چاپ مطلب چاپ مطلب

برخوردشاه عباس بافرزندانش/تهیه کننده علی غلامرضایی مدرس دانشگاه وپژوهشگرتاریخ ایران

اختصاصی همای گیلان: گرچه شاه عباس توانست ایران را نجات دهد و از دست مشکلات داخلی و خارجی برهاند و نظم و نظامی بوجود بیاورد که جانشینان نالایقش تا یک قرن بعد به راحتی به حکومت ادامه دهند، ولی برخی از کارهایش که بنا به مصالح آن زمان مقطعی و مجبور به اجرای آن شد، از جمله عوامل سقوط صفویان به شمار می‌آید:

“اگر یکصد پسر می‌داشتم حاضر بودم همه را بکشم تامگر بدون حریف فقط یک روز سلطنت کنم”

شاه عباس خود با کنار گذاشتن پدرش محمدشاه خدابنده و زندانی کردن او و برادرش به حکومت رسید. گرچه این کار در ابتدا توسط برخی از سران قزلباش رخ داد و شاه عباس گویا در این امر دخیل نبود، ولی وقتی که کاملا قدرت را بدست گرفت نیز به شکل رقیب به محمد خدابنده می‌نگریست و همواره مراقبش بود.

شاهزادگان و فرزندان پسر شاه عباس، تحت سرپرستی امیر قزلباش در شهرهای مهم ایران به نوعی حکومت می‌کردند و شرایط شاهی را به نوعی سرمشق می‌کردند. شاه هنگام تولد فرزندانش جشن عمومی اعلام می‌کرد، وقتی در سال ۱۰۰۶ ه‍.ق محمد میرزا، فرزند شاه بدنیا آمد، شاه آنچنان خوشحال شد که چند روز نقاره شادیانه به نوازش درآوردند و مدتی در میدان سعادت آباد چوگان بازی به راه بود.

شاه به ظاهر به فرزندانش علاقه زیادی داشت تا اینکه قیم پسر دومش، حسن در سال ۹۹۷ ه‍.ق در مشهد شورش کرد. با اینکه این شورش سرکوب شد ولی خاطره کودتا علیه پدرش برای شاه عباس تداعی شد. محمد میرزا و اسماعیل میرزا – سومین و چهارمین فرزندان شاه – در خردسالی از دنیا رفتند ولی شرایط برای سه پسر دیگر شاه به گونۀ دیگری رقم خورد: وقتی در سال ۱۰۲۳ ه‍.ق سران چرکس مورد سوء ظن همین جریان برای پسر ارشدش (محمد باقر) قرار گرفتند، به زودی همه از تیغ گذرانده شده وعلاوه برآن نیز محمد باقر به ظاهر بیگناه که خود جریان شورش امیران را به شاه رسانده بود، در سال ۱۰۲۴ ه‍.ق به قتل رسید. شش سال بعد سومین پسر شاه، که همنام محمد خدابنده بود، نیز در هنگام بیماری شدید پدر، زودهنگام از قزلباشان درخواست حمایت کرد که سرنوشت او نیز گرفتن چشمانش بود. در سال ۱۰۳۶ ه‍.ق تنها دوسال مانده به فوت شاه، پنجمین پسر شاه – امام قلی میرزا- در حالیکه بیش از بیست و دوسال از عمرش نمی‌گذشت، نیز سرنوشت مشابهی یافت. دیگر شاه پسری که شرایط پادشاهی داشته باشد، دراختیار نداشت و فرزندان شاهزادگان نیز به خاطر عدم شورش احتمالی در دربار و با ناز و عشوه بزرگ شدند تا فکر شورش نیز به ذهنشان خطور نکند. بدین ترتیب شاهزادگان کنونی و شاهان آتی اکثرا افرادی بودند که در دربار و بدون داشتن درک صحیحی از حکمرانی رشد کردند و نگه داری شاهزادگان پس از آن نیز به همین شیوه ادامه یافت تا آنکه شاهانی برروی کار آمدند که نه تنها نشانی از شاهان بزرگ صفوی نداشتند بلکه اکثرا به دنبال کارهای بیهوده و لهو و لعب بودند.

پسران دخترهای شاه عباس نیز عاقبتی بهتر از پسران شاه و دایی‌هایشان نداشتند و اکثر نوه‌های دختری شاه نیز توسط پسر داییشان شاه صفی، شاه بعدی و نوه شاه عباس کور شدند و حتی امام قلی میرزا نیز که پس از مرگ شاه عباس، مشخص شد کمی بینایی دارد، به طور کامل کور شد تا دیگر فکر حکومت به چشمانش رسوخ نکند.

منابع:

۱- طاهری، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران، ص۳۶۴ به نقل از کتاب کشیشان کرملی، ج۱، ص ۲۸۸

۲- تاریخ جهان آرای عباسی، ص ۱۳۸

۳- تاریخ جهان آرای عباسی، ص ۱۳۸

۴- تاریخ جهان آرای عباسی، ص ۱۵۳

۵- کارنامه شاه عباس اول صفوی،علی غلامرضایی ،انتشارات دافوس

با کانال همای خبر همراه شوید

About عطیه نصرتی

Check Also

جشنواره عصر قلم/ شهرسازی نوین برای رشت در قالب طرح ” رها “

جشنواره عصر قلم / شهرسازی نوین برای رشت در قالب طرح ” رها “ ویژه …

۲ comments

  1. سلام . بنا به نوشته مورخین در دوره شاه عباس هیچ جای دنیا امنیت ایران را نداشتند.

  2. با درود و تشکر فراوان استاد عزیزم