اختصاصی همای گیلان، این چند خط یادداشت به منظور روشنگری و بیان مسائلی مرتبط با برخورد نامناسب با تعدادی از نوازندگان در پیاده راه فرهنگی شهر رشت و مرزبندی با طرز تفکری خاص است، که ان شاء الله خالی از هواهای نفسانی باشد.
قبل از خواندن این یادداشت، دعوت می کنم که بیانیه ی جمعی از جوانان انقلابی شهرستان رشت، موسوم به امت حزب الله-عاشقان ولایت که از طریق صفحه ی اینستاگرام گلزار شهدای رشت و صفحه ی اینستاگرام خبرگزاری فارس گیلان انتشار یافته است را مطالعه فرمایید.
یادداشت خود را با جملاتی قابل توجه از امام خمینی(ره) شروع می کنم:
« من حقیقتاً نگران هستم. من نگران اسلام هستم. ما اسلام را از چنگ محمدرضا در آوردیم و من خوف این را دارم که اسلام به چنگ ما مبتلا شده باشد، به طوری که ما هم مثل او یا بدتر از او بر سر اسلام بیاوریم. این نگرانی هست و زیاد است. آدم های جاهلی هستند که به خیال خودشان خدمت میکنند برای اسلام، خدمت میکنند، لکن سر خود کارهایی میکنند که ضرر به حیثیت اسلام میخورد.» (امام خمینی (ره)، ۲۶ آذر ۱۳۵۸)
یکی از مطالبی که در این بیانیه مطرح گردیده، پیرامون « نوازندگی و خوانندگی» در پیاده راه است. در اینجا جواب یکی از سوالات مطرح شده در اجوبه الاستفتائات را در باب گوش دادن به موسیقی بیان می کنم:
اجوبه الاستفتائات، جواب سوال ۱۱۲۹:«جواز گوشدادن به نوارها منوط به تشخیص خود مکلّف است که اگر تشخیص دهد مشتمل بر غنا و موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله و مناسب با مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی و همچنین مطالب باطل نیست، گوشدادن به آن اشکال ندارد.»
سوالی که پیش می آید این است که آیا آن موسیقی که توسط جوانان اجرا می شد، حرام بود یا نه؟ آیا هر اجرای موسیقی خارج از عرف است؟ حال که در این مورد، تشخیص منکر بودن یا نبودن با مکلف است، تشخیص دهنده لزوم انجام امر به معروف و نهی از منکر کیست؟
عبارتی از بیانیه ی مذکور را از نظر می گذرانیم: «در یک فضاسازی رسانه ای آمر به معروف، ظالم جلوه داده شد.!!!»
تاسف بارترین بخش این بیانیه، نسبت دادن عنوانِ آمر به معروف به آن شخصی است که در آن موقعیت به زننده ترین حالت ممکن رفتار کرد. نتیجه ی این تعبیر نادرست و نابخردانه، معرفی این نوع برخورد به عنوان یک نمونه از عمل به فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر است.
همان طور که در فیلم مشاهده می شود، فردی با لباس شخصی، یقه ی جوانان نوازنده را گرفته و با شدت آنها را به عقب می کشد و روی زمین می اندازد. بله! نوازنده! نه قاتل! نه اوباش! نه مزاحم نوامیس مردم! بر اساس اصل ۳۷ قانون اساسی، اصل، برائت است. هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح اثبات گردد. آیا آن شخص قبل از انجام آن عمل زننده، به این فکر کرد که ممکن است نوازندگان جوان از شهادت امام معصوم (ع) خبر نداشته باشند؟ در صورت مصداق توهین یا هتک حرمت بودن اقدام آنان، اقدامات مقتضی با توجه به قانون و یا عرف چگونه است؟ هر حرکتی هتک حرمت ائمه دانسته شود، تخفیف حرمت حضرات معصومین علیهم السلام و بی جهت مقابل مردم قرار دادن این بزرگواران است.
طبق ماده ۵ قانون حمایت از آمران به معروف، در اجرای امر به معروف و نهی از منکر نمیتوان متعرض حیثیت، جان، مال، مسکن، شغل و حریم خصوصی و حقوق اشخاص گردید، مگر در مواردی که قانون تجویز کند. نقش و کارکرد این ماده، در این واقعه کجاست؟
آنچه در ماده ۶ قانون حمایت از آمران به معروف گفته می شود این است که هیچ شخص یا گروهی حق ندارد به عنوان امر به معروف و نهی از منکر به اعمال مجرمانه از قبیل توهین، افتراء ، ضرب، جرح و قتل مبادرت نماید. مرتکب طبق قانون مجازات اسلامی، مجازات میشود. اکنون باید دید آیا با شخصی که رفتار زننده داشت برخورد می شود یا خیر؟ آیا مراتب امر به معروف که به ترتیب اظهار تنفر قلبی، امر و نهی گفتاری و اقدامات عملی است، به ترتیب انجام شد؟ آیا در مرتبه اقدام عملی نیاز به انجام چنین رفتار زننده ای بود؟ در بحث امر به معروف و نهی از منکر، کدام یک از وظایف ده گانه ستاد امر به معروف و نهی از منکر به اندازه قابل قبولی انجام شده است؟ تعیین الگوهای رفتاری؟! تدوین راهبردهای آموزشی برای سطوح مختلف جامعه؟! زمینه سازی جهت مشارکت همه جانبه ی آحاد مردم در انجام فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر؟!
در اینجا توجه شما را جلب می کنم به سخنی از امام خمینی(ره) که راه از بین بردن انحرافات را محبت می داند:
«با اسم خدا حرکت کنید و با اسم خدا هدایت کنید و با اسم خدا ترویج کنید و با اسم خدا انحرافات را مستقیم کنید… با همه محبت کنید، با محبت می شود منحرف ها را مستقیم کرد، بهتر از این که با شدت و حدّت گاهی نمی شود و الاّ غالباً می شود. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نبیّ رحمت است که برای رحمت آمده است. آن جایی هم که آن منحرف های غیر قابل اصلاح را امر به قتل می کرد… این هم رحمت بر جامعه است.»
در بخشی دیگر از بیانیه ی مذکور آمده است: «ورود نیروی انتظامی در چارچوب وظیفه قانونی خود و پایان دادن به منکر»
سوال این است که آیا افرادی که این رفتار زننده را انجام دادند، حکم قضایی داشتند یا خیر؟ آیا آنها وظیفه ی امر به معروف و نهی از منکر داشتند یا وظیفه بازداشت و ضرب و جرح؟
در جایی دیگر از بیانیه ی مذکور آمده است: «مقابله با فساد حاکم در پیاده راه فرهنگی شهرداری رشت»
به نظرم این عبارت تلخ ترین عبارت آن بیانیه است. پیاده راه فرهنگی شهرداری رشت، که از صبح زود تا آخر شب، محل عبور هزاران نفر از مردم با فرهنگ رشت است؛ محلی که در اطراف آن دست فروشان در حال کسب روزی حلال هستند، روزانه محل قدم زدن و گفتگو کردن تعداد زیادی از مردم و محل بازی های دسته جمعی کودکان و نوجوانان است. حال شما این محل افزایش نشاط اجتماعی بسیاری از طبقات جامعه را فاسد می دانید؟ اینکه آنجا را جولانگاه مزاحمان نوامیس می دانید سیاه نمایی و جامعه ستیزی نیست؟
و اما چند نکته؛ اول اینکه، بیشتر اخباری که مردم از عمل به فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر و یا حرکت های جمعی از افراد مذهبی می شنوند و یا می بینند، ناظر بر مسائل دسته چندم در دین و جامعه و عدم پرداختن به مسائل کلان و دارای اولویت است و بدتر اینکه غالبا اینگونه اقدامات بیش از آنکه کارگر افتند و به اصلاحی ختم شوند، خوراک رسانه های ضدانقلاب را فراهم می سازند و این گونه تصویر ذهنی مردم از افراد مذهبی مخدوش می شود. منکری به اسم ربا، که بدتر از عمل زنا معرفی شده است امروزه در بانک های جمهوری اسلامی جاری است، مهمترین بخش امر به معروف و نهی از منکر که مربوط به حاکمان است امروزه تا حد زیادی مغفول مانده است. با این نحوه ی عمل، اگر چنین گزاره ای در اذهان و افواه جامعه مطرح بشود که زور برخی به مردم عادی می رسد و به مسئولینِ دارای قدرت و نفوذ نه، آیا گزاره ی نادرستی مطرح شده است؟
دوم اینکه، نمی شود در زمینه ی کار فرهنگی تنها به نصب بنر و چاپ بروشور خلاقانه! و مسائلی از این دست بسنده کرد و انتظار اثرگذاری و تغییر رفتار را داشت. از طرف دیگر، آیا این پسندیده است که فرد در سنگر، منتظر دشمن بنشیند و زمانی که صدای توپ و تانک آمد، بیرون بیاید و آموزشی هم در آن زمینه نبیند و بدتر کار را خراب کند؟ این مَثَل عده ای است که کار فرهنگی را رها کرده اند و تنها تکلیف خود را نهی از منکر کف خیابانی به وسیله ی منکری دیگر می دانند که قطعا آن عمل دیگر اسمش امر به معروف و نهی از منکر نیست، خود منکری دیگر است.
امید است دیگر شاهد چنین حرکات زننده و ناصواب و حرکات مشابهی نباشیم و یا لااقل بعد از این دست اقدامات کسانی سعی نکنند با ادبیات مذهبی درصدد توجیه آن بربیایند. چون در این صورت دو اشتباه مرتکب شده اند،یکی، منکر اول که خود عمل است و دیگری استفاده از دین برای توجیه منکر، که صدالبته آثار مخرب دومی بسیار بسیار بیش از اولیست.
والسلام علی من اتبع الهدی
عماد آشناگر
۱۱ آذر ۱۳۹۷