چاپ مطلب چاپ مطلب

از نسل جنگ تا نسل Z؛ «ای ایران» چگونه همه را با خود همراه می‌کند؟

از نسل جنگ تا نسل Z؛
«ای ایران» چگونه همه را با خود همراه می‌کند؟

یادداشتی از  انوشیروان مباشرامینی

سرود «ای ایران» را که می‌شنوم، بی‌اختیار از جا بلند می‌شوم، بغضی گلویم را می‌فشارد و هم‌صدا با آن، صدایم را بالا می‌برم.
این فقط یک سرود نیست؛ خاطره است، وطن است، و عاطفه‌ای مشترک.
در حافظه‌ی جمعی ایرانیان، کمتر سرودی را می‌توان یافت که تا این اندازه، فراتر از سیاست، مذهب و طبقه اجتماعی عمل کرده باشد.
«ای ایران» فقط یک ملودی حماسی نیست؛ صدای یک ملت است، پژواک رنج و شکوه، اتحاد و امید، غرور و دلتنگی. این سرود چیزی در خود دارد که فراتر از زمان و نسل، دل‌ها را هم‌نوا می‌سازد.
سرود «ای ایران» به‌گونه‌ای سروده و اجرا شده که توانسته همزمان هم بیان‌گر عظمت تاریخی ایران باشد، هم بازتاب‌دهنده امید، و هم محرک غرور ملی. ملودی آن پرشور و حماسی است، کلماتش ساده اما پرمفهوم‌اند و لحنی دارد که نه‌تنها عقل، بلکه عاطفه را نیز درگیر می‌کند.
در روزگاری که شکاف‌های نسلی، سیاسی و اجتماعی، جامعه را از درون می‌فرسایند، این سرود به نقطه‌ی تلاقی همه سلایق و گرایش‌ها بدل شده است. از حاکمان تا مخالفان، از دانش‌آموز تا پیرمرد انقلابی، از سرباز تا مهاجر دور از وطن، همه در لحظه‌ای خاص، با شنیدن ای ایران به یک حس مشترک می‌رسند: حس ایرانی بودن.
آنچه این سرود را فراتر از نزاع‌های سیاسی و ایدئولوژیک قرار داده، ماهیت مردمی و غیرحکومتی آن است. برخلاف سرودهای رسمی که غالباً به‌سفارش دولت‌ها و با ادبیاتی رسمی ساخته می‌شوند، «ای ایران» در بستر یک بحران ملی ( اشغال ایران در جنگ جهانی دوم ) زاده شد، نه برای قدرت، بلکه برای ملت. درنتیجه، مالکیت معنوی آن نه در اختیار دولت، بلکه در دل مردم است.
و درست در همین نقطه است که باید هشدار داد: دولت‌ها نباید از آن به‌عنوان ابزار مشروعیت یا ویترین تبلیغاتی بهره ببرند، همان‌گونه که اپوزیسیون نباید آن را به پرچم اعتراض محدود کند. این سرود برای وحدت است، نه تفرقه.
سرود « ای ایران» نه شعار است و نه تبلیغ. یک سرمایه عاطفی ملی است. در روزهایی که ایران زخمی‌ست، دل‌خسته است، و درگیر بحران‌های متعدد، «ای ایران» به جای پرچمی است که هنوز در باد می‌رقصد.
همان چیزی که در روزهای پرمخاطره‌ جنگ ۱۲ روزه اخیر، بار دیگر نقش خود را ایفا کرد. در مدرسه‌ها، بیمارستان‌ها، خیابان‌ها، پادگان‌ها و فضای مجازی، ایرانیان – از هر نسل و طبقه- با شنیدن این سرود از جا برخاستند، همخوانی کردند، و لحظاتی از پراکندگی به اتحاد احساسی رسیدند.
نکته‌ی جالب‌تر، واکنش نسل Z به این سرود است.
نسلی که با موسیقی جهانی بزرگ شده، به زبان تصویر و اینترنت فکر می‌کند، و نسبت به مفاهیم رسمی سیاسی یا حکومتی حساس است، در برابر «ای ایران» واکنشی غریزی نشان می‌دهد. این رفتار، نشان‌دهنده تشنگی این نسل برای هویت‌یابی، تعلق، و غرور جمعی است. چه بسا «ای ایران» برای آن‌ها، پلی باشد میان نسل‌های پیشین و اکنون؛ میان تاریخ و آینده.
شاید بزرگ‌ترین درس «ای ایران» این باشد: وحدت ملی نه با اجبار، که با احساسی مشترک زاده می‌شود. هر زمان که وطن در خطر بوده، این صدا از دل مردم برخاسته و آن‌ها را کنار هم نشانده است. این یعنی هنوز می‌توان امیدوار بود؛ اگر به جای تحمیل، با مردم سخن بگوییم، با زبان دل، با آوای سرود.
در نهایت یادمان باشد «ای ایران» برای دولت‌ها نیست؛ برای ملتی‌ست که با آن گریسته، برخاسته، جنگیده، زیسته. هرگونه مصادره‌ی سیاسی، هویتی یا تبلیغاتی، این حس ناب ملی را از اصالت می‌اندازد. این سرود باید همان بماند که هست: یک یادآور بی‌ادعا از «ما بودن».

#گیرنده_مخاطب_خاص

همای خبر/

About نسرین عشقی

Check Also

در راستای حمایت از فعالان اقتصادی آسیب‌دیده اجرای بسته‌های حمایتی منطقه آزاد انزلی برای تجار و کسبه مجتمع تجاری ونوس

در راستای حمایت از فعالان اقتصادی آسیب‌دیده اجرای بسته‌های حمایتی منطقه آزاد انزلی برای تجار …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *