چاپ مطلب چاپ مطلب

تهران در گُذَر ِ تاریخ/علی رحیم پور دکتری اقتصاد


اختصاصی همای گیلان، مقدّمه:
این تحقیق چند سال پیش،انجام
شد و در ۲۳ قسمت
(از آقا محمّدخان تا مصدّق)
۴ قسمت آن مربوط به دکتر مصدق
تا ۲۸مردادتقدیم می شود.

?محمّد مصدّق را بیشتر بشناسیم(۱)

در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۵۸خورشیدی؛
در سنگلج ِ تهران،زاده شد
[سنگلج همان سنگ ِرَج است،
که برای آبیاری زمین های تهران ؛سنگچین می کردند و میزان آب
هر منطقه را معلوم می ساختند] پدر مُحّمد مُصدّق،میرزا هدایت الله آشتیانی؛وزیر دفتر ناصرالدین شاه بود.
برخی هدایت الله را از لُرهای بختیاری معرفی کرده اند.
مادر محمد مصدق،نوه ی
<عباس میرزا> بود که
<بیمارستان نجمیّه>تهران را،
بنا نهاد .
در سال ۱۲۷۰ خورشیدی،میرزا
هدایت الله از ناصرالدین شاه
در خواست کرد که میرزا
محمد[مصدق ]۹‌ساله در ردیف<مُستوفیان>قرارگیرد
و در فهرست حقوق بگیران
در آید و ناصرالدّین شاه آن را
پذیرفت.
[تالّمات و خاطرات دکتر مصدق به کوشش ایرج افشار ص۳۲] پس از درگذشت ِپدر؛
محمد میرزا ؛همراه مادر
به تبریز رفت و در دربار ولیعهد
یعنی مظفرالدین میرزا؛درآمد.
پس از ترور ناصرالدین شاه [۱۲۷۵]،مظفرالدین میرزای ولیعهد
برای پادشاهی به تهران آمد
و محمد مصدق را به عنوان
<مستوفی=سرپرست مالیات>
خراسان برگُزید .
سال۱۲۸۰ خورشیدی که مصدق
۱۹ ساله بود،زدواج کرد که زندگی خانوادگی اش۶۴ سال به درازا کشید .
به قول مصدق؛چون<مُستوفی و دُزد>
در انقلاب مشروطه به یک معنا شده بودند،ترجیح داد که از مستوفیگری
کنار رود و چشم بدوزد به دانش آموختن در مغرب زمین .
[مهدی شمشیری،زندگی نامه
مصدق،ص ۱۰۵] محمد مصدق؛به عضویت
<مجلس شورای کبری دولتی>
“محمد علی شاه”درآمد.
اما از این فعالیت خشنود نبود
و یک جلسه با محمدعلی شاه
گفت و شنود کرد و به اروپا رفت
[همان منبع] در سال ۱۲۸۷ به فرانسه رفت.
پس از پایان یافتن دوره ی
کارشناسی در رشته<علوم مالیه=بودجه>در مدرسه
علوم سیاسی پاریس
به سوئیس رفت .
موضوع رساله دکتری مصدق
در رشته ی حقوق در دانشگاه <<نوشاتل>>سوئیس؛<<وصیّت
در فقه اسلام و مذهب شیعه>>بود .
دکتر مصدق ،نُخستین ایرانی بود
که در رشته ی حقوق؛دکتری گرفت
[بی بی سی ۲۹ اسفند ۱۳۹۳] در ۱۲۹۳ به ایران بازگشت و به
تدریس پرداخت و کتاب هایی مانند:کاپیتولاسیون و ایران،
دستور در محاکم حقوقی،شرکت
های سهامی در اروپا،اصول
و قوانین مالیه در ایران را نوشت.
به معاونت وزارت مالیّه[دارایی] و ریاست کل محاسبات دعوت شد .
در سال ۱۲۹۹ خ استاندار فارس بود .
پس از کودتای۳اسفند۱۲۹۹؛با نگارش مقالات و سخنرانی ها در میان رجال؛
به مخالفت با< کودتا> پرداخت.
پیامد اینکار ها؛برکناری بود
و پناه بردن به ایل ِ بختیاری
و تا پایان ِسقوط<سیّد ضیاالدین طباطبایی> همان جا ماند .
[تالّمات و خاطرات مصدق،ص۱۳۸] در خُرداد ماه ۱۳۰۲خ در کابینه ی
مشیر الدوله؛وزیر خارجه شد.
در این هنگام؛انگلیس برای ایجاد ِ<<پلیس جنوب>>[۵۶۰۰ نفر
از سربازان مستعمرات آسیایی
انگلیس در کرمان و فارس؛
پلیس جنوب را تشکیل می دادند]درخواست<دومیلیون لیره>
از دولت ایران کرده بود،دکتر مصدق؛
به شدّت مخالفت کرد و به حضور انگلیسی ها در”لاوان”و”ابوموسی”
هم اعتراض شدید داشت.
پس از استعفای مُشیرالدوله
و نخست وزیر شدن سردار سپه [رضاخان]از همکاری با او خودداری
کرد .
?دوره ی رضا شاه و مخالفت
با انقراض قاجاریه

مصدق در ۱۳۰۲خ،کتاب<<حقوق
پارلمانی در ایران و اروپا>>را،
تالیف کرد و در دوره ی پنجم
مجلس شورای ملّی به وکالت
مردم ِ تهران انتخاب شد.
در این دوران،طرفداران سردارسپه
که رئیس الوزراء بود،می خواستند
که حکومت ِشاهی را به جمهوری
تبدیل کنند.
اما سیّد حسن مدرّس و
ملک الشّعرای بهار مخالفت کردند.
?استدلال دکتر مصدق
در مورد رضا خان

اگر سردارسپه؛شاه شود،طبق
قانون اساسی مشروطه؛
اختیاراتش کم می شود
و مردم از خدمات او محروم
می شوند !
پس رضا خان به استبداد می گراید
و این امر خلاف ِقانون اساسی
مشروطه و قانون اساسی
هم زیر سوال می رود
[خواب ِآشفته ی نفت؛از قرارداد ِ
دارسی تا سقوط ِرضا شاه
صص۲۸۴تا ۲۸۵].
دکتر مصدق تا ۱۳۱۹ در خانه اش[احمدآباد کرج] تحت نظر
بود و در ۱۳۱۹ توسط نظمیّه؛
به زندان بیرجند فرستاده شد
و سپس توسط ِفرزندش دکتر غلامحسین مصدق و با وساطت
ِ<<ارنست پرون>>و با تایید
محمد رضا[ولیعهد ]آزاد و
زیر نظر ماموران به احمد آباد
کرج[زادگاهش] ساکن شد
[درکنار پدرم مصدق،
دکتر غلامحسین مصدق ۱۳۶۹] بنابراین بیش از ۱۰ سال در
دوره ی رضا شاه و ۱۲ سال هم
در دوره مُحمّد رضا شاه؛
در احمد کرج در<حصر ِخانگی>
بوده است !
دکتر مصدق پس از شهریور۱۳۲۰ و سقوط رضا شاه؛در انتخابات
<دوره ی چهاردهم >از سوی
مردم تهران و به عنوان نفر اول
به مجلس شورای ملّی راه یافت .

¤سرشک¤
۲۵ مرداد ۱۳۹۸

 

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

 شائبه تکرار تلخ فلسطین درایران!! درگذرزمان

 شائبه تکرار تلخ فلسطین درایران!! درگذرزمان به قلم مهندس حسین جمالی استاد و مدرس دانشگاه …