عطیه نصرتی اردیبهشت 24, 1398مقالهدیدگاهها برای بلژیک، بدون توقف/ علیرضا مویدی فر بسته هستند274 Views
اختصاصی همای گیلان، ده ها سال قبل، وقتی مرحوم حسین صدقیانی در شالروای بلژیک بازی میکرد، به جرات میتوان گفت که دو سوم از مردم ایران حتی نام این کشور کوچک اروپایی را نشنیده بودند. حتی دو دهه پیش که داریوش یزدانی و علیرضا امامی فر، از قضا راهی همان شالروا و رضا ترابیان راهی استاندارد لیژ شدند، شاید جز در بخش عملکرد لژیونرهای مرحوم ۹۰، کسی اهمیتی به این کشور نمیداد. اما حالا، نام بلژیک مرتبا به گوش فوتبال دوستان ایرانی میرسد از شالروا، که دیگر پاتوق خودمان است، با دلفی و قلی زاده و نورافکن و مدیران ایرانی اش، تا اندرلخت و کاوه رضایی.
حالا اما با لینک شدن خبری علیرضا بیرانوند به باشگاه خنک بلژیک و نزدیک شدن مارک ویلموتس، بلژیکی نامدار به نیمکت تیم ملی، به نظر میرسد که رابطه فوتبالی ایران و بلژیک به بالاترین سطح خود در همه تاریخ رسیده است. اینکه در میان اینهمه کشور، فوتبال ایران در اروپا تا این حد با بلژیک قرین شده، شاید با احتمال بالا، به باشگاه شالروا و ایرانی های گرداننده آن مرتبط باشد.
این امر به خودی خود، به هیچ وجه ایرادی ندارد، اما باید بسنجیم که از این بده و بستانها، تاکنون چه چیزی عاید فوتبال ایران شده است؟ باشگاههای بلژیکی، بطور مشخص شالروا و اندرلخت، چه تاثیری رو پیشرفت چندتن از با استعداد ترین فوتبالیستهای فعلی ایران گذاشته اند و اساسا درک و فرهنگ فوتبالی آن خطه از اروپا و آن کشور، چقدر به فوتبال ما نزدیک است؟
موضوع جایی حساستر میشود که پس از ۴ ماه کند و کاو و جستجو برای تعیین سرمربی تیم ملی، به گزینهای از بلژیک میرسیم. تاکید میکنم که از فدراسیون فعلی، کمترین انتظار بابت شفافیت عملکرد، آب در هاون کوبیدن است. اما میشود پرسید که متر و معیار انتخاب سرمربی جدید تیم ملی چه بوده که به مارک ویلموتس (احتمالا)، رسیده ایم؟
به ویلموتس هنوز نیامده، انتقادی نیست. در کارنامه بزرگترین مربیان دنیا هم ناکامی و اخراج دیده میشود. اما پرسش اصلی این است که رابط ها و واسطه های چنین مذاکراتی چه کسانی بوده اند و معیار مذاکرات چه بوده؟
هرچه که هست، ظاهرا قلب فوتبال ایران، این روزها جایی در حوالی پایتخت سیاسی اروپا میزند. فوتبال و سیاست، دو یار جدانشدنی، اتفاقا در رزومه کاندید جدی نیمکت فوتبال ملی ایران، جلوه بارزی دارند. امیدوارم این گزینش، درصورت وقوع، بیشتر مبتنی بر فوتبال باشد، نه سیاست کشتیبان.