چاپ مطلب چاپ مطلب

تحلیلی بر واژه اراذل و اوباش و بررسی ریشه و علل پیدایش جرم های ناشی از خشونت✍️معین رمضانی

اختصاصی همای خبر /زندگی انسان ها در هر مقطع زمانی به ۲ فاکتور نظم و امنیت نیازمند است که در صورت اخلال در آن ضمن مورد تهدید قرار گرفتن جان مردم، بسترهای لازم برای ترقی و پیشرفت جوامع از بین خواهد رفت و انسان ها همواره نگران رفع نیازمندی های روزانه خود خواهند بود.
خشونت یکی از آن رفتارها و اعمالی است که نظم و امنیت جامعه را با اختلال مواجه می کند. رفتاری که برای آسیب رساندن به دیگری از کسی سر می زند و دامنه آن از تحقیر و توهین، تجاوز و ضرب و جرح تا تخریب اموال و دارایی و قتل گسترده است.
خشونت رفتاری است که در همه کشورها مشاهده می شود و بر قربانیان فراوان آن همه روزه افزوده شده و موجب اضطراب مردم و احساس نا امنی آنها به ویژه در گروه های ضعیف تر و آسیب پذیرتر می شود.
بررسی آمار وقوع جرایم خشن بیانگر این واقعیت است که این جرایم بیشتر از پرخاشگری نشأت می گیرند و در واقع هر قدر در جامعه روند پرخاشگری بیشتر باشد به همان نسبت جرایم خشونت آمیز نیز افزون تر خواهد بود.
امروزه فعالیت های مجرمانه گروه هایی از افراد شرور و بزهکار که بیشتر جوانان را شامل می شود به سرعت در حال افزایش است و بسیاری از اجتماعات به ویژه محله های شهری به صورت بالقوه با این پدیده سرو کار دارند که اصطلاحاً به این افراد و گروهها اراذل و اوباش اطلاق می شود.
واژه اراذل و اوباش یک واژه عرفی است و میان عامه مردم استعمال این واژه بسیار رواج دارد. این گروه به مجموعه ای از افراد گفته می شود که دسته جمعی اقدام به از بین بردن آسایش یک محله با رفتارهای ناهنجار مانند مزاحمت نوامیس، سر و صداهای ناهنجار، تجاوز به عنف، ولگردی، جرایم مواد مخدر و … می کنند.
حال با این مقدمه باید گفت که برای مقابله با جرایم خشن بایستی در وهله اول علت ها را شناسایی کرد. همه عوامل جرم زایی که تاکنون جرم شناسان، جامعه شناسان و روانشناسان معرفی کرده اند کم و بیش قابل اتکا بوده و می توان آنها را توجیه کننده و تبیین کننده بخشی از جرایم موجود دانست اما به نظر می رسد کشف ریشه و علل بوجود آورنده جرم های ناشی از خشونت و شناخت پیامدهای آنها و راهکارهای جلوگیری از ناامنی های اجتماعی در هر جامعه ای باید به طور جداگانه و با توجه به خصوصیات جغرافیایی ، سیاسی ، اقتصادی ،فرهنگی و حتی آداب و رسوم محلی آن جامعه بررسی شود تا بتوان روش مناسبی برای همان جامعه ارائه کرد.
به طور کلی جرایمی که توسط افراد موسوم به اراذل و اوباش انجام می شود طیف وسیعی از جرایم را در برمی گیرد که از جمله آن می توان به نزاع و درگیری های فردی و دسته جمعی ، چاقوکشی ، قتل ، تجاوز به عنف وحتی وقوع برخی سرقت ها از جمله سرقت های مسلحانه اشاره کرد.
برخی از این عوامل به عنوان علل موجبه وقوع جرم در کلیه جوامع به صورت مشترک نقش دارند همچون فقر اقتصادی و اجتماعی ، بیکاری ، تغییرات زندگی اجتماعی و…. اما برخی عوامل از جامعه ای به جامعه دیگر فرق می کنند که در استان ایلام می توان به نقش پررنگ تعصبات قومی و قبیله ای ، تعصبات ناموسی و… در وقوع جرایم خشن توسط اراذل و اوباش اشاره کرد.
در بحث اراذل و اوباش باید گفت که برخوردهای فیزیکی و قضائی به تنهایی نمی تواند تاثیرگذار باشد زیرا اینها بعد از دستگیری، بازداشت و زندانی شدن به دلایلی از جمله خلاء های قانونی، نبود مدارک و مستندات کافی و عدم شاکی خصوصی آزاد خواهند شد و در هر حال بایستی زمینه و امکان بازگشت آنها به جامعه فراهم شود اما اینکه این افراد دوست دارند جامعه بی نظمی باشد و بتوانند مردم را بترسانند باید افکار، رفتار و گفتار آنها مورد آزمایش قرار گیرد.
جالب است بدانیم این افراد که با تغییر وضعیت ظاهری مانند پوشیدن شلوارهای گشاد، گذاشتن ریش های بلند و خالکوبی بر بدن، حمل سلاح سرد و گرم نامتعارف از قبیل چاقو، قمه، شمشیر، زنجیر و… قصد ترساندن مردم را دارند، خود ترسوهایی هستند که در هنگام دستگیری و مصاحبه با آنان این موضوع به خوبی در شخصیت ظاهری و باطنی آنها خود را نشان می دهد که باید اینها رفتارشناسی شوند که چرا علی رغم ترسو بودن قصد ترساندن مردم را دارند.
تشویق و ارائه راهکار و برنامه برای تغییر نگرش و رفتار آنها مهمترین مولفه ای است که بایستی برای بازگشت این افراد به جامعه و سازگاری آنها با هنجارها، عرف و قانون داشته باشیم چون بزهکاران و رفتار اینگونه افراد ناشی از جهل است یا مریضی پس باید به درمان و آموزش آنها پرداخت که با پرداختن به این دو مقوله اصلاح و تربیت آنها کارسازتر است.
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه باید به آن پرداخته شود بحث نوچه گرایی و همسو شدن بعضی از جوانان و نوجوانان با آنهاست که قصد دارند افرادی را برای ایجاد بی نظمی و قانون شکنی و ایجاد ناهنجاری در جامعه تربیت کنند اگر بتوانیم این زنجیره نوچه گرایی را قطع کنیم تقریباً توانسته ایم قدمی مثبت در حوزه ریشه کنی این پدیده برداریم بالاخره بخش عظیمی از الگو برداری این افراد ناشی از ناآگاهی است که بایستی این ناآگاهی ها تبدیل به یک آگاهی بخشی صحیح و اصولی شود.
موضوع مهم دیگری که امروزه باعث جری تر شده اراذل و اوباش شده و دست های پنهان را در کنترل و شبکه ای کردن اراذل و اوباش نشان می دهد، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که متاسفانه عدم کنترل و نبود ساز و کار مناسب برای نظارت بر فضای مجازی بر این موضوع دامن زده و شکل و شیوه های جدیدی را به اعمال مجرمانه این افراد داده است بنابراین بایستی راهکارهایی پیش بینی کنیم تا فضای تبلیغاتی آنها در حوزه فضای مجازی محدود شود.
در حال حاضر مهمترین نگرانی از فعالیت های مجرمانه اراذل و اوباش به تشکیل گروه های مرجع توسط این افراد برمی گردد. توضیح اینکه با وجود فضای مجازی و شبکه ای کردن فعالیت آن ها توسط دست های پشت پرده ، اراذل و اوباش هر شهر و منطقه در کشور بعنوان مرجع و الگویی برای دیگر اراذل و اوباش مناطق دیگر کشور درآمده و به مانند یک زنجیر بهم متصل می شوند و از اخبار و فعالیت های همدیگر اطلاع پیدا می کنند و متاسفانه بعضا شاهد الگوبرداری برخی از اراذل و اوباش و نوچه های آن ها درمناطق کوچک تر هستیم که این موضوع می تواند در بحران ها و آشوب های احتمالی یک تهدید جدی برای امنیت و احساس امنیت در جامعه باشد.

کنترل این طیف از بزهکاران باید هدفمند و توأم با استفاده از دست آوردهای جرم شناسی فرهنگی باشد و الا با شکست مواجه خواهد بود.
بنابراین باتوجه به اینکه اراذل گری و اوباشی گری به یک خرده فرهنگ در سطح برخی محلات و شهرها تبدیل شده است، ولی در قوانین کیفری ما، رفتاری به عنوان اراذل گری یا اوباشی گری مورد جرم انگاری قرار نگرفته است؛ لذا نمی توان کسی را به صرف اینکه متصف به وصف اراذل و اوباش است، تعقیب کیفری کرد؛ بلکه باید جرم یا جرایمی توسط این افراد ارتکاب پبدا کند تا امکان تعقیب کیفری آنها وجود داشته باشد.
اراذل و اوباش، به عنوان افرادی هنجارشکن یک خرده فرهنگ کج رو و منحرف را در سطح جامعه نمایندگی می کنند و دارای مؤلفه ها و کدهای رفتاری مشخصی مانند خال کوبی یا آثار جراحت با چاقو در نقاط قابل رؤیت بدن و ادبیات مختص به خویش هستند که بر مبنای آنها معرفی می شوند و سبک زندگی مشخصی دارند که در زندگی روزمره خویش آن را به کار می گیرند.
اراذل و اوباش در واقع یک اصطلاح قانونی و حقوقی برای گروه مشخصی نیست، بلکه این عنوان یک اصطلاح پلیسی است که به عنوان برچسب به برخی از بزهکاران زده می شود. در مورد این دسته از مجرمین، با پدیده ای به نام شابلون زنی مواجه هستیم که همین شابلون یا برچسب، عواقب منفی و زیان باری برای جامعه در پی دارد و همین برچسب در خرده فرهنگ این دسته از مجرمین باعث اقناع و رضایت خاطر ایشان از اتصاف به این وصف و مایه مباهات آنها در فرهنگی است که آن را نمایندگی می کنند.
در این خرده فرهنگ، قدرت نمایی و ارتکاب جرم به صورت علنی و خشونت در رفتار و کلام دیده می شود اما هیچ تعریف دقیقی از اراذل و اوباش در فرهنگ حقوقی ما وجود ندارد و در واقع این پلیس و ضابطین دادگستری هستند که بنا به تشخیص خویش، گروهی را اراذل و اوباش و گروه دیگری را غیر از اینها تشخیص می دهند.
کنترل این طیف از بزهکاران در صورتی می تواند موثر واقع شود که هدفمند و توأم با استفاده از دست آوردهای جرم شناسی فرهنگی باشد و الا با شکست مواجه خواهد شد. در واقع مادامی که نپذیریم که اراذل گری و اوباشی گری نوعی خرده فرهنگ انحرافی است، مبارزه با آن  صرف پاسخ های سرکوبگر و ترذیلی و با سیاست تسامح صفر در قبال این گروه از مجرمین که تعقیب کیفری و داشتن سوابق کیفری متعدد و زندانی شدن را در کارنامه خویش و داشتن برچسب اراذل و اوباش را برای خود ارزش و مایه مباهات محسوب می کنند، کارساز نخواهد بود.
بنابراین باید مراقب بود اعمال مجازات های سرکوبگر وضعیت مربوط به این دسته از مجرمین را تشدید نکند زیرا توسل به اقدامات سرکوبگر محض برای کاهش یا کنترل اراذل و اوباش، نتیجه بخش نیست و همچنانکه عنوان شد تعقیب شدن و زندانی شدن و محکومیت های کیفری متعدد، در خرده فرهنگ اراذل و اوباش، نوعی ارزش و اعتبار محسوب می گردد و در بین این گروه نشان از شجاعت بیشتر دارد که در سایه آن، حتی می توانند جایگاه خویش را در میان سایر همگروهی هایشان ارتقاء بخشیده و سوابق و محکومیت های کیفری متعدد و سنگین باعث شود که به تدریج به سرکردگی و ریاست باندهای تبهکارنه نیز برسند و پس از آزادی از زندان با تشکیل باندهای تبهکارانه مبادرت به ارتکاب سازمان یافته جرم نمایند و دقیقاً به همین دلیل است که از نظر جرم شناسی مبارزه با اراذل و اوباش باید مبتنی بر روش های علمی باشد نه روش های سرکوبگر محض و طرد کننده صرف.
بنابراین نباید با استفاده از داده های مربوط به عوام گرایی کیفری پیش رفت بلکه باید با تشکیل یک واحد پژوهشی از کمک جرم شناسان متخصص و متبحر برای مبارزه با این دسته از مجرمین استفاده نمود.

تهیه و تنظیم:
معین رمضانی کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی

با کانال همای خبر همراه باشید.

http://homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …