همای گیلان: آقای احمدینژاد شما حتی نتوانستهاید درباره نحوه هزینهکرد درآمدهای نفتی در دولت خود دامادتان را قانع کنید، چه پاسخی دارید؟
ایشان گفتهاند که قانع نشدهاند؟ خودشان به شما گفتهاند؟
بله، در مصاحبه با «شرق» گفتهاند من هم از پاسخهای آقای احمدینژاد درباره نحوه درآمدهای نفتی آن سالها قانع نشدهام. نخواندهاید آن مصاحبه را؟
نه. ولی آزادی بیان و اندیشه، یعنی همین دیگر. من طرفدار آزادی اندیشهام.
این گفتوگوی آخر خبرنگار «شرق» و محمود احمدینژاد در حال خروج از نشست خبری در پارکینگ دانشگاه «ایرانیان» بود. کمی جلوتر که از پارکنیگ خارج شدند، در حیاط محل دانشگاه ایرانیان عکاسان و خبرنگاران دورهشان کرده بودند. اینبار خطاب به بقایی پرسیدم: «راستی آقای بقایی بالاخره آن ماجرای رولزرویس چه بود؟ به نقل از مدیرعامل بازداشتشده منطقه آزاد ارس و مدیر سابق کاخموزه نیاوران گفته شده شایعه کشف اسناد از کیف شاه در کاخ نیاوران با طراحی شما صورت گرفته بوده…»، هجوم خبرنگاران و عکاسان بین من و بقایی، فاصله انداخت و من بالاخره پاسخم را از بقایی نگرفتم…
نشست پارکینگ
نشست خبری دیروز بیشتر شبیه دادگاه خبری احمدینژاد بود. خبرنگاران بعد از چهار سال به احمدینژاد رسیده بودند تا درباره همه آن هشت سال از او بپرسند. نوع و نحوه سؤالات از او هرچه فضای نشست جلوتر میرفت، تندتر، صریحتر و گزندهتر میشد. او چهار سال قبل، زمانی که برای نخستینبار به دادگاه احضار شد، از رفتن استنکاف کرد. اما بالاخره گذارش به دادگاهی دیگر خورد. بعد از چهار سال دوری از اهل رسانه (نکتهای که خودش هم با ذوق و شوق به آن اشاره کرد)، در آستانه انتخابات، جریان احمدینژاد در پارکینگی با فضای محدود و سقفی کوتاه، نشستی خبری برگزار کردند تا اهالی رسانه همه سؤالهای خود را از رئیس سابق دولت بپرسند. نحوه برگزاری نشست خبری احمدینژاد هم بیشباهت با نحوه مدیریتش بر کشور نبود. مشخص بود که یکباره تصمیم به برگزاری نشست خبری گرفتهاند؛ از تجمع و بینظمی جلوی در برای گرفتن کارت ورود به جلسه تا اینکه مثلا مردها را بازرسی بدنی میکردند اما درباره خانمها به گشتن کیف آنها قناعت میکردند. برخی از خبرنگاران زن از اینکه کیفهایشان را باید یک مرد بازرسی کند شاکی بودند. پارکینگی که قرار بود محل نشست خبری باشد گنجایش آن همه خبرنگار را نداشت. دیروز به جز احمدینژاد و بقایی که دستش را گرفت و کنار خودش پشت میز نشاند. مشایی، عبدالرضا داوری، جوانفکر، شریفزاده و برخی دیگر از اعضا حلقه اول نزدیکان احمدینژاد هم آمده بودند و دو ردیف اول صندلیها را آنها اشغال کرده بودند.همینطور عده زیادی از جوانان حامی جریان احمدینژاد، تاجاییکه گاهبهگاه در بین سخنان احمدینژاد شروع به کفزدن میکردند. تعداد آنها اگر از تعداد خبرنگاران بیشتر نبود، قطعا کمتر هم نبود. نکتهای که خبرنگاری هم به آن اشاره کرد و گفت شما بهجز خبرنگار، جماعتی کفزن هم دعوت کردهاید، درحالی که کفزدن در نشستهای خبری مرسوم نیست. فیلمهای منتشرشده از نشست خبری دیروز، حاشیههای جالبی داشت؛ برای مثال خبرنگاری از مشایی سؤال میکرد: زیر لب چه با خودت زمزمه میکردی؟ مشایی پاسخ داد: این سؤال است؟ زشت است خبرنگار چنین سؤالی میکند. میگفتم زنده باد بهار، زنده باد ایران!
اصولگراها کجا بودند؟
نکته جالب این نشست حضورنداشتن رسانههای اصولگرا بود، آنها در اقدامی هماهنگ، دیروز از پوشش نشست خبری محمود احمدینژاد در رسانههای خود خودداری کردند. در فقدان رسانههای اصولگرا، ۹۰ درصد پرسش رسانههای داخلی و خارجی به انتقاد و پرسش از عملکرد گذشته احمدینژاد گذشت. فضای نشست خبری دیروز رئیس سابق دولت، گاه بسیار تند و پرتنش بود؛ اما احمدینژاد به عادت مألوف با همان لحن و صدای همیشگی درحالیکه سعی میکرد عصبانی نشود و بگوید که همه را دوست دارد، در واکنش به تندترین انتقادها هم کاملا خونسرد پاسخ میداد. احمدینژاد فرقی نکرده بود و قرار هم نبود فرقی کند، صغرای خبرنگار را کنار کبرای خود میچید و نتیجه مورد نظر خود را میگرفت. تاریخها و وقایع را شاید به عمد نادیده میگرفت و از سؤال خبرنگار، برداشت خود را میکرد و همان را هم به صورت مطول پاسخ میداد. گاهی هم دلش میخواست او باشد که از ما سؤال میکند: «من از شما میپرسم».
فرصت خبری یا نشست خبری
نشست خبری برای احمدینژاد بهترین فرصت است، برای همین او هیچوقت تن به گفتوگوی فردی نمیدهد. شاید تنها گفتوگوی فردی او با رسانه داخلی، صداوسیما بوده است، صداوسیما هم که هیچوقت او را به چالش نمیکشید. نشست خبری برای احمدینژاد بهترین شیوه است، زیرا خبرنگار امکان پرسیدن فقط یک پرسش را دارد و باید جای خود را به دیگری بدهد، او در نشست خبری امکان مونولوگگویی دارد، زمان محدود است و امکان بهچالشطلبیدن احمدینژاد و نقد پاسخهای اشتباهش وجود ندارد. نمیتوان به او گفت آن تاریخ که ذکر کردی اشتباه است، آن اتفاقی که اشاره کردی، اصلا رخ نداده، آن آماری که دادی، اشتباه است، آن بحثی که به آن وارد شدی ربطی به سؤال من نداشت و آن نتیجهای که گرفتی به گزارهای که من طرح کردم نمیخورد! احمدینژاد دیروز بگمبگم هم داشت؛ باز چیزهایی گفت و خبرهایی داد؛ اما گفت نمیخواهد فعلا بیشتر درباره آن صحبت کند یا بعدا و وقتی دیگر سندش را رو خواهد کرد. احمدینژاد در ابتدای نشست خبری متن مفصلی را از روی کاغذ خواند که همهاش اصول قانون اساسی بود درباره حقوق ملت و حق انتخاب، بعد هم بیانیه مفصلی درباره ملتها خواند که بیشتر شبیه سخنرانی یک رئیسجمهور در سازمان ملل و خطاب به رؤسای دولتها و رئیس سازمان ملل بود، نه نشست خبری که مخاطبش خبرنگاران هستند.
پاسخ به حمایت از متهم کهریزک
سؤال «شرق» از احمدینژاد به حمایتش از سعید مرتضوی مربوط بود؛ «شرق» پرسید چرا حاضر شده از کسی که متهم جریان کهریزک بوده و در دادگاه انتظامی قضات محکوم و برای همیشه از قضاوت معلق شده، حمایت کند و حتی حاضر شده بهخاطر او قانون را تغییر دهد، چرا در این سالها هیچوقت واکنشی به ماجرای جنایت کهریزک نداشته است درحالیکه هم رهبری آن را محکوم کردهاند و هم دستور تعطیلی آن را دادهاند؛ «شرق» از احمدینژاد سؤال کرد بهعنوان کسی که همواره خود را پاسدار حقوق ملت و قانون اساسی میداند در برابر عملکردش چه توضیحی دارد. سؤال بعدی «شرق» این بود که او سال ۹۲ بابت شکایت اشخاص خصوصی، کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و رئیس وقت مجلس به دادگاه احضار شد؛ اما به دادگاه نرفت. «شرق» از او سؤال کرد چطور فردی که خود را قانونمدار و پاکدست میداند، از قانون تمکین نکرد. احمدینژاد روز گذشته مدعی شده بود که همه شاکیانش از شکایت خود منصرف شدهاند و پروندهای در کار نیست؛ اما «شرق» به استناد سخنان مقامات قضائی که پرونده احمدینژاد در دست رسیدگی است خطاب به احمدینژاد گفت سخن او مبنی بر برائت یا بستهشدن پروندهاش در دادگاه درست نیست. احمدینژاد در پاسخ باز همان سخنان قبلی را تکرار کرد و گفت یک شاکی کاشانی داشته که بعدا آمده به خانه احمدینژاد و گفته میخواسته به این شیوه او را ببیند! به شیوه پرسش از خبرنگار از «شرق» سؤال کرد که آیا وظیفه سخنگویی قوه قضائیه را عهدهدار شده است! او توضیحی درباره شکایت کمیسیون اصل ۹۰ و رئیس مجلس و دیگر شاکیان خصوصیاش نداد. درباره کهریزک هم گفت مگر به دولت من مربوط بوده؟ مگر سازمان زندانها زیر نظر من بوده است؟ مرتضوی را یک دادستان زحمتکش توصیف کرد و گفت زمانی که از مرتضوی دفاع میکرده، او بابت کهریزک متهم نشده بوده و دادگاهش در جریان بوده و حتی الان هم بابت کهریزک محکوم نشده است. این گفته احمدینژاد در حالی است که در همان زمان دفاع سفتوسختش از مرتضوی در ماجرای ریاست بر سازمان تأمین اجتماعی و درگیریاش با مجلس و… مرتضوی از سوی دادگاه انتظامی قضات، برای ماجرای کهریزک محکوم و از سمت قضاوت تعلیق شده بود.
تکذیب یک دروغ
در ماجرای بازداشت بقایی و مطالبی که درباره او منتشر شد، احمدینژاد دیروز مدعی عذرخواهی مدیرمسئول روزنامه «شرق» شد. او گفت مدیرمسئول روزنامه «شرق» و عضو حزب کارگزاران عذرخواهی کرد، چرا؟ خیال میکنید از ترس این کار را کردند؟ خیر من چنین اعتقادی ندارم. عطریانفر عذرخواهی کرد. سخنان احمدینژاد در حالی بود که نه عطریانفر، مدیرمسئول روزنامه «شرق» است و نه مدیرمسئول، عضو حزب کارگزاران. مهدی رحمانیان، مدیرمسئول «شرق»، در توضیحی که دیروز در کانال روزنامه «شرق» هم منتشر شد، گفت: «با توجه به اینکه تاکنون موضوعی اختلافی بین روزنامه «شرق» و آقای بقایی رخ نداده، عذرخواهی از ایشان بلاموضوع است و بیان آقای احمدینژاد در اینخصوص کذب محض است».
خبرنگاران مسئول بودند
دیروز بارها وقتی درباره برخی رخدادهای دوران مدیریت احمدینژاد سؤال میشد او از پاسخ سر باز میزد و به اشکال مختلف میگفت آیا من مسئول بودم؟ آیا به دولت من ارتباطی داشت؟ همین پاسخها باعث میشد خبرنگاران در واکنش به احمدینژاد هر بار با خنده میگفتند، نخیر ما مسئول بودیم.چند خبرنگار از احمدینژاد سؤال کردند شما بیانیه داده بودی که از کسی حمایت نمیکنی و نخواهی کرد، ولی به فاصله کوتاهی آمدی و از بقایی حمایت کردی و شما از این تناقضات زیاد دارید. احمدینژاد کلی توضیح داد که خلاصهاش این بود که نظرش عوض شده است.خبرنگاری دیروز به این اشاره کرد که در دیوان محاسبات ۱۲ هزار میلیارد تومان تخلف برای وی ثبت شده است و تورم در زمان وی در حدود ۷/۳۴ درصد بوده است.خبرنگاران درباره واکنش احمدینژاد در صورت رد صلاحیت بقایی هم سؤال کردند. احمدینژاد اما پاسخ صریحی نمیداد. اصولا به طور کلی هرگونه احتمال عدم تأیید صلاحیت بقایی را رد میکرد و معتقد بود که دلیلی برای رد صلاحیت او وجود ندارد، بعد هم میگفت برنامههایی دارد، اما لزومی نمیبیند که الان آنها را بگوید.خبرنگاری دیروز درباره حصر از او سؤال کرد. همچنین درباره ممنوعالتصویری رئیس دولت اصلاحات از او سؤال شد. از او درباره نهی رهبری از حضورش در انتخابات هم سؤال شد و اینکه چرا با وجود این نهی او سفر استانی میرود. از احمدینژاد درباره قهر ۱۱روزهاش هم سؤال شد. از او درباره تعطیلی روزنامهها و برخوردهای وزارت اطلاعات دولت او با روزنامهنگاران و فعالان سیاسی هم سؤال شد که احمدینژاد همه را رد کرد. همین پاسخ، خبرنگار دیگری را به صرافت سؤالی دوباره انداخت که وقتی او همه آن رخدادها مثل حوادث بازداشتگاه کهریزک، توقیف روزنامهها و دستگیری فعالان سیاسی توسط وزارت اطلاعات را خارج از اختیاراتش میداند، پس چطور انتظار دارد مردم به دولت مورد حمایتش رأی دهند؟درباره تهمتهایی که به بزرگان نظام و برخی افراد در مناظرات ۸۸ هم زد از او سؤال شد. از او سؤال شد که چرا سال ۸۸ مردم را خسوخاشاک خوانده است. درباره اینکه رحیمی او را رفیقفروش خوانده است هم از او سؤال شد.از احمدینژاد سؤال شد دولت شما با شعار عدالت روی کار آمد، درحالیکه در هیچ دولتی فاصله بین حقوق کارگران و تورم به اندازه دوران شما نبود، این پارادوکس و تناقض آشکار میان ادعاها و شعارها با عملکرد دولتتان را چگونه توجیه میکنید، از طرفی هدف از سفرهای استانیتان را تبیین اهداف و آرمانهای امام و انقلاب عنوان کردید؛ درحالیکه بعدا معلوم شد منظور شما از آرمانهای امام تبلیغات انتخاباتی برای آقای بقایی است؛ این همه تناقض فقط مختص پدیدهای به نام آقای احمدینژاد است.در نهایت همه پاسخهای احمدینژاد باعث شد تا آخرین سؤالی که از او میشود این باشد که: «چرا او از قبولکردن هرگونه اشتباهی از سوی سازمانهای مربوط به دولت در زمان خودش سرباز میزند!»
—————————–
احمدینژاد چه گفت؟
به دولت حمله کرد. آمارهایش را دروغ خواند. گفت در این چهار سال هرچه خواستند علیه من گفتند. دولت خودش را با دولت فعلی مقایسه کرد و نتیجه گرفت که همهچیز در آن دولت، بهترین بوده است. دولتش را مردمیترین دولت توصیف کرد و گفت همه ملت طرفدارش هستند و بودند. مدعی بود پیروزی بقایی حرفش را ثابت خواهد کرد.او در پاسخ به این سؤال که حمایت از بقایی بعد از توصیه رهبری چه معنایی دارد، گفت: جواب شما را در پیام ویدئوییام دادم، به آن مراجعه کنید. برنامهای برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ندارم. از بقایی به عنوان نامزد اصلح حمایت میکنم.احمدینژاد با اشاره به اینکه نحوه رسیدگی قضائی درست نیست، گفت: «چقدر اتهام زدند، تمامی اتهامات تاریخ را به ما زدند، آیا اثبات شد؟ نکند خیال کردند قوه قضائیه طرف ماست، اتفاقا طرف ما نیست، سند آن هم کنار من نشسته است، او پنج ماه در زندان اطلاعات دولت یازدهم بود و آفتاب را ندید».دراینمیان بقایی گفت: «در بازجوییها گفتند حرفهایی بزنم. امیدوارم فیلمهای بازجوییهای من را پخش کنند؛ چون جنبه آموزشی دارد که در برابر بازجو چه کار کنید». او تأکید کرد: هیچ دو نفری در دنیا شبیه به هم نیستند به جز من و مشایی و بقایی.
کنایه به قوه قضائیه
احمدینژاد ادامه داد: رفتند کارشناس گرفتند گفتند نهاد ریاستجمهوری را شخم بزنید، لیست دادند که بروید پیدا کنید، گزارش تهیه کردند که چیزی پیدا نکردیم. اینها اعتراض کردند که ما به شما پول دادیم باید چیزی پیدا کنید. نمیتوانستند بگویند ما نمیتوانیم کشور را اداره کنیم، تیم اقتصادی من نامه نوشت که هرکس از اعضای دولت من را میخواهید بازجویی کنید، محاکمات را علنی کنید، رئیس قوه قضائیه اعلام کرد من با دولت قبل مشکل داشتم، خب سندی دارید رو کنید.
راضی به حصر و ممنوعالتصویری نیستم
رئیس دولتهای نهم و دهم نامه مشایی به رئیس دولت اصلاحات را تاریخی و کار بزرگی توصیف کرد و درباره ممنوعالتصویری خاتمی و حصر نامزدهای معترض به انتخابات سال ۸۸ گفت: عدهای در حصر و ممنوعالتصویری هستند. قبلا گفتم راضی به این کار نیستم. من راضی به حصر و ممنوعیت در کل دنیا نیستم. من در مناظره گفتم به شما علاقه دارم.
صلاحیت بقایی تأیید نشود فکرهایی داریم
او درباره اینکه اگر بقایی رد صلاحیت شود برنامه شما چیست؟ گفت: تلاشم را میکنم که بقایی تأیید شود و اگر تأیید نشد فکرهایی میکنیم. سیاست خارجی حتما تقویت خواهد شد. او درباره اینکه در صورت رد صلاحیت بقایی از چه راههایی جهت تأیید صلاحیت او اقدام خواهد کرد، گفت: نمیتوانم راههای پیشبینیشده را بیان کنم. ما منطقی و مستدل کارهایمان را جلو میبریم. احمدینژاد درباره ۱۱ روز خانهنشینیاش گفت: هم من و هم رهبری با صراحت دراینباره حرف زدیم و متن آن در سایتها وجود دارد.
نشنیدهام که رحیمی گفته باشد من او را فروختم
احمدینژاد درباره رحیمی هم گفت: من نشنیدهام که رحیمی گفته باشد من او را فروختم. من او را مظلوم میدانم. یک ریال در زندگی رحیمی وجود ندارد. رئیس دولتهای نهم و دهم درباره توقیف مطبوعات در آن دوران گفت: آیا روزنامهها را من بستم؟ آیا وزارت اطلاعات زیر نظر من بود؟