چاپ مطلب چاپ مطلب

به بهانه خرید برنج داخلی توسط دولت (۳)/علی رحیم پور دکتری اقتصاد

اختصاصی همای گیلان: بسیار ناجوانمردانه است که برنج هاشمی در ۱۳۹۵ در کارخانه ی برنجکوبی ‌کیلویی ۱۰‌هزار تومان و در ۱۳۹۶ کیلویی ۹ هزار تومان باشد .
رشد تورم در ۱۳۹۵معادل ۱۰ درصد و رشد تورم در بخش کشت و کار در ۱۳۹۵ قطعاً ۲۰ درصد بود.
قاعدتاً می بایست بهای برنج در ۱۳۹۶ کیلویی ۱۲ هزارتومان باشد تا قدرت ِ خرید کشاورزان برنجکار حفظ می شد .
پس واردات بیرویه ی برنج خارجی خیانت به اقتصاد برنجکاری در خطه ی دریای خزر می باشد .‌
مزد ِ خیانت هم در جیب های گشاد و بلند ِ عُمده خر های وارداتی است .
افزایش و کاهش قیمت برنج در ۴۵ سال گذشته به ما می گوید که با نیروی کار موجود و تکنولوژی روز ؛ نمی توان تولید برنج ریشه دار ایرانی به بیش از <<دو ونیم تُن>> در هر هکتار افزایش داد !
به زبان اقتصادی ؛ عرضه برنج بی کشش است . یعنی با افزایش قیمت برنج ؛ نمی توان تولید را افزایش داد مگر آنکه؛ زمین های کِشت نشده را وارد چرخه ی تولید کرد .‌
دولت ها باید واردات برنج را قطع کنند تا قیمت برنج داخلی؛افزایش یابد .
همزمان فنّآوری های نوین را در امر کشت و کار توسعه دهند و با تسطیح و یکپارچه سازی زمین های کشاورزی ؛ هزینه تولید در هکتار را کاهش داده تا درآمد خانوارهای کشاورز بیشتر شود .
این امر سبب می شود که مزارع برنجکاری؛ تغییر ِکاربری ندهند .
ممکن است گفته شود که افزایش قیمت برنج داخلی؛ به مصرف کنندگان ِ شهری ؛ فشار خواهد آورد.
دولت ها می توانند با روش هایی که می دانند به کشاورزان برنج کار؛یارانه ی نقدی بدهند یا ابزار های کشت و کار را با قیمت کمتری در اختیار کشاورزان قرار دهند .
اگرچه امروزه روستاهای استان های شمالی دارای آب و برق و گاز و تلفن و راه هستند اما همه ی این زیر بناها در کاهش هزینه ی تولید برنج؛نقش چندانی ندارد فقط ابزار راحتی را برای کشاورزان آماده می سازد .
امروزه همانند گذشته؛انسان ها برای بقا ؛به خوراک و پوشاک و خانه نیازمندند . بر هَمَگان؛روشن است که کم کردن هزینه ی خانوار امری ناممکن است .
افزایش ِ درآمد هم بسیار سخت است .
بارها ؛سخن رفته است که چرا در روستاها؛مشاغل جانبی مانند دامداری و مرغداری سُنّتی رواج نمی یابد ؟!
باید گفت که در هر شاخه ای از تولید به سرمایه ی اولیه نیاز است.
یک خانوار کشاورز برنجکار که حداکثر درآمدش بین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان در سال است چگونه می تواند خطر کند و کل درآمد یکسال خودرا سرمایه گذاری کند ؟!
در پایان به این دریافت دردناک می رسیم که اقتصاد کشاورزی؛بی سرپرست به معنای حقیقی کلمه است .
چرا ؟
چون دولت در عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی خصوصاً برنج؛ هیچگونه دخالت یا نظارتی ندارد و
گاهی نقش ِ ویرانگر هم دارد .
چرا ؟
چون دست ِ بازاری های بی وطن را باز گذاشته است.
به قول سعدی : 《چه ناجوانمردانه مردمانند که سنگ را بسته و سگ را گشاده اند》
(کنایه از این امر است که در سرما و یخبندان؛سنگ ها؛یخ زده اند اما سگ ها ؛ رها شده اند. نمی توان سنگی برداشت و بر صورت سگ زد .
در این حالت؛ این سگ است
که انسانرا؛ تکًه و پاره می کند !)
ممکن‌ است پرسیده شود پس چرا کشاورزان با این همه سختی و بدعهدی و نامردمی ها؛بازهم کِشت و کار می کنند ؟!
باید گفت اصل بر بقای خود و خانواده شان می باشد و نگهداری وجود خویشتن از اولویت های انسان ها در همیشه ی تاریخ بوده است .
دو دست برای یک دهان؛ همواره انسان های عاقل و کوشا را بر آن داشته است از پیچ های ستمگرانه ی تاریخ؛آگاهانه عبور کنند و در تند بادهای حوادث روزگار؛ به جای ایستادگی و سینه سپرکردن، کمی خمیده شوند تا بتوانند؛ تندباد ها را از خود گُذر دهند .
خرید تضمینی برنج توسط دولت در فصل چهارم ۱۳۹۶؛اقدامی شتابزده، مُبهم ،غیر موثًر و کم دوام است .
چرا ؟
چون فاجعه ی واردات ِ بیرویه ی برنج های مسئله دار خارجی؛ پدید آمده است .
انبار های انباشته و احتکار شده برنج خارجی در رشت،ساری و گرگان و تهران گویای واردکنندگان بی رحم و بی وطنی است که می خواهند تولید ِملًی را کاملاً نابود کنند .
شایسته و بایسته است که قوه ی قضائیه با این سوداگران بی وطن به شدّت برخورد کند و اموال ِحرامشان را به نفع ِ ملّت ِ ایران مُصادره کند !
اگر در مبارزه با فساد؛صداقت دارند .
● پایان●

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

کشتی آزاد آمریکا بعد از ۵۵ سال بدون طلا/ ترک پاریس با دستان خالی

کشتی آزاد آمریکا بعد از ۵۵ سال بدون طلا/ ترک پاریس با دستان خالی   …