زهره نوروزپور: یک “ب” از تیم مورد اشاره وزیر خارجه کشورمان حذف شد. جان بولتون جنگ طلب ترین چهره آمریکا بود. او نزد ایرانیان در حمایتش از منافقین مشهور بود. اون کسی بود که قبل از آمدن به کاخ سفید طراحی حمله به کره شمالی و ایران را برنامه ریزی کرده بود.
با رفتن او می توان گفت دو گروه از این اتفاق متضرر خواهند شد. یکی یار غار او نتانیاهو و دیگری مریم رجوی سرکرده منافقین که با او رفاقتی داشت. بولتن یار اسراییل و هماهنگ کننده سیاست های ضد ایران با تل آویو بود.
درباره معرفی او می توان گفت: بولتون از ۹ آوریل سال گذشته میلادی به سمت کلیدی “مشاور امنیت ملی آمریکا” بعد از اچ آر مکمستر، سومین مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ بود. او قبلا سفیر امریکا در سازمان ملل بود. یک جمهوریخواه افراط گرا که رسان های خبری به او نسبت داده اند. او چهره ترین فرد کاخ سفید برای رسانه های خبری بود.
اما رفتن بولتون جنگ طلب چه شرایطی را برای ترامپ فراهم می کند؟
رفتن بولتون تبعات زیادی برای شخص ترامپ یا حتی شاید بتوان گفت برای آمریکا نیز هزینه ساز است. این دومین مشاور امنیت ملی این کشور است که طی یک سال برکنار شده است مساله ای که به شدت چهره کاخ سفید را خدشه دار کرده است. ترامپ در توئیت خود گفت او را برکنار کرده است اما بولتون می گوید خودم استعفا داده ام! این در حالی است که ترامپ گفته است من با سیاست های او کنار نمی آمدم، شاید منظور ترامپ جنگ طلبی بولتون بوده است. چرا که در این یک سال گذشته کاخ سفید دستاوردی در امورات بین الملل نداشته بلکه منزوی تر هم شده است. بولتون حتی در سفر به لندن نتوانست علیه ایران یارگیری مطلوب خود را به ثمر برساند. او نتوانست جانسون را علیه ایران ترغیب کند و همچنین نتوانست انگلیس را برای توقیف مجدد آدریان دریا راضی کند.
ترامپ در نشست جی هفت به خوبی فهمید که یکپارچگی اروپا درباره برجام به این راحتی شکسته نمی شود. او هر راهی را برای مجاب کردن اروپا برای شکست برجام و لغو مذاکرات اروپا با ایران را عملی کرد حتی وزیر خارجه کشورمان راتحریم کرد اما باز سیاست خارجی ترامپ راه به جایی جز بن بست نبرد.
با این حساب می توان گفت در یک کلام بن بست سیاسی و امنیتی برای دولت این کشور رقم خورده است. به گفته ناظران آمریکا ، بولتون آخرین یار وفادار ترامپ بود. او به شدت ناسیونالیست گرا بود و شعارش این بود که هر کاری را برای دولت و کشورش انجام می دهد.
ترامپ با اعلام برکناری بولتون بازی دو سر باخت سیاست خارجی اش را رسما اعلام کرد. او هم سیاست خارجی و هم امنیت کشورش را با این اخراج باخت. اینکه حالا او چه در سر می پروراند احتمالا با انتخاب بعدی او مشخص می شود. این اخراج از جهتی دیگر مهم است چرا که بعد از اخراج مایک فلین و مک مستر، او تنها مشاوری که بود که ترامپ با سلیقه خود و شخصا انتخاب کرد.
نفع این اتفاق را نمی توان از حالا برای راهبرد آمریکا مقابل ایران پیشبینی کرد اما در همین حد می توان گفت که سیاست مقابله با ایران شکست خورده است، سیاست تندروی و فشار حداکثری که پیش از این نیز شکست خورده بود. امکان دارد که این شکست راه را برای سیاست معقول تر با ایران باز می کند که با انتخاب بعدی مشخص خواهد شد.
با توجه به حوادث منطقه و تنش بی سابقه میان ایران و آمریکا در چهل سال گذشته به نفع دولت ترامپ است که فردی که پس از بولتون امنیت ایالات را به دست می گیرد مانند او جنگ طلب و تندرو نباشد. اگر ترامپ تصمیم بهتری برای انتخاب مشاور امنیت ملی خودش نگیرد هر اتفاقی در خاورمیانه ، روسیه و چین ممکن است. چرا که دولت ترامپ وضع را برای خود به طور بی سابقه ای متشنج کرده است. جنگ اقتصادی با چین ، بن بست مذاکرات کره شمالی، قدرت گرفت روسیه و چین در شرق آسیا، رویگردانی امارات از سیاست های امریکا و اسرائیل در منطقه، تنش های خلیج فارس، همچنین تزلزل در سیاست امنیتی ترامپ موجب می شود که چین، روسیه و اتحادیه اروپا با قدرت بیشتری در مقابل سیاست های موقت ترامپ موضعگیری کنند و این می تواند حتی وضعیت اقتصادی آمریکا را به چالش بکشد و همگی ان موارد ممکن است در انتخاب بعدی ترامپ موثر واقع شود.مساله ای که او باید به آن توجه کند چرا که اگر شخص مناسبی برای این کار در نظر نگیرد این بن بست سیاست خارجی و امنیتی او سبب می شود که کشورهای مقابل رقیب و غیر رقیب را علیه خود متحد و قدرتمند کند و توازن قوا به ضرر آمریکا تغییر خواهد کرد.
در تمامی این موارد نامبرده شده بولتون کارنامه بسیار ضعیفی داشت. او نتوانست حتی کره شمالی را به سمت مذاکره درست هدایت کند و مهمترین دلیل این اخراج شکست مذاکرات طالبان بوده است. بر این اساس که بولتون به دنبال ماندن در افغانستان بود اما ترامپ قصد خارج کردن نیروهایش را از این کشور در سر می پروراند. این در حالی بود که ساعاتی قبل از اخراج بولتون ترامپ رسما مرگ مذاکرات با طالبان را اعلام کرده بود. سیاست های تندرو بولتون به عنوان شورای عالی امنیت آمریکا شکست خورد و حالا آمریکا باید سیاست متعادل تری اتخاذ کند، اگر این وضعیت با انتخاب بجای ترامپ درست نشود این شرایط انتخاب دوباره ترامپ را زیر سوال خواهد برد. چرا که تا لحظه نگارش این مطلب چیزی درباره چارلی کوپرمن جانشین بولتون نمی دانیم جز اینکه او قائم مقام وی در زمان ریاستش بر کرسی امنیت ملی بود و یک جمهوریخواه تندرو در زمان ریگان بوده است گفته می شود او کسی است که سقوط شوروی و فروپاشی بلوک شرق را طراحی کرد.
از طرفی دیگر احتمال قدرت گرفتن روسیه و چین شدت می گیرد و این دو کشور با قدرت بیشتری در قبال سیاست های متزلزل ترامپ موضعگیری خواهند کرد و قدرت آمریکا را در بخش های اقتصادی و امنیتی به چالش خواهند کشید. کما اینکه تا الان هم این اتفاق افتاده است، دخالت روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ و ادعای بولتون درباره دزدی اطلاعات چینی ها از آمریکایی ها!
و اما ایران
بولتون در آخرین موضع گیری خود ساعاتی قبل از اخراج، درباره ایران در توئیت خود نوشت: اکنون که تا زمان برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد دو هفته باقی است، میتوانید مطمئن باشید که ایران در این مدت روی فریبکاری کار میکند. بیایید اتفاقات مهم را مرور کنیم که از آخرین رویداد آغاز میشود. ایران نفی کرد که «آدریان دریا ۱» به سمت سوریه میرود اما بعد امروز تأیید کرد که نفت این کشتی در سوریه تخلیه شده است.
با این حساب شاید بتوان گفت که گزینه جنگ با ایران فعلا از دستور کار خارج است.
این درحالی است که پمپئو درست یک ساعت پس از اخراج بولتون اعلام کرد که دیدار با ترامپ با روحانی در نشست سازمان ملل محتمل است. شاید یکی از شروط ایران برای آمریکا اخراج بولتون بود. اخراج او از کاخ سفید در مسیر تنش زدایی با ایران، قطعا شرط لازم است اما کافی نیست. بدون تردید تا زمانیکه تحریم های ظالمانه علیه ایران برداشته نشود، حتی به اخراج پمپئو هم نمی توان دلخوش کرد.