برای بهبودشرایط و ایجاد رضایتمندی مردم باید نیروهای شایسته و همسو با رای ملت را جایگزین بانیان وضع موجود کرد

برای بهبودشرایط و ایجاد رضایتمندی مردم باید نیروهای شایسته و همسو با رای ملت را جایگزین بانیان وضع موجود کرد

یادداشت از فرشادحسینی فر
اگر مباحث هواداری و تعصبات جناحی  را در خصوص جریان های سیاسی متداول ؛ اصلاح طلبی، اصولگرایی، اعتدالی…کنار بگذاریم و فرا جناحی بنگریم ،  بر کسی پوشیده نیست که مردم ایران از عملکرد دولت سیزدهم راضی نبودند ، که اگر راضی بودند پزشکیان پیروز نمی شد و آقایان جلیلی یا قالیباف برای چندمین بار ناکام نمی ماندند.  نارضایتی مردم هم  علل  و سطوح مختلفی دارد که البته فقط در دولت سیزدهم  پدید نیامده اما طی سه سال گذشته به طور فزاینده ای تشدید شده است.
پس از ریشه یابی مشکلات به این نتیجه می رسیم  که بعد از رویکردهای ناصحیح اقتصادی، موانع موجود در روابط خارجی، تحریم های ظالمانه و…در سطح ملی، یکی از فاکتورهای مؤثر در به وجود آمدن نارضایتی مردم، ناکارآمدی مدیران ارشد استانی و شهرستانی و به عبارتی کوتاه شدن قامت مدیریتی در سطح استان است. حالیه حتی اگر وزن کشی و اندازه گیری صحیحی از تاثیر مسؤولان و مدیران در تحقق برنامه ی توسعه یا نقش آن ها در عدم تحقق برنامه نداشته باشیم ، نمی توانیم فراموش کنیم که مدیران استانی و شهرستانی دولت سیزدهم  نه تنها نتوانستند رضایتمندی مردم از عملکرد دولت متبوعشان و نتیجتاً استمرار رویکرد دولت سیزدهم(مثلا پیروزی آقای جلیلی)را فراهم کنند بلکه در برخی از موارد استاد تبدیل مسأله به معضل و سپس ایجاد بحران هم  هستند. در سطح ملی اگر بخواهیم سرانگشتی بشماریم می توانیم از تورم ۳۰۰درصدی اقلام خوراکی سبد خانوار،پرواز قیمت مسکن و خودرو،بی ارزش شدن پول،عدم تحقق وعده ایجادهر شغل با ١ملیون تومان سرمایه و عدم تحقق وعده ی ساخت ١ملیون خانه در سال و… نام ببریم.

در سطح استانی نیز می توان به بی تدبیری های صورت گرفته در ناآرامی های ۱۴۰۱ در بُرش شهری،که سلسله مراتب استانی و شهرستانی وزارت کشور در استان در کنترل آن بعضاً نسبتا ناموفق بودند و بعضاً هزینه ی زیادی هم روی دست نظام گذاشتند اشاره کرد و یادآورشد که مثلا امروز چای کاران گیلان هنوز بیش از ۷۰ درصد از مطالبات خود را دریافت نکرده‌اند یا وضعیت زباله ی سراوان و تالاب انزلی در هاله ای از ابهام و در حال گفتاردرمانی و مکاتبات بی فایده است…. در مجموع به نظر می رسد غالب مدیران دولت سیزدهم هنر حل مسأله را ندارند.آخرین شاهدمثال (تبدیل یک فرصت به تهدید) و ناتوانی در برنامه ریزی برای یک موضوع ساده و قابل پیشبینی یعنی تعطیلات دهم تا شانزدهم شهریور است که گیلانیان و هموطنان وارده به استان را آزرده خاطر کرد.

عدم توانایی یا تخصص یا عدم انگیزه برای تمشیت امور یقینا موجب توسعه نیافتگی،عقب ماندگی و  نهایتاً نارضایتی و ناراحتی شهروندان می شود و این دیگر تقصیر ایالات متحده و رژیم صیهونیستی نیست.
ما در گیلان، هم کارهای زمین مانده ی بزرگی داریم و هم نیروهای توانمند و البته همسو با رای مردم که تنها انگیزه شان نیز عزت ایران و توسعه گیلان عزیز است؛ امروز بر صاحبان قلم و رسانه و خواص مرتبط با دولت چهاردهم فرض است که  برای گیلان، در فرایند بازگرداندن مدیران مهمان خصوصا در سطح استانداری،فرمانداری ها و ادارات کل  و تغییر بانیان وضع موجود از هیچ کوششی فروگذار نشوند و با انگیزه بیشتر نسبت به بررسی و شناسایی و معرفی نیروهای خبره و همسو با رای مردم برای اعطای مسؤولیت میدان داری نمایند.

انتهای پیام/