خطای استراتژیک در منا سبات بین المللی / جلال میرزا آقایی

اختصاصی همای گیلان: آنها که همه منازعت بین المللی را در راستای منافع کارتلهای نفتی و اسلحه سازی امریکا میدانند یک چیز را نادیده گرفتند،وانهم فشار افکار عمومی جامعه امریکا برای جلوگیری از هر گونه جنگی.

آقای اوباما در تحلیل راهبردی برای باز گشت ارتش امریکا ،بطور دقیق به فشار افکار عمومی اشاره میکند ودر ثانی سخنرانی خانم مادلین البریت در شورای روابط خارجی استراتژیک بطور دقیق و علمی هر گونه جنگی در خاور میانه را موجب گسترش تروریسم و بر خلاف منا فع آمریکا میداند.به نظر من عاقل تر از ان هستند که بخواهند به جنگ میان ایران و عربستان دامن بزنند وگرنه نیازی نبود که با ایران بر سر میز مذاکره در مورد مسا ئل هسته ای بنشینند که خود بهترین بهانه برای جنگ در خاور میانه بود که هم بازار فروش اسلحه را داغ میکرد و هم قیمت جهانی نفت را بالا می برد .آنها به این نگاه راهبردی و استراتژیکی رسیدند که امنیت و آسایش سرزمینی ؛دیگر با قوائد جنگ سرد میسر نخواهد شد و این امنیت ؛با ثبات بخشیدن به حیاتی ترین بخش کره زمین یعنی خاور میانه گره خورده است وگر نه نمی امدند در انتخابات دور دوم ریا ست جمهوری به آقای اوباما رٱی بدهند که سیاستش جلوگیری از هر گونه جنگ و تنش علی الخصوص در خاور میانه میباشد.خانم البرایت اذعان میکند که« حمایت بی قید وشرط ما از دیکتاتورها در جنگ سرد وسرکوب خواسته های مردمی بوسیله این دیکتاتورهای مورد حمایت ما ،بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ،خاور میانه را به انبار باروت تبدیل کرده است ومواظب باشیم که جرقه ای زده نشود»در دهکده جهانی مورد نظر انها؛ دیگر این سلاحها نیستند که امنیت روانی شهر وندان انها را تضمین میکند بلکه صلح و ثبات در خاور میانه است که انرا تضمین میکند.

آنها می دانند که رقابتهای اقتصادی بین جناح باز ها و کبوترها باید در چار چوب امنیت ملی تعریف شود و به همین دلیل بود که اقای اوباما در مقطعی رابرت گیتس جمهوری خواه را به سمت وزیر دفاع خود انتخاب کرد.

جنگ های فعلی در خاور میانه بیشتر اعتقادی و قومی وقبیله ای است تا منا فع ملی. معتقدم که آمریکا خواهان جنگ بین ایران و عربستان نیست و عربستانیها مطمئن هستند در صورت بروز جنگ ؛امریکا از انها حمایت نمی کند زیرا این جنگ فقط یک برنده دارد انهم ظهور و بروز تروریسم و افراط گرایان در دو سوی منا زعه میباشد که بسیار برای امنیت ملی آمریکا خطر ناک می باشد.رابرت گیتس اعتقاد داشت که حمله به عراق و افغانستان اشتباه استراتژیک امریکا بود زیرا امنیت ملی امریکا را در معرض خطر قرار داده و به رواج افراط گرایی قومی ومذهبی وتروریسم منتهی شد.

او گفت باید از بروز هر جنگی در خاور میانه جلوگیری کنیم واگر در سوریه دخالت مستقیم نظامی نکردند ،شاید به سوریه بعد از اسد فکر کردند وچون وضعیت لیبی را جلو چشم داشتند و به این نتیجه رسیدند که بدیل دیکتاتورها ،در نبود احزاب وسازمانهای ملی ومردمی ودمو کراتیک،فقط رواج تروریسم است ودر کشور ما هم.برای سیاست های راهبردی ،حوزه های متفاوتی تعریف شده است از جمله حوزه امنیتی ویا حوزه اقتصادی و فرهنگی و…که به سبب پیچیدگی روابط ،برای هر حوزه متخصصان وکار شناسانی متناسب در همان حوزه تر بیت می شوند که همکاری و هما هنگی بین انها بخشی از وظایف شورای عالی امنیت ملی می باشد.بعنوان مثال اگر بخواهیم مشکلات قومی ونژادی ویا فرهنگی در مباحث ایدئولوژیک با همسایگان ویا ژئو پلتیک منطقه را به حوزه امنیت ملی بکشانیم ما متضرر خواهیم شد که از جمله در حمله به سفارت عربستان مرتکب شدیم ودست و پای دیپلماسی خارجی را در این میان بستیم واگر دخالت بزر گان نظام نبود معلوم نبود این کار تا کجا می انجامید.

امروزه قویترین کشور ها در حوزه اقتصاد دارای قوبترین دیپلماسی خارجی هم هستند زیرا روابط اقتصادی ،بر مبنای دیپلماسی پایدار ومتعهد با کشور های صاحب سر مایه وتکنولوژی برای جهش اقتصادی بسیار ضروری میباشد.اگر مارا متهم کنند که از سفارتخانه های کشور ها در داخل خاک خودمان نمی توانیم حفا ظت کنیم ؛انگاه بر اساس کدام منطق میتوانند با ما روابط سیاسی واقتصادی پایدار داشته باشند ؟حوزه امنیت ملی را که دیپلماسی خارجی بخشی از وظایف انرا بعهده دارد باید مجزا از کشمکشهای سیاسی و اعتقادی و فرهنگی وتهدید های نظامی در نظر گرفته شود.سرنوشت برجام نباید به نتیجه دو انتخابات ریاست جمهوری ایران و آمریکا گره بخورد بلکه باید ضمن وفاداری به پیمان نامه های بین المللی و فاق مناسب ,از همه نهاد های نظارتی در کنوانسیون های ملل متحد بخواهیم در چاچوب مقا وله نامه های جهانی برای پیشبرد این امر پادر میانی کنند و بهانه از دست تند روهای داخلی و منطقه ای و جهانی ستانده شود .

جلال میرزا آقایی