اختصاصی همای گیلان: واردکنندگان بی وطن کالاهای قاچاق، سفارش کالاهای کم کیفیت می دهند تا سودشان بیشتر و سوز مردمان نیز بیشتر !
۸۰ درصد آذوقه و فرش و خشکبار در ایران را جارو زده و به اصطلاح صادر می کنند!
کمبود این کالا هاسبب تورم در داخل می شود!
واردات قاچاقی و قانونی با سود های ۲۰۰ درصدی هم دوباره ایجاد تورم می کند. پس هم صادرات و هم واردات در ایران، تورم زا است.
{گزارش صندوق بین المللی پول در سال ۲۰۱۵(۱۳۹۴): نرخ رشد تورم در ایران بیشتر از ۱۷۹ کشور جهان است.
تورم کشور های جنگ زده مانند عراق و لیبی کمتر از ایران شد! ایران با رشد تورم ۱۲/۱ درصدی در سال ۲۰۱۵ ( ۱۳۹۴) دهمین تورم بالا را در بین کشور های جهان داشته است! }
در یک کلام: در کشورهای پیشرفته چند کالا، یک دست می چرخد و به مصرف کننده می رسد ولی در ایران یک کالا، چند دست! این یعنی “رشدتورم”.
بیشتر کالاهای مصرفی از خارج می آیند و کارخانه ها بسته می شوند و بیکاری کارکنان را در پی دارد و به دنبال آن قدرت خرید افراد و تقاضای کل جامعه کاهش می یابد! این جا سوالی برای مردم پیش می آید پس چرا قیمت نان و گوشت مرغ و کرایه خانه و دارو و درمان کاهش نمی یابد که هیچ، بلکه رشد قیمت هم دارند ؟!
در پاسخ باید گفت این کالاها :
اولا تقاضایشان نسبت به عرضه شان زیادتر می باشد و ثانیا بی کشش هستند یعنی مردم در هر شرایط مجبور به استفاده از آن ها هستند .
تصور کنید مردم می توانند بدون نان ، آب و دارو ادامه حیات دهند؟ یا کارتن خواب شوند؟!
ممکن است پرسیده شود پس چرا ماشین های بالای صد میلیون و مسافرت های خارجی سال به سال فزاینده می شود ؟ پس مردم پولدارند ؟!
باید پاسخ داد: این تقاضاها در دهک های ۸، ۹و ۱۰ وجود دارند که دست کم ماهی ۲۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان در آمد دارند و حساسیتی به افزایش قیمت ها هم ندارند! ممکن است پرسیده شود چرا در آمد ها این همه تفاوت دارد ؟! باید پاسخ داد از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۹۴ نرخ رشد تورم در ایران دو رقمی و نرخ رشد اقتصادی یک رقمی بوده است ! بنابراین بازاریان، زمین داران شهری، صاحبان صنایع , قاچاقچیان مواد مخدر، ورزشکاران، هنر مندان درجه یک و مدیران درجه یک و دو و سه به درآمدهای افسانه ای دست یافته اند { اینان دهک های ۸، ۹و۱۰ هستند}.
( از خواص منفی رشد تورم در هر شرایطی و درهر سرزمینی این است که: فقیر را فقیرتر و غنی را غنی تر می سازد. تا کنون قله ای را دیده اید که در کنار ش دره ای هولناک نباشد؟
رشد تورم! اغنیا را به قله و فقرا را به قعر دره می کشاند! بنابراین، در کشور ایران فاصله طبقاتی شدید است! اگر به جغرافیای زندگی دهک های ۱ ، ۲ و۳ و به جغرافیای زندگی دهک های ۸ و ۹ و ۱۰ در تاریخ ایران بویژه در ۲۰۰ سال اخیر خوب نگاه کنید، اغنیا در ارتفاعات و فقرا در دره ها زیست می کرده اند و مثل اعلای آن تهران است .
تهران ( پایین دامنه کوه ) و شمیران ( بالای دامنه کوه). یک نتیجه دیگر هم می گیریم که: « جغرافیا همیشه در خدمت تاریخ است».
دهک های ۴، ۵ ،۶ و۷ همیشه از نظر تاریخی و جغرافیایی وسط و مانع سه دهک خیلی پایین و سه دهک خیلی بالا بوده اند .
در جاهایی که آزادی و عدالت، غایب بوده است، مردم بالا و پایین به راحتی دیده می شوند و به تحقیق هم نیاز ندارد .
{ پراید و پورشه در یک خیابان آمد و شد می کنند یکی به سمت دره و دیگری به سوی قله }
شهر تهران طولش ۴۰ کیلومتر و عرض آن ۲۵ کیلومتر است.
شهر تهران تنها «جغرافیایی » است در ایران که « آزمایشگاه تاریخ » است.
علی رحیم پور ، دکترای اقتصاد