چاپ مطلب چاپ مطلب

باکو به اتکاء کدام قدرتها رجز می خواند…؟ – علت تنشها تلاش برای تغییر ژئوپلتیک قفقاز است یا فشار برای امتیازگیری در مذاکرات هسته ای….؟ – پوست خربزه ایی که استکبار و صهیونیست جهانی زیر پای سیاسیون باکو انداخته اند…! به قلم دکتر حسین کلهر، کارشناس مسایل منطقه ایی

اختصاصی همای خبر/این روزها، روند تیرگی مناسبات بین تهران و باکو می رود که به صحنه های حساس منتهی شود. صحنه هایی که در صورت نیل به انفجار ، عواقب غیرقابل انتظار و جبران ناپذیری در ابعاد منطقه ایی و فرامنطقه ایی خواهد داشت. آثاری غیرقابل مهار و پیش بینی، برای مجموع بدخواهان…! این همان چیزیست که صحنه گردانان بازی های خاورمیانه و غرب آسیا، بخوبی از آن آگاه بوده و به سرکردگی شیطان بزرگ یعنی آمریکای جنایتکار و صهیونیسم جهانی در صدد ایجاد آنند….!؟ بی شک یک سر این بازی به تحولات داخلی افغانستان و قدرت گرفتن طالبان در این کشور مهم غرب آسیایی منتهی ست و سر دیگر آن به تحرکات کردستان عراق و ایجاد تنش بین همسایگان شمالی و شمال غربی ایران. از نگاهی دیگر می توان تمامی این حرکات خزنده در ابعاد منطقه ایی را به تلاش مذبوحانه ی دشمنان و حتی رقبای بین المللی ایران برای کشاندن نمایندگان کشورمان به میز مذاکرات هسته ای با هدف پیشگیری از توسعه ی فن اوریهای نوین ایران تحلیل نمود. آرزویی که دشمنان این سرزمین پس از روی کارامدن دولت جدید در ایران و اراده ی راسخ دولتمردان انقلابی برای دفاع از حیثیت و اقتدار ملی قابل تحقق نمی دیدند و به همین دلیل برای آوردن فشارهای فزاینده به دولت ایت الله رییسی از هر ابزار اقتصادی و تهدید امنیتی سوء استفاده می کنند….!
حال اگر تلاشهای مذبوحانه ی دشمنان برای ایجاد نفاق و ناامنی در مناطق مرزی و دو دستگی در تنوعات قومی و مذهبی ایران را به این ماجراها بیفزاییم، ملقمه ایی را شاهد خواهیم بود که پیشگیری از پیامدهای شوم ناشی از آن، فقط درایت می طلبد و حکمت و شرافت و زمانشناسی.
بی شک نوع نگاه دولتمردان و تصمیم سازان سیاست خارجی ایران در چنین فضای غبارآلود و شکننده ایی، بر اساس اصل حکمت و مصلحت برای امت اسلام استوار است. سیاستی که در بستر زمان بتواند غبار فتنه را از منطقه زدوده و حقد و کین و مکر دشمنان را به خودشان بازگرداند. اما دراینجا ذکر یک نکته خالی از لطف نیست که بدانیم، توان دفاعی و قدرت بازدارندگی ایران برای تحمیل اراده ی خویش در شرایط ضرور، بیش از آنکه در افکار عمومی جهان تبلیغ شده باشد، روی میز تحلیل قدرتهای صاحب نامی نقش بسته است که امروز در مواجهه با هژمونی روزافزون ما در موضع استیصال اند . بیهوده نیست که آمریکای متجاوز پس از ۲۰ سال جدال وکشمکش و تحمل تریلیونها دلار خسارت ، عاقبت مجبور شد در افغانستان جای خود را به افراط گرایانی بدهد که خود مسبب بزرگترین عملیات تروریستی در خاک آمریکا یعنی حادثه ی ۱۱ سپتامبر بوده اند…!
اما به ماجرای این روزهای ایران و جمهوری آذربایجان برگردیم، دو کشور همسایه و با اکثریت شیعه که پیوندشان مایه ی دوام و قوام کشورهای دوست و برادر منطقه خواهد بود و اختلافشان ، همچون آبی گل آلود برای گرفتن ماهی انتقام بدست صهیونیسم و استکبار جهانی!
اذهان بیدار مردم دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان هیچگاه فراموش نمی کنند که در دو مرحله جنگ این کشور با ارمنستان بر سر مناقشه ی قراباغ، یکی بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴ میلادی و دیگری در پاییز گذشته (۲۰۲۰میلادی)، جمهوری اسلامی همواره مدافع ملت مسلمان و کشور آذربایجان بوده و تا حد ممکن از زیرپا نهاده شدن حق این کشور جلوگیری کرده است. بطوریکه در مناقشه ی اخیر بین باکو و ایروان بر سر منطقه ی قراباغ کوهستانی، سیاست ایران بر محور حمایت از جمهوری آذربایجان استوار بود، ضمن اینکه تاکید بر رعایت حسن همجواری، تثبیت حدود مرزی و حفظ حقوق دو طرف، همواره در موضع گیری های ایران مشهود و برجسته بوده است.
حتی در چنین شرایطی شاهد بودیم که برغم حمایتهای ایران، هر از گاهی گلوله های توپ ارتش در حال جنگ جمهوری آذربایجان به نواحی مرزی ایران در منطقه ی شمال غرب فرود می آمد و زمینه ی تکدر خاطر و نگرانی شهروندان آذری زبان ایران در منطقه را فراهم می کرد. با این وجود، ایران برغم داشتن قدرت مقابله به مثل و امکان برخورد قاطع، اصل حکمت و مصلحت را بر جولان اقتدار ترجیح داد و در صدد رفع مسالمت آمیز اینگونه رفتارهای تنش زا برآمد. اما متاسفانه این رفتارهای مسالمت آمیز دولتمردان ایرانی، باز نتوانست رویه ی دولتمردان این همسایه ی شمالی را نسبت به حسن نیت و دوراندیشی جمهوری اسلامی بازگردانده و به رفع بروز تنش بین دو کشور کمک کند.
درهمین راستا جمهوری آذربایجان سرمست از باده ی غرور فتح قراباغ، ضمن تاکید بر هم مرزی با ایران، مانور مشترکی با کشورهای ترکیه و پاکستان در درون خاک خود برگزار کرد که این رفتار در محاسبات استراتژیک، پیامهای خاص خود را بدنبال داشت. حتی اخیرا مانور مشترک دیگری با ترکیه در منطقه ی نخجوان تدارک دید. از همه بدتر اظهارات ناپخته و نابخردانه ی برخی نمایندگان پارلمان باکو علیه کشورمان بود که حین برپایی مانور مشترک جمهوری آذربایجان با ترکیه و پاکستان، ایراد مبشد. برای نمونه می توان به اظهارات حسین قلی اوف یکی از نمایندگان پارلمان باکو در گفتگو با روزنامه ی ینی شفق ترکیه که به نوعی بازتاب دهنده ی سیاستهای رجب طیب اردوغان محسوب می شود، اشاره کرد. وی در اظهاراتی تهدید کننده و غیرمسئولانه گفت: « ایران را از روی نقشه ی زمین حذف و تجزیه می کنیم و پرچم ترکها را تا دو سال آینده برسراسر این سرزمین برافراشته خواهیم کرد…؟؟؟!!! »
بدیهی ست که اینگونه اظهارات، دیکته شده ی اتاق فکر شبکه ی جاسوسی – امنیتی رژیم غاصب اسراییل است که در لایه های مختلف حکومت باکو رخنه کرده و امروز در بستر ایده های نامعقول پان ترکیسم نمود، یافته است. حتی انتشار همزمان این اظهارات توهین آمیز در روزنامه ی ینی شفق ترکیه با برگزاری مانور مشترک در جمهوری آذربایجان، همراهی و همگامی ترکیه با سیاستهای دولت باکو را در ذهن تداعی می کند.
پس از این فرایندهای تنش آمیز، نوبت به بحران جاده ی گوریس – قاپان ارمنستان رسید که جمهوری آذربایجان به طمع تصرف هرچه بیشتر مناطق وابسته به ارمنستان، در اوایل شهریورماه امسال، بخشهایی از این جاده را که راه زمینی و ترانزیتی ایران را به روسیه و اروپای شرقی تکمیل می کرد ، تحت تصرف و کنترل نیروهای نظامی خود قرار داد و حتی علاوه بر بستن عوارض سنگین برای کامیونهای ایرانی ، در اقدامی غیر قابل تصور ، دو راننده ی تریلر ایرانی را بازداشت کرد.
باز اینبار نیز دستگاه دیپلماسی ایران خویشتن دارانه وارد عمل شد و شیوه های دیپلماتیک را برای آزادی این دو راننده ی ایرانی در پیش گرفت. اما مجموع این رفتارها، افکار عمومی ملت ایران را جریحه دار کرد و در انتظار پاسخ قاطع ایران به این جسارتها قرار داد. در چنین شرایطی چه باید کرد؟ آیا باید به مماشات و تحمل یکجانبه ادامه داد یا همسایه ی اغفال شده ی شمالی را نسبت به عواقب سوء اینگونه رفتارها آگاه ساخت؟ به نظر می رسد که تاکنون توصیه ها، نصایح و تذکرات کافی و وافی از سوی مسئولان جمهوری اسلامی ایران به سیاستمداران و سیاستگذاران جمهوری آذربایجان داده شده است. مصداق بارز این مدعا اظهارات مدبرانه و صریح آیت الله عاملی امام جمعه ی اردبیل بود که در نماز جمعه ی این شهر ایراد شد . یا موضع گیریهای دهها نماینده ی مجلس ایران بود که هر یک در سخنانی ضمن غیرقابل قبول خواندن اینگونه رفتارهای تحریک آمیز جمهوری آذربایجان، بر ضرورت رعایت حسن همجواری و پرهیز از هرگونه رفتار تحریک آمیز این همسایه ی شمالی در نواحی مرزی با ایران تاکید کرده اند.
گویا تحریکات مداوم دشمنان ایران در صحنه ی سیاسی باکو نشینان چنان قوی ست که الهام علیف رییس جمهور این همسایه ی شمالی سرمست از باده ی غرور و متاتر از جو کاذب ایجاد شده از سوی بدخواهان فرامنطقه ایی، نه تنها از ادعاهای تنش زای خود مبنی بر اتصال مرز زمینی منطقه ی قراباغ به نخجوان و تصرف بخشی از مناطق جنوبی ارمنستان ( استان سیونیک و برهم زدن مرز ۴۴ کیلومتری ارمنستات با ایران) پا پس نکشیده، بلکه در یک مورد با پوشیدن لباس نظامی ایران را تهدید نیز نموده است.
آنچه که آقای الهام علیف در شرایط حساس کنونی باید بخوبی درک نموده و در محاسبات منطقه ایی خود مد نظر قرار دهد اینکه، هرگونه تغییر در نقشه ی مرزهای مجاور با شمال غرب ایران اعم از ارمنستان و جمهوری آذربایجان، خط قرمزی ست که در هیچ شرایطی از سوی ایران قابل پذیرش نخواهد بود. مصداق بارز این امر، اظهارات صریح امیر سرتیپ حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در رزمایش فاتحان خیبر بود که در منطقه ی مرزی پلدشت، بوضوح و قاطعانه مورد تاکید قرار گرفت.
با این توصیف سران سیاسی باکو به هوش و بگوش باشند که با جلب حمایت مقطعی برخی دول فرامنطقه ایی و همراهی با ترفندهای تنش زا و مکرآلود رژیم صهیونیستی نمی توان، موقعیت ژئوپلتیک ایران در حوزه ی قفقاز را به مخاطره افکند و به گمان خود راه زمینی و ترانزیتی ایران به اروپای شمالی و روسیه را از مسیر ارمنستان – گرجستان مسدود نمود. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران در بستر سیاست متوازن، مدبرانه و صبر استراتژیک خود بخوبی می داند چگونه در صحنه ی مذاکرات هسته ایی در وین وارد شده و از فشار ناشی از مسایل هسته ایی ایران بر تنشهای منطقه ایی بکاهد. در آینده ایی نه چندان دور، این سران سیاسی باکو هستند که باید بدانند بدون حمایت کشورهای ثالث، چگونه قادر خواهند بود توازن مطلوب را در روند تعاملات همه جانبه با یکی از قدرتمندترین همسایگان خود یعنی جمهوری اسلامی ایران برقرار کنند…؟!
آنچه که دولتمردان و تصمیم سازان سیاست خارجی جمهوری آذربایجان باید در روند تعامل با همسایه ی قدرتمند اما خویشتن دار و دوراندیش جنوبی خود مد نظر قرار دهند اینکه ، بازی در زمین دشمن راهکاری نیست که در خصوص شیرمردان خطه ی ایران زمین پاسخ دهد. سیاسیون باکو بخوبی آگاهند که قدرت ایمان و اراده ی ملت بزرگ ایران برغم اعمال سنگین ترین فشارهای اقتصادی و فرهنگی دنیای استکبار ، چگونه زمینه ی شکست و استیصال ایالات متحده را در منطقه فراهم کرد و راه خودباوری و آزادیخواهی را به ملتهای آزادیخواه نشان داد. مصادیق این ادعا تنها کشورهای عراق و سوریه و لبنان وفلسطین و یمن نیست، امروز شما روحیه ی آزادیخواهی و بلند نظری مردم حقیقت جوی بسیاری را در اقصی نقاط جهان می بینید که قلب قاره های مختلف را متاثر ساخته است.
دولتمردان باکو باید بخاطر داشته باشند که کل آن کشور بخشی از دو معاهده ی ننگین گلستان و ترکمانچای بوده که در دوران فتحعلی شاه قاجار، همچون بالی از بازوی ایران جدا شده است؛ درحالیکه هویت و ملیت آن سرزمین متاثر از تاریخ کهن ایران زمین است. خوب است که آقای الهام علیف، رییس جمهور فعلی آذربایجان، پیشنهاد تاریخی پدر خویش حیدر علیف فقید را در سفر به تهران و دیدار با آقای هاشمی رفسنجانی، رییس جمهور وقت ایران فراموش نکند که پیشنهاد الحاق جمهوری آذربایجان به ایران را پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داده بود و خواهان پیوستن جمهوری آذربایجان به ایران عزیز بود.
در اینجا نقلی از دکتر مصطفی بادکوبه ایی ضرورت می یابد که در خاطرات خود گفته: از یک باکویی سئوال کردم «حکیم نظامی» از آن شماست یا از آن ما ایرانیان؟ گفت: معلوم است که مال ماست! کتاب هفت پیکر نظامی گنجوی را به او دادم و گفتم بخوان. دیدم توان خواندن کتاب را ندارد. کتاب را از او گرفتم و و برایش ورق زدم تا به این دو بیت از نظامی رسیدم که گفته بود:
همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل
چو که ایران دل زمین باشد دل ز تن به بود، یقین باشد

در پایان سخن، نظر دولتمردان همسایه ی شمالی مان در باکو را به اظهارات تحلیل گر ارشد جهان عرب یعنی باری عطوان مصری جلب می کنم که در خصوص بزرگ منشی ، صداقت و مردانگی ایرانیان و تجلی مردم سالاری در این کشور، ضمن طعنه زدن به حکام عرب گفت: شما حتی نمی دانید صندوق رای چیست و فقط صندوق سبزیجات را می شناسید؟! پس بیایید از ایران یاد بگیرید . ایران توانست تحریم ها را پشت سر بگذارد ،تحریم های آمریکا نتوانست بر عزم و اراده تهران اثرگذار باشد. ایران در موضوع بحران سوریه و عراق تمام قد از امنیت مردم مسلمان و حاکمیت ایندو کشور حمایت کرد و نقشه های آمریکا و اسراییل را در منطقه ناکام گذاشت. باری عطوان در پایان از کشورهای عربی خواست به جای رژیم صهیونیستی با ایران متحد شوند و از این کشور یاد گرفته و صنایع نظامی راه اندازی کنند و به خودکفایی برسند و موشک و پهپاد بسازند و ارتش ایجاد کنند.
این اظهارات از آن کسی ست که بخوبی از حمایتهای تمام قد آمریکا از رژیم غاصب اسراییل آگاه است و می داند ارتش اسراییل به چه سلاح های مجهز است؟ سلاح های که در مانور اخیر سه کشور جمهوری آذربایجان، ترکیه و پاکستان در آنسوی مرزهای شمال غرب ایران نیز نمایش داده شد. ولی همین تجهیزات اکنون سالهاست که در برابر روحیه ی ایمان، ایثار و جوانمردی فرزندان خمینی کبیر، ناکام و بی اثر مانده و حتی نیاز به بهره گیری از تجهیزات مدرن و پیشرفته ی موشکی، پهبادی و راداری ایران اسلامی را برای گوشمالی عبرت آموز به هر تهدید خارجی در اولویت بعدی قرار داده است…!
وای بحال آن روزی که موشکهای متنوع خفته در شهرهای موشکی سراسر ایران زمین، برای دفاع از حیثیت این سرزمین اهورایی به غرش درآید…!
ای مگس عرصه ی سیمرغ نه جولانگه توست عرض خود می بری و زحمت ما می داری…؟!

به قلم دکتر حسین کلهر، کارشناس مسائل منطقه ایی

با کانال همای خبر همراه باشیدhttp://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

با خرید یک ملک توسط مدیریت شهری ظرفیت فضای پارکینگ امیرمؤمن لاهیجان افزایش یافت

با خرید یک ملک توسط مدیریت شهری ظرفیت فضای پارکینگ امیرمؤمن لاهیجان افزایش یافت با …