چاپ مطلب چاپ مطلب

رفراندوم در اقلیم کردستان عراق و منافع ملی ما/جلال میرزااقایی

اختصاصی همای گیلان: با پایان جنگ جهانی اول و اضمحلال و فروپاشی امپراطوری عثمانی و تکه و پاره شدن مستعمرات اقماری آن ،و شکل گیری بنیان سیاست نئو استعماری از طرف دول فاتح که بر مبنای افتراق اقوام و ملیت ها و فرهنگ ها و بافت های فکری و دینی و فرهنگی در قالب هیبریداسیونی غیر متجانس با اقوام غیر همگون و در یک همزیستی نه چندان مناسب بکار رفته بودند، وبرای حفط این هژمون ،حتی در عصر ارتباطات افسانه ای و پارادایم شعار دهکده جهانی ،مجبور شدند از دیپلماسی قایق های توپدار استفاده کنند و از شاخ آفریقا تا غرب آسیا و حتی آسیای میانه و قفقاز ،سرزمین های سوخته تحویل دهند و این چیزی نبود جز اعتراف به شکست سیاست های نئو استعماری که در پایان جنگ جهانی اول در باره هیبریداسیون اقوام و ملل متفاوت و گردآوری آنها به زور شمشیر زیر یوغ و پرچم حاکمی مستبد و سرکوبگر .
حاکمیت نئو لیبرالیسم و جاذبه های بازار سرمایه داری که از زمان بازگشایی دروازه اقتصاد سرمایه داری و پیروزی افسانه ای این سیاست در بازکردن دیوار محکم آن در چین بعد از مائو و به تماشا گذاشتن هنگ کنگ افسانه ای ،اولین محصول نیو لیبرالیسم تا عصر حاضر و تبدیل صحراهای بی آب و علف شبه جزیره های ریز و درشت خاورمیانه ما نند امارات و قطر و بحرین و …که بهشت سرمایه گذاری جهانی شده است و فاصله گرفتن تنوع زندگی اتباع آن با همسایگان و کشورهای هم جوار ،کم کم اقوام های سرکوب شده که در بستر و خاکستر تاریخ ،زندگی به عسر و ضییق داشتند تحریک کرده و عَلم طغیان ازادی خواهی و استقلال خواهی بر افراشتند و علی الخصوص که از طرف کشورهای پیرامونی هم حمایت می شوند .
بدون دموکراسی و تقویت بنیان های ملی و برابری اقوام در حوزه مدیریت کلان ،در سده اخیر ،نسخه ارسالی ماورابحار ،بدون تولد عقیم شد و اینک جایش را جنگ و ستیز اقوام و قبیله ها و نحله های فکری و ملی و ناسیونالیستی گرفته است (تئوری هانتینگتون ) و دیگر دغدغه دموکراسی خواهی جایگاهی حداقل در کوتاه مدت در آرمانحواهی این اقوام ندارد .
اقوام آذری و کرد و فارس و عرب و ….قربانیان افتراق نژادی در پایان جنگ اول جهانی بودند و در این میان اقوام عرب و فارس و آذری در بعضی از مناطق تقسیمات فاتحان استعماری جنگ اول جهانی ،موفق به تشکیل حکومت های مرکزی شدند و پرچم و سرود ملی خاص خودشانرا هم داشتند ولی سر نوشت قوم کُرد بیشتر به یک تراژدی دردناک شبیه بود تا ملتی زیر یوغ حاکمان سرکوبگر .
در طول فاصله جنگ اول جهانی تا پایان قرن بیستم ،اقوام کرد از بسیاری از حقوق اجتمایی و سیاسی و ملی محروم و داد خواهی آنها بشدت هم سرکوب شده و این شرایط همه آنها در یک گستره و اقلیم جغرافیایی بود که بصورت پراگنده در آن زیست داشتند .
در یک دموکراسی مدرن و موفق ،تفاوت قومی به فرصتی برای همبستگی اجتمایی و ملی تبدیل میشود ولی اگر مطالبات ملی و حقوق سیاسی و اجتمایی آنها ،سرکوب شود ،همانی میشود که اینک در عراق شاهد آن هستیم و گریزی هم نیست و سرکوب حکومت مرکزی اوضاع را بسیار پیچیده تر و بغرنج تر خواهد کرد و این باید درسی آموزنده برای کشور های همسایه که در بافت ملی و جمعیتی آنها اقوام کُرد زندگی دارند ،باشد که متاسفانه از خیلی از حقوق ملی خود محروم هستند .
جا دارد که دولتمردان حاکم در کشورمان ،هرچه زودتر در راستای همبستگی ملی ،از پتانسیل ها و استعداد ها ی این هموطنان اصیل در همه سطوح مدیریتی کشور بکار گرفته و بهره گیرد و هر گونه موانع ضد ملی را ،از مسیر بردارد .
از گرایش اقوام در راستای حکومت مرکزی و حول ایران یکپارچه و با تحقق خواسته های آنان در سطح ملی ،برنامه استراتژیکی مدون که بر اساس آن این حس در همه ایجاد شود که هیچکس ایرانی تر از بقیه نیست .

با کانال همای خبر همراه شوید

 

About عطیه نصرتی

Check Also

باغات لاکان رشت فرصتی فوق العاده برای توسعه اقتصادی منطقه

باغات لاکان رشت فرصتی فوق العاده برای توسعه اقتصادی منطقه (دکتر حجت بقایی؛ مشاور تحقیق …