دلنوشته مدیر روابط عمومی اسبق استانداری گیلان: قهرمانی نمرد بلکه قهرمانی کشته شد | قهرمانی با مردم بود و خدا بخاطر مردم با قهرمانی
عطیه نصرتی خرداد 11, 1398اخباردیدگاهها برای دلنوشته مدیر روابط عمومی اسبق استانداری گیلان: قهرمانی نمرد بلکه قهرمانی کشته شد | قهرمانی با مردم بود و خدا بخاطر مردم با قهرمانی بسته هستند240 Views
پورحسن نوشت: قهرمانی پیش از مرگش کشته شده بود. همان هایی که پا در یک کفش کردند که باید از این استان برود قهرمانی را کشتند.
همای گیلان، ده خرداد دومین سالگرد فوت روح الله قهرمانی چابک استاندار فقید گیلان برگزار شد.
علی پورحسن که در دولت احمدی نژاد و روحانی سابقه مدیریت داشته در صفحه شخصی اینستاگرام خود درباره استاندار اسبق گیلان نوشت:
اسطوره مدیران استان
قهرمانی نه چپ بود و نه راست !!!
دلم می خواست خیلی پیشتر ها از قهرمانی چابک می نوشتم و این روزها هزاران خاطره تلخ و شیرین پیش چشمم رژه می رود.
به عنوان مشاور فرهنگی و رسانه ای و مدیر روابط عمومی و امور بین الملل و دبیر شورای اطلاع رسانی استان ،در تمام دوره استانداری قهرمانی با افتخار همراهش بودم و جزو معدود کسانی هستم که در قهرمان شدن قهرمانی ! نقش داشت.
قهرمانی آنطور که می نمود نبود! خنده ها و مهربانی هایش برای مردم بود و در جلوت و فریادها و سخت گیری هایش برای خواص در خلوت. قهرمانی نه چپ بود و نه راست و نه اصولگرا !! فقط و فقط مسلمان بود یک مسلمان ساده مثل همه مردم !
اما درد داشت، کار را می شناخت، مردم را ستایش می کرد و در وجودش غیرت و حمیت موج می زد چیزهایی که در مدیران استان و کشور کمتر دیده می شود.
قهرمانی مرد خدا نبود! قهرمانی با مردم بود و خدا بخاطر مردم با قهرمانی بود!!
بحران برف با مدیریت قهرمانی تبدیل به جشنواره ادم برفی و و خشکسالی بعد از برف تبدیل به جشن خرمن شد. قهرمانی عاشق قدرت بود و تشنه خدمت !!
به گیلان و گیلانی خدمت های فراوان کرد و مردم هم برایش انصافا سنگ تمام گذاشتند.
قهرمانی نمرد
قهرمانی کشته شد
قهرمانی پیش از مرگش کشته شده بود. همان هایی که پا در یک کفش کردند که باید از این استان برود قهرمانی را کشتند. همان هایی که دست در دست هم دادند تا در کاندیداتوری مجلس شهر رشت تایید نشود قهرمانی را کشتند.
همان هایی که در خلوت دستش را می بوسیدند و تا کمر برایش دولا می شدند و برایش از سفر عتبات مهر و تسبیح می اوردند. همان ها شایعه می کردند نماز بی وضو می خواند و ایستاده …. می کند.
و همین حرف ها قهرمانی را از پا در آورد. افتخارش این بود که اسمش روح الله است و افتخارش این بود که فامیلی اش قهرمانی است و چابک است.
حافظ شناس نبود
از شعر های خوب لذت می برد
گاه در خلوت اشعار حافظ و سعدی و …را با هم می خواندیم و درباره خوانش صحیح و معنی ابیات و شرح غزل ها حرف می زدیم
و چقدر روحش با خواندن شعر لطیف می شد.
امروز قهرمانی نیست و عرصه مدیریت در استان برای ناتوانان سیاسی و کم توانان اجرایی باز است
و دست گیلان از داشتن مدیر توانمندی چون قهرمانی کوتاه
و برای گیلانیان تنها حسرت مانده است و آه !
برای خودم و برای قهرمانی که دوستش داشتم
طلب مغفرت می کنم.
#علی_پورحسن