اختصاصی همای گیلان:قصه پردردوغم ویروس کرونا انتهایی نامعلوم دارد.مدتی است که غبارغم برمژگان بشریت سنگینی می کندوآدم رابه یادشعر
《سلیمان بوکانی حیق》 می اندازد که می گوید:
بگویند این درد، درمان ندارد!
اگرچه خانه ها، مهمان ندارد
و گویند این درد، درمان ندارد
ولی هرگز، نباید نااُمید شد
که درد لاعلاج، امکان ندارد
این درد،فصل جدیدی از زندگی ماست .درست مثل وضعیت کشور،که گاه گاهی حسرت گذشته را می خوریم.و ذکر خیری داریم ازدولتمردان ایران اسلامی که درآن زمان به دلیل وضعیت بداقتصادی آنها را شماتت می کردیم .آن زمان با امروزکمی متفاوت بود.دوران عقب تر زندگی ما هم صمیمت بیشتری نسبت به امروز داشت، هم کمترویروسی بود که اینقدر مارابترساند وبازندگی مابازی کند. اما امروز،زندگی ما شبیه اقتصادماست . اقتصادی کرونایی که سالهاست دهک های پایین جامعه را له کرده.کرونا رحم به صغیروکبیرنمی کند.همه ما می دانیم اوکشنده است اماترس معیشت صد ها برابر بیشتر از کرونا بر زندگی ما سایه افکنده است.اقتصادماسالهاپیش وقتی سطح مدیریت کشورتنزل پیدا کرد، ضعیف شد.
چندمدتی است که یک سوال ذهنم را مشغول کرده است که چرامردم نبایدبدانندچه فرقی بین کاغذپاره برجام وقرارداد۲۵ساله چین وجوددارد!مردم می خواهندمطلع شوند آیاقرارداد با چین(که آدم را به یادمستشاران غربی می اندازد) مبتنی بر بهره برداری است یاواگذاری ؟
مردم ایران میخواهند بدانند براساس چه مستنداتی نمی شود به آمریکای لعنتی وکشورهای اروپایی اعتمادکرداما حزب کمونیست چین _که سالها در همین کتاب های درسی ازکمونیست خواندیم_ قابل اعتماداست؟ازکجامعلوم که سرنوشت قراردادبا چین مثل سرنوشت برجام نشود؟
مردم می خواهندباخبرشوندکه چه تضمینی وجود دارد که چین بعدازدوشیدن ایران، سمت وسویش به طرف آمریکای خونخوارتغییرنکندوهدف کشورچین بهره کشی ازاقتصادایران از سویی وامریکا از سوی دیگر نباشد؟!!
مردم می خواهندمطلع شوند چرا نماینده چندین دوره استان گیلان در حالی که مخالف کاغذپاره برجام بود امروز می فرمایند دولت می بایست قراردادباچین رازودترازاین هامنعقدمی کرد؟!!
یاسوال دیگر اینکه، چرا مجلس یازدهم به جای اینکه درکناردولت باشد، خواهان استیصال دولت است؟چرا آنهایی که استیضاح دولت راامضانمودند لحظه ای با خود نیندیشیدند درشرایطی که کشوردرتحریم های سخت قراردادهمچون زمان جنگ(اماآن زمان همه قوا درکنارهم بودند)دولت مجبور شده است تا کسورات خودراازطریق بالا بردن ارز و یا افزایش ۵درصدهرروزه بورس تامین کند.ضمن آنکه فروش نفت هم به حداقل رسیده است وپول کالاهای فروخته شده هم به خزانه ایران واریزنمی شود؛ بطورمثال کشورکره جنوبی با گستاخی، بدهی خود به ایران را پرداخت نمی کند، در چنین شرایطی کدام دولت می تواند ایران را به گلستان تبدیل کند؟!تنها شاید بتواند اندکی بهتر عمل نماید. البته نقداساسی بردولت وارد است که مجلس می تواند در راهکارهای اقتصادی یاریگر دولت باشد.گویابرخی نماینده ها تصمیم گرفته بودند تا ازاین ماراتن عقب نمانندوبا افتخارتمام امضاهای خودرا منتشرمی کردند!جالب اینکه فردی که دیرترامضاکرده بود درتوجیه می گفت تحت فشارتماس ها قرارگرفتم تابه ناچارامضاکنم.برای من سوال بودچرا این دسته نماینده ها ازخودنپرسیدندوتحلیل نکردندکه وقتی درچهارسال اول کمی ارتباط جهان با ایران برقرارشد،ایران با این حجم تورم وآشفتگی بازار روبرونبود! تنهادراین شرایط است که می توان به اهمیت رهنمود های داهیانه رهبرانقلاب پی برد که با علم وبررسی همه جوانب مجلس رابه راه مشورت ،هدایت وحمایت دولت ترغیب نمودند.
انقلاب ماآنجایی متضررشدکه هرنماینده مجلس درماه اول ۲۳۱میلیون تومان دریافت نمود؛این در حالی است که چندین ماه از افزایش اندک حقوق ناچیزکارگر صحبت به میان میاید،آنگاه پس از آن همه حرف و حدیث و جلسه، حداقل افزایش حقوق برای اواعمال می شود.
انقلاب ما آنجایی متضررمی شود که درشرایطی که مجلس ۳۳نمایندمعمم و۵۳حقوق دان داشته باشداماهنوزکمسیون فرهنگی وحقوقی او تشکیل نشده باشد!!
انقلاب ما آنجایی متضررشد که پیشانی پینه بسته امثال خاوری بردست های پینه بسته کشاورز وتولیدکننده مقدم دانسته شد!!
انقلاب ما آنجایی متضررشد که مدیرانی برمسندقدرت تکیه زدند که شایسته متّکایی برای مردم نبودند و تحمل نقدرسانه رانداشتندوبا آنهابرخوردچاله میدانی نمودند.امارسانه بایدبداند قلمی که دردست اوست، همان قلمی است که خداوند به آن سوگندیادنموده است وچه بسااین قلم رابرترازخون شهیددانسته است وبایدتاپای شهادت، همچون حسین شهید و زینب پیام رسان ،صدای حقیقت رابه گوش حال و آیندگان برسانند.
بسیار عالی