی انسانی شهرداری کرد. در همین ممیزی ها بود که به اکتشافات جالبی رسید. مشخص شد ۶ نفر، که اتفاقاً همگی دارای تحصیلات دانشگاهی بودند، به مدت ۴ سال بطور رایگان در شهرداری کار کرده و هر روز به مانند سایرین از صبح بر سر کار حاضر بوده اند و عصر با بقیه کارت زده اند و خروج کرده اند. در حالی که حتی یک ریال نیز دریافتی نداشته اند و تنها به آنها وعده استخدام داده شده بود! در همین ممیزی ها معلوم شد که فردی که دانشجوی دکترای روابط بین الملل بود در کارخانه کودآلی در جاده لاکان به عنوان کارگر مشغول بکار بوده است و مواردی از این دست.
طبیعی است که این طیف جوان و تحصیلکرده با خاطرات خوشی که از دوران درخشان ثابت قدم دارند امروز در شهرداری رشت مقابل طیف سنتی کارمندان که سیر تحولات آن دوران را شتابان می خوانند و به تجربیات خود( البته اکثراً غیرمفید و توام با ناکامی های فراوان برای شهر) می نازند،قرار بگیرند. بروز این دوقطبی در شهرداری مواضع امروز کارمندان شهرداری را مشخص می کند. تحول خواهان و توسعه گرایان جوان طرفدار ظهور مجدد ثابت قدم یا پدیده ای شبیه به او هستند و سنتی ها و محافظه کاران مسن چشم براه ظهور یک خلیلی دیگر هستند، کسی مثل اوسط مقدم یا ساغری و شاید طالع.
این دو طیف البته در نقطه ای اتفاق نظر دارند، روند حرکت شورا در یکسال و اندی اخیر و از همه مهمتر عزل بی دلیل و تا حدی انتقام جویانه خلیلی، باعث ایجاد دافعه نسبت به مسببان اصلی استیضاح شده و طیف اصلی استیضاح کنندگان را در پایین ترین میزان محبوبیت در بین کارمندان قرار داده است. عدم رای آوری گزینه مورد نظر این طیف آرزویی است که هر دو طیف کارمندان شهرداری آرزو می کنند. میزان محبوبیت طیف استیضاح کنندگان که هیئت رییسه را نیز در اختیار دارند، چنان پایین است که حتی محبوبیت مردی همچون اسماعیل حاجی پور را -بخاطر همراهی با آنها در انتخابات هیئت رییسه -نیز تحت تاثیر قرار داده و با افتی فاحش روبرو کرده است. هرچند حاجی پور با فاصله گرفتن از این گروه مشغول بازسازی وجهه مخدوش شده اش می باشد.
در شورا چه خبر است؟
شورای شهر رشت، اوضاع بحرانی و وخیمی دارد. خلیلی در جلسه استیضاح خود، شورا را متهم به کم کاری کرد و با عنوان کردن این نکته که این نهاد قریب ۸۰ لایحه ارسالی از سوی شهرداری را زمین نهاده و کمتر از انگشتان یک دست در طول ۶ ماه اول سال مصوبه داشته است، پرده از واقعیتی تلخ برداشت. او البته بسیار با استیضاح کنندگان مدارا کرد و بسیاری سخن ها را فرو خورد تا با رازهایی در دل رشت را ترک کند.
آخرین میخ بر تابوت مدیریت شهری یا بهتر بگوییم یکی از از آخرین میخ ها را اسماعیل حاجی پور در شهریور امسال با رای دادن به گزینه ای منفعل برای ریاست شورا، کوبید. امروز رییس شورا از اراده و توان کافی برای اداره جلسات برخوردار نیست و امور را تا حدودی نایب رییس شورا تمشیت می کند.به همین دلیل است که شورا نمی تواند به مردم بگوید در پاییز امسال چند جلسه ( که تعدادش قاعدتاً باید حدود پانزده باشد) برگزار کرده است. در معدود جلسات برگزار شده نیز، میزان تنش و درگیری اعضای شورا چنان بالا بوده، که فرصتی برای طرح مسایل شهر و راهکارهای حل آنها باقی نگذاشته است.
کاندیدا شدن دو عضو شورا برای شهرداری که علیرغم مخالفت بزرگان استان و موضع گیری صریح آنها صورت گرفته، بر اوضاع پیچیده شورا افزوده است. با شایعاتی که در مورد علاقه چند عضو شورا برای کاندیداتوری مجلس آینده وجود دارد و کاندیداتوری این دو نفر برای شهرداری، برای بسیاری از تعقیب کنندگان اخبار مدیریت شهری، محرز شده که تعداد قابل توجهی از اعضای شورا، سوداهایی در سر دارند که باعث غافل ماندشان از وظایف و شهر و تعهد شان به مردم شده است.
پس از انتخاب هیئت رییسه جدید و حرکات تمامیت خواهانه طیف پیروز که در انتخابات کمیسیون ها رخ نمود، حاجی پور راه اش را از طیف اکثریت جدا کرد و با پیوستن به جناح مقابل، جای اقلیت و اکثریت شورا را تغییر داد. بگونه ای که طیف حامی هیئت رییسه به لحاظ عددی هم اکنون در اقلیت قرار گرفته و حتی بخاطر پافشاری و لجاجت چند تن از اعضایش که قصد پیشبرد منویات شان به هر قیمتی را دارند، بزودی دچار ریزش بیشتری نیز خواهد شد. در حال حاضر بین گیلک ها و غیر گیلک ها در شورا خط کشی وجود دارد و این برای اولین بار در رشت و شاید در استان است که مسایل قومیتی چنین ظهور و بروزی پیدا کرده است.
مردم چه می خواهند؟
یکی از کارهایی که مدیریت شهری رشت در تمام این سالها از آن غافل بوده، انجام یک نظرسنجی و از آن مهمتر نیاز سنجی درست برای تدوین یک برنامه میان مدت جهت پاسخگویی به خواسته های شهروندان بوده است. با فقدان این نیاز سنجی تنها باید به شنیده ها و غرولندهای محافل عمومی بسنده کرد که آیینه افکار عمومی است.
بر این اساس می توان ثبات مدیریتی، ارائه بهتر خدمات شهری، تسریع عملیات عمرانی(حداقل در حوزه آسفالت و بهسازی معابر)، حل معضل رودخانه ها و بطور کلی معضلات زیست محیطی، مبارزه با فساد اداری، مبارزه با روند بورکراتیک اداری در کل بدنه شهرداری، بهبود وضعیت کمی و کیفی ناوگان شهری، حل معضلات پیچیده ترافیک، نوسازی بافت های فرسوده و بهبود فضای بصری و مبلمان شهری را باید مهمترین خواسته های مردم دانست.
طبیعی است که مردم عادی کوچه و بازار شناخت دقیقی از کاندیداهای شهرداری ندارند و تشخیص اینکه برنامه های کدام کاندیدا به برآورده شدن این نیازها کمک خواهد کرد، متاسفانه یا خوشبختانه بر عهده شورا است.
……………………………………………………………………
با مرور آنچه در این سه ضلعی می گذرد، به بخش دوم مطلب می رسیم که خود به دو قسمت تقسیم می شود: کاندیداها که هستند و چه می گویند؟ اعضای شورا فعلاً و احتمالاً روز برگزاری جلسه انتخاب شهردار چه در سر دارند و چه بر برگه می نویسند؟
کاندیداها که هستند و چه می گویند؟
شهرداری رشت ۷ کاندیدا دارد که هریک از آنها در مرحله مقدماتی حداقل ۵ رای برای حضور در صحن شورا کسب کرده اند. دو نفر از این افراد خود عضو شورای فعلی هستند و نکته جالب آنکه به عنوان عضو شورا باید رقیبان خود را در این رقابت نیز داوری کنند! اتفاقی که حتی در شهرهای درجه چندم و کوچک کشور نیز از فرط عجیب و غیرمنصفانه بودن، رخ نمی دهد. در هر صورت این هفت نفر به ترتیب حروف الفبا بدین شرح هستند:
علی آقازاده:
فرماندار اسبق بندرانزلی و شهردار سابق کرج، تنها کاندیدای غیر گیلانی شهرداری رشت است. او که یار قدیمی ،مسعود سلطانی فر است، اکثر دوران مسئولیت اش را به همراه او بوده و شاید تنها دلیل فرمانداری اش در انزلی را باید استانداری سلطانی فر (در آن مقطع) در گیلان دانست. آقازاده هم اکنون مدیر شرکت توسعه ایرانگردی کشور است و مشخص نیست چنین جایگاه مطلوبی را بر اساس چه انگیزه ای می خواهد با شهرداری در شهری غریب عوض کند؟ از برنامه های آقازاده برای اداره رشت خبری در دست نیست. ولی او احتمالاً روی تجربه هایش در کرج برای مدیریت رشت حساب کرده است. تجاربی که شورای چهارم کرج را برای حفظ اش مجاب نکرد.
علی اوسط اکبری مقدم:
گزینه مورد حمایت مهندس کوچکی نژاد، و معاون سابق عمرانی شهرداری رشت و مدیر فعلی نوسازی و تجهیز مدارس گیلان، گزینه اختصاصی و ویژه محمود باقری است. او در مقابل اصرار باقری برای پذیرفتن این مسئولیت پیشنهاد کرد که شورا از ثابت قدم دعوت به همکاری کند و تا امروز نیز با هیچیک از اعضای شورا برای بدست آوردن رایشان مذاکره نکرده است. اگر شنیدید که این مهندس اخلاق گرای میانسال حتی برای ارائه برنامه در شورا حاضر نشد، تعجب نکنید. چون برخلاف ۲-۳ عضو شورا که سخت علاقمند هستند که وی شهردار شود، خودش از فضای آرام اداره نوسازی راضی است و رغبتی به حضور در حوزه پرتنش مدیریت شهری ندارد.
محمدعلی ثابت قدم:
گزینه مورد علاقه بسیاری از اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل که مسائل شهری را رصد می کنند. بسیاری تصور می کردند مهندس جعفرزاده از او حمایت خواهد کرد، ولی چرخش قابل انتظار نماینده مجلس به سوی گزینه ای دیگر (به سبب تیرگی روابط اش با ثابت قدم در اواخر سال گذشته که بر سر موضوعی دچار تلاطم شد) محاسبات عده ای را به هم ریخت. او بارها اعلام کرده که کارهای نیمه تمامی در شهرداری رشت دارد که تحریک اش می کند برای نشستن بر این جایگاه تلاش کند. ثابت قدم ادامه دادن به جنبش پیاده راه سازی، انتقال امور به مناطق ۵گانه و نواحی و تمرکز زدایی از مرکز و سازمان ها، راه اندازی و سازماندهی خانه های سلامت و فرهنگ در محلات ۵۵ گانه، راه اندازی موزه هنرهای معاصر رشت، به پایان رساندن طرح شهروند الکترونیک ، ساخت ادامه خیابان آیت ا… احسانبخش و اتصال صیقلان به بلوار معلم، اتمام ساختمان شهرداری جدید در میدان گیل و گسترش دادن فعالیت های فرهنگی و اجتماعی شهرداری را مهمترین کارهای باقی مانده اش در شهرداری برمی شمرد.
مجید رجبی ویسرودی:
معلوم نیست این عضو شورا چرا می خواهد شهردار رشت شود. او در گفتگوهای خصوصی نیز نه از انگیزه اش سخن می گوید و نه از برنامه اش. تنها چیزی که برای نجات رشت عنوان می کند توجه ویژه به اوضاع ساخت و ساز است و تسهیل امور اداری برای تولید کنندگان مسکن و انبوه سازان. شاید اگر در روز عزل خلیلی برای انتخاب جانشینش رای گیری می شد، امروز رجبی شهردار بود. ولی با موضعگیری های به حق مسئلان عالی استان در مورد عدم شهردار شدن اعضای شورای رشت، امروز نباید برای او شانس زیادی قائل بود.
رضا ساغری:
یکبار در شورای دوم شهرداری رشت را تجربه کرده است. ساغری آدم خوبی است که ریشه ای رشتی دارد و از خانواده معزز شهدا است. وی شناخت خوبی از شهر و داخل شهرداری دارد. اما اشکال بزرگ او اینست که بسیار دیر شروع کرده و گزینه اول هیچ یک از شوراییان نیست.
مرتضی طالع:
این فارغ التحیل دانشگاه ژنو، روابط بسیار خوبی با گیلانیان مقیم مرکز و نیز نمایندگان مجلس دارد. در روزهای اخیر حمایت های ویژه دکتر تامینی و تا حدی مهندس جعفرزاده اورا به پدیده فرآیند انتخاب شهردار بدل کرده است.
طالع یک مرد صد در صد فرهنگی است وشبیه ترین گزینه به محمدابراهیم خلیلی شهردار پیشین رشت البته به کسر تجارب اجرایی خلیلی در مقوله مدیریت شهرداری محسوب میشود. خودش میگوید که در زمان ریاست دکتر محمدعلی نجفی بر سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی حکم معاونت را از او دریافت کرده بود.
وی پس از سالها اقامت در اروپا و سپس پایتخت، شاید امروز با شهر غریبه باشد، اما دوستانی دارد که در صورت نشستن بر کرسی شهرداری یاری اش خواهند کرد. داشتن مدرک دکترا، معرفی شدن از سوی دو نماینده مجلس، و از همه مهم تر تالش بودن در شورایی که دو رییس پیاپی اش تالش بوده و هستند می تواند بر عدم آگاهی اش بر مسایل فنی و شهرسازی و مدیریت شهری بچربد و نام او را به عنوان شهردار بعدی رشت، روی تلکس خبرگزاری ها بیاورد.هرچند که هنوز مشخص نیست چرافردی که سابقه شهرداری حتی یک شهر کوچک را در کارنامه خود ندارد چگونه خودرا در حد شهرداری کلانشهر معرفی میکند؟
مسعود کاظمی:
دیگر شورایی علاقمند به تصدی شهرداری، یک اصولگرای نزدیک به فرماندار سابق رشت است که یک دوره کوتاه را به عنوان رییس سازمان تاکسیرانی در شهرداری گذرانده است.این تنها سابقه مدیریتی مردی است که می خواهد با سه شهردار سابق برای بدست آوردن جایگاه شهرداری رقابت کند. کاظمی نیز مانند رجبی چیز خاصی از برنامه هایش نگفته است و بیشتر از آنکه برنامه محور باشد، به لابی هاواحتمالاً جناح بندی ها و رقابت های درونی شورا دل سپرده است. موضوعی که بعید است باعث شهردار شدن اش بشود.او فکر میکند بارای ندادن به ثابت قدم طیف اکثریت اینروزها مجبور به رای دادن به وی برای نباختن میشوند.
اعضای شورا چه در سر دارند؟
تکلیف دو عضو شورا که قطعاً مشخص است: کاظمی و رجبی. وقتی این دو هم خود کاندیدا هستند و هم باید ۵ کاندیدای دیگر را قضاوت کنند، از هم اکنون نتیجه داوری شان مشخص می شود.
محمود باقری که براساس تفکرات و عقاید سنتی اش در مدیریت شهری فقط یک گزینه در ذهن دارد: اوسط مقدم.البته طبیعتا برفرض نیامدن یا کم شدن شانس این گزینه باقری باز ثابت قدم را بر دیگران ترجیح میدهد.
اسماعیل حاجی پور برای اثبات زاویه اش با طیف هیئت رییسه قطعاً به اوسط مقدم و طالع رای نمی دهد. با توجه به علاقه جدی او در استفاده از متخصصان رشتی، باید آقازاده و رجبی را نیز از فهرست مورد نظر او می توانیم خط بزنیم. اگر در نظر بگیریم که او تمایلی به شهردار شدن اعضای شورا ندارد، می توان حدس زد که انتخاب اولش ثابت قدم و سپس ساغری خواهد بود.
امیر حسین علوی و رضا رسولی دو یار نزدیک اینروزهای شورا نیز به جد بارها عنوان کرده اند که گزینه اصلی شان ثابت قدم است. تنها تفاوت این دو در رای احتمالی دوم شان است که علوی قطعاً به اوسط مقدم و رسولی به طالع گرایش دارند.
دو آذری زبان شورا در انتخاب شهردار چندان هم رای نیستند. البته شاید طالع گزینه واحد هردو عضو در روزهای پایانی صرفا برای حضور در صف گروهی اقلیت اینروزهای شورا باشد.
بعضی ها اصرار دارند رضاجمشیدی حضور یک دکترای عمران دیگر در مجموعه مدیریت شهری برنمی تابد. پس او با تمام دینی که از انتخابات شورا به ثابت قدم دارد، می گذرد و احتمالاً برای آنکه بعداً بتواند از رای اش دفاع کند به دیگر کاندیدای دارای مدرک دکترا، یعنی طالع -که اتفاقاً پیوند قومی نیز با او دارد- رای می دهد.هرچند که کنش جمشیدی چراغ راه آینده رصد کنندگان اوضاع سیاسی استان و البته قضاوت در خصوص رفتار شورایی این عضو خواهد بود.
از ابتدای شروع به کار شورا تاکنون کسی ندیده که فرانک پیشگر، مستقل از جمشیدی رای داده باشد. شاید انتخاب شهردار جدید نقطه جدایی این دو از یکدیگر در شورا باشد. این امر برای پیشگر استقلال رایی را به ارمغان خواهد آورد که برای وجهه علمی و جایگاه اجتماعی اش هم مفید خواهد بود. اگر او تصمیم بگیرد که در قواره یک عضو هیئت علمی دانشگاه ظاهر شود واز زیر سایه جمشیدی بیرون بیاید، رای خود را به ثابت قدم خواهد داد.
فاطمه شیرزاد و رضا موسوی روزان رای اولشان ثابت قدم خواهد بود. چون این دو کمترین منافع ممکن را در شهرداری دارند و صرفاً به منافع شهر فکر می کنند.
حسین کارگرنیا و فرهاد شوقی نیز وضعیتی شبیه به شیرزاد و روزان دارند. با این تفاوت که هنوز نیم نگاهی به مسعود کاظمی دارند و بین تامین منافع شهر یا پایبندی به رفاقت های جناحی مردد مانده اند.
عباس صابر را می توان علیرغم جایگاه حقوقی اش، منفعل ترین و خنثی ترین عضو شورا دانست که تمایلات قومی قوی اش می تواند او را به سمت اوسط مقدم یا طالع و حتی رجبی سوق دهد. صابر جزو گزینه هایی است که بدون شک به ثابت قدم رای نخواهد داد. زیرا دوست ندارد او را در جایگاهی ببیند که شایداگر امروز رییس شورا نبود، خود برای بدست آوردنش تلاش می کرد. بسیار مصرانه تر از رجبی و کاظمی!
عصرتدبیر