اختصاصی همای گیلان: حسین منزوی (۱۳۸۳_۱۳۲۵ ه.ش) شاعر غزل سرای زنجانی است که در شعر نیمایی و سپید هم اشعار قابل توجهی سروده است، او در سال ۱۳۴۴ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران پذیرفته شد، اما تحصیل در این رشته را ناتمام گذاشت و رشته جامعه شناسی را خواند، آن رشته را نیز ناتمام رها کرد و در نهایت در ۱۳۵۸ لیسانس ادبیاتش را گرفت.
منزوی در رادیو و تلویزیون ملی ایران و در برنامه های: کتاب روز، یک شعر و یک شاعر، آیینه و ترازو و آیینه آدینه همکاری داشت و در مجله رودکی و روزنامه محلی امید زنجان نیز فعالیت کرد ،او بعد از انقلاب اسلامی، هرگز کار دولتی نداشت و با انتشار شعرهایش گذران عمر نمود.
موضوع اصلی شاعر در اشعار و ترانه هایش، عشق است و در توصیف اوگفته اند: “او شاعر عشق همیشه است” اولین دفتر شعر وی در ۲۵ سالگی با عنوان “حنجره زخمی تغزل” منتشر شد، از آثار منزوی می توان به: از شوکران و شکر، به همین سادگی، با عشق تاب می آورم، از ترمه و تغزل و با سیاوش از آتش اشاره کرد. این شعر منزوی واقعا خواندنی است:
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
دو غزل شاعر نیز شور وحال عاشقانه ی ویژه ایی دارند.شعرهایی با مطلع:
دریای شور انگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست
و نیز:
نام من عشق است آیا می شناسیدم
زخمی ام _زخمی سراپا _می شناسیدم؟
مظلومیت فرهیختگان و اهالی ادب و هنر یک بار دیگر درتشییع جنازه منزوی خودرا نشان داد، در مشایعت جنازه ی این شاعر گرانقدر فقط حدود سی تن شرکت داشتند.
/دکتر محمد تقی یونسی رستمی