چاپ مطلب چاپ مطلب

دریاچه ارومیه در آستانه‌ی خاموشی؛ صدای زخمی ایران

دریاچه ارومیه در آستانه‌ی خاموشی؛ صدای زخمی ایران

 

سرویس اقتصادو توسعه// در سکوت سرد و عمیق دریاچه ارومیه، صدایی نهفته است که هیچ‌کس نمی‌شنود. صدایی که فریادهایش میان باد و موج گم شده است؛ صدای آب، صدای زندگی‌ای که آرام آرام خاموش می‌شود.

دکتر حجت بقایی، مردی که سال‌ها دل‌مشغول تحقیق و توسعه بوده، اما باور دارد توسعه‌ی واقعی بدون توجه به محیط زیست بی‌معناست. او می‌گوید: «ما باید صدای آب باشیم، باید صدای دریاچه‌ی مجروح باشیم. اگر در این راه سکوت کنیم، توسعه‌ای که به قیمت از دست دادن ریه‌های زمین باشد، هیچ ارزشی ندارد.»

ایران، کشوری که نفسش به تپش زندگی وابسته است، درد می‌کشد. دارد سخت درد می‌کشد برای هر قطره‌ی آبی که از دست می‌رود، برای هر عضوی که کمبودش، زخم عمیقی بر تن این سرزمین می‌زند. دریاچه ارومیه، نگین شمال غرب ایران، نبض حیات است. آنجا نمادی است از زیست‌بوم منحصر به فرد، از زندگی‌ای که به دست فراموشی سپرده شده است.

در این میان، توسعه بدون حفظ این میراث طبیعی، فقط زخمی است که هر روز عمیق‌تر می‌شود. توسعه‌ای که بخواهد بدون آب، بدون دریاچه، بدون طبیعت ادامه یابد، محکوم به شکست است. چرا که ما از ریشه جدا شده‌ایم و بی‌هویت زندگی کردن، نتیجه‌ای جز درد و نابودی ندارد.

دکتر بقایی یادآوری می‌کند که توسعه‌ای پایدار است که در آن احترام به طبیعت و ارکان جامعه اساس کار باشد. توسعه‌ای که ریشه در حفظ و نگهداری منابع زیست‌محیطی دارد، نه در تخریب و فراموشی.

دریاچه ارومیه دیگر فقط یک دریاچه نیست، بلکه قصه‌ای است از یک حیات در حال مرگ؛ قصه‌ای که باید شنیده شود، باید فریادش به گوش همه برسد.

در کنار این ناله خاموش دریاچه، دکتر حجت بقایی مشغول آماده‌سازی مجموعه شعری با عنوان «برای دریاچه ارومیه که دارد می‌میرد» است؛ مجموعه‌ای سرشار از اندوه و امید، فریادی شاعرانه برای دریاچه‌ای که نفس‌هایش به شماره افتاده است.

این اثر به زودی در اختیار رسانه‌ها قرار خواهد گرفت تا شاید مانند صدای قطره های آب، صدای این زخمی دیرینه، به گوش همگان برسد و شاید دریچه‌ای باشد برای بیداری، برای احترام به طبیعت و زندگی‌ای که هنوز می‌توان آن را نجات داد.

دکتر بقایی باور دارد که با این شعرها، می‌توانیم نه تنها درد دریاچه را بشنویم، بلکه سهمی در بهبود حالش داشته باشیم؛ چون توسعه بدون حفظ این گوهر طبیعی، توسعه‌ای ناقص و دردناک است.

ما باید صدای آب باشیم. صدای دریاچه‌ای که مجروح شده زبانی ندارد و به کمک ما نیاز دارد. چرا که اگر او بمیرد، ما نیز بخشی از وجود خود را از دست داده‌ایم.

 

سرویس اقتصادو توسعه

About مدیر خبر1

Check Also

بِرَنج که بازار گیلان از برنج هندی پُره انوشیروان

همای خبر:هنوز مردان کلاه‌حصیری، به شوق برداشت محصول، پای در شالیزار نگذاشته‌اند؛ هنوز خوشه‌ها به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *