در حالی که رضاپهلوی در فضای مجازی اقدام های تفرقه افکنانه خود را با این ذهنیت که رهبری اپوزیسیون خارج نشین را به دست گرفته است، دنبال می کند. این روزها سر و کله یک رقیب تازه قاجاری برای او پیدا شده است.
همای گیلان، شاید برای خیلیها که این روزها اخبار اپوزیسیون خارجنشین را دنبال میکنند، نام «رضا پهلوی» شاهزادهای که طعم سلطنت را نچشید، آشنا باشد. او با حمایت غرب، آمریکا و اسرائیل این روزها پیامهای تفرقه افکنانه صادر میکند و خود را وارث بلامعارض حکومت ایران و به عبارتی یک پادشاهی بدون دغدغه میبیند. اما جالب آنکه این شاهزاده پهلوی به تازگی رقیبی پیدا کرده است که از جنس خود اوست. شاهزاده «بابک میرزا قاجار» تاجری که در ترکیه زندگی میکند و تا چندی پیش خبری از او نبود.
بابک میرزای ۴۷ ساله خود را حاصل ازدواج علیمیرزاخان شاهزاده قاجار و مهیندخت قاجار معرفی میکند که گفته میشود مادر او نسبت فامیلی هم با مادر فرح پهلوی دارد. این شاهزاده قاجاری در نوزده سالگی با لیلا قاجار ازدواج میکند و تحصیلات دانشگاهی خود را اغلب در دانشگاههای پزشکی و روانشناسی میگذراند. البته از آخرین مدرک تحصیلی وی اطلاع دقیقی در دست نیست و شواهدی هست که نشان میدهد او فعالیت تجاری دارد.
آغاز پادشاهی از اینستاگرام
قاجار در سال ۹۴ سفری به ایران داشت، به تخت جمشید رفت و در بازگشت به آذربایجان و ترکیه رفت که در آنجا مورد توجه رسانههای ترکیه قرار گرفت. بابک به تازگی فعالیت خود در فضای مجازی را با محوریت تخریب وجهه رضا پهلوی شروع کرده است که در این گزارش به گوشههایی از آن اشاره خواهد شد.
بابک قاجار فعالیت سیاسی خود علیه رضا پهلوی و نظام جمهوری اسلامی را در فضای مجازی و اغلب از طریق دو شبکه اجتماعی «اینستاگرام» و «توئیتر» دنبال میکند. در حالی که مخاطبان زیادی هم ندارد و فقط حامیان «ربع پهلوی» در زیر پست هایش به او توهین میکنند.
قاجار خود را نماد آزادی خواهی و دموکراسی میداند و در پست هایش در صدد است تا در استانهایی از کشور که هموطنان ترک حضور دارند اقدام به تحریم مردم کند. البته هدف نهایی خود را بر تحریک ترکهای آذری زبان در استانهای غربی گذاشته است و با رویاپردازی درباره کشوری مجزا در آن ناحیه، اقدام های خود را دنبال میکند.
این شخصیت تازه ظهور کرده در شبکه توئیتر هدف خود را معرفی دوران قاجار عنوان میکند در حالی که در دشمنی، شاهزاده پهلوی را با نظام جمهوری اسلامی در یک جایگاه قرار میدهد. در نهایت هم ضمن به مبارزه طلبیدن رضا پهلوی در یک مناظره تلویزیونی، حق انتخاب مردم ایران را از بین ۲ گزینه خودش و ربع پهلوی میبیند.
به دنبال تغییر رسم الخط
جالب آنکه خوی سلطنت طلبی از لابه لای ادبیات او در جایی مشخص است که در رقابت خیالی خود با شاهزاده پهلوی، او را «شاهزاده قلابی» و پادشاهی با یک قلمرو کوچک در اطراف مجموعه تخت جمشید تلقی می کند و خود را حاکم سرزمین پهناوری میبیند که تبریز در مرکز آن قرار دارد و مردمان آن سرزمین خیالی، بیتوجه به پیشینه تاریخی و فرهنگیشان حتی رسمالخطشان را تغییر داده و به زبان لاتین با هم مکاتبه می کنند.
البته قاجار به خوبی میداند که قدرت ظهور در فضای حقیقی را ندارد و هیچگاه در عالم واقع به قدرت نخواهد رسید. او در توئیتی مینویسد: «ورود مجازى و غیر حقیقى #شاهزاده_بابک_قاجار به عالم سیاست، لرزه بر اندام نوچههاى شاهزاده قلابى انداخته که چنین فحاشى مىکنند. حال حقیقى باشد چکار مىکنید؟» نگاهی به بخش انتهایی این توئیت و به کاربردن عبارت «حال حقیقی باشد….» که یک شرط در جمله بندی اوست نشان میدهد خودش باور ندارد که آرزوهایش محقق شود. چرا که اگر کسی مطمئن باشد که به اهدافش میرسد به جای این نوع شرط گذاری در جملهبندیهایش زمانی مشخص یا حتی نامشخص را تعیین میکند که خطری بزرگتر در راه است.
این باقیمانده دودمان قاجاریه در چند توئیت اجداد خود را در حکمرانیشان فاقد اشتباه نمیداند، اما ضمن اعتراف به این موضوع قضاوتهایی میکند که حتی با مطالعه کتابهای تاریخی مدرسه هم به مغرضانه بودن آن میتوان پی برد.
در این خصوص به جنگ میان ایران و روسیه که به جدا شدن بخشی از خاک ایران منتهی شد اشاره میکند و بخشهای جدا شده را نهتنها یک ذلت برای حکومت ارزیابی نمیکند بلکه آن را فرصتی میداند که نصیب مردم کشور آذربایجان کنونی شده است تا از سایه حکومت فعلی به دور باشند.
بنویسید دموکراسی بخوانید سرسپردگی
این فرد که هیچ احساس تعلقی به ایران ندارد ضمن نادیده گرفتن هوسبازیهای ناصرالدین شاه در حرمسرایش، در حالی که این موضوع را انکار میکند و به فروش ذره ذره خاک ایران در آن دوران اشاره نمیکند، برای سرزمین خیالی خویش نیز تمامیت ارضی قائل نیست و معتقد است نباید اسیر مرزها بود و مینویسد: «تمامیت ارضى یک تابو و حربهاى است که دیکتاتورها براى بقاى خویش از آن استفاده مىکنند. زندگى در کشورى آزاد و خوشبخت را به اسارت در کشورى پهناور و دیکتاتور ترجیح مى دهم.»
یکی از اهدافی که قاجار در رشته توئیتهای خود دنبال میکند دستاوردسازی برای شاهان قاجار است، او بدون توجه به مخالفت مظفرالدین شاه با فرمان مشروطیت و حتی به توپ بستن مجلس اول در دوران محمد علی شاه، دوران قاجاریه را مهد شکوفایی ایران میداند و پادشاهان آن دوران را سردمداران مدرنیزاسیون ایران تلقی میکند. او دنبال این است تا پادشاهان قاجار را برای قبول مشروطه، داوطلب نشان دهد.
شاهزاده قاجار عامل سقوط سلسله قاجار را هم همین حرکت آنها به سمت دموکراسی عنوان میکند و مینویسد: «چرا قاجاریه سقوط کرد؟ براى اینکه روند دموکراسى خواهى در ایران مىرفت نتیجه دهد و جمهورى به مرکزیت تبریز و آذربایجان که مهد حرکتهاى آزادیخواهانه بود شکل بگیرد. دو جمهورى تورک همسایه، امپریالیستها را به وحشت انداخت و آنها با کودتا قاجاریه را ساقط کردند. نتیجه مشروطه نظام دیکتاتور شد» در حالی که متن این توئیت هم نشان میدهد او برای تحریک به آشوبطلبی در مناطقی از ایران برنامهریزی کرده است.
در همین خصوص او در توئیت دیگری عکس نداشتن رضاشاه پهلوی سر مزار ستارخان را بهانهای قرار میدهد تا از احساس احترام مردم تبریز نسبت به این شخصیت سیاسی- تاریخی استفاده کند و برای خودش حامیانی دست و پا کند.
نادیده گرفتن جایگاه زنان در عصر قاجاریه
این شاهزاده قاجاری در توئیتهای خود سعی دارد تا از بین زنان ایرانی نیز حامیانی جلب کند. در یکی از این توئیتها از دختر معروف ناصرالدین شاه که بعدها به منتقد سرسخت پدر و بعد هم برادر تاجدارش مظفرالدین شاه تبدیل شد، مینویسد: «دختر ناصرالدین شاه، تاجالسلطنه، زبان فرانسوى مىدانست. پیانو مىنواخت و به تئاتر میرفت. علاقه به هنر را از پدر و مادرش گرفته بود. مشروطهخواه بود و عضو انجمن حریت نسوان.» در حالی که این توئیت را جهت معرفی سمبلیک زنان در دوره قاجار استفاده میکند در توئیت دیگری هم به اولین نشریه زنان در تاریخ مطبوعات ایران موسوم به «دانش» به مدیریت خانم دکتر کحال اشاره میکند که در سال ۱۲۸۹ شمسی چاپ میشد. اما به محتوای آن نشریه اشاره نمیکند که نشان میدهد زنان آن دوره مرتبه بالای اجتماعی نداشتند و مدیریت آن نشریه در صدد ارائه آموزش به آنان بود و در نهایت هم به دلیل مشکلات مالی، نشریهاش سالروز تولد یکسالگیاش را ندید.
سگ زرد برادر شغال
قاجار در اولین توئیت خود بعد از حضور در این شبکه اجتماعی مطرح میکند که چون بحث شاهزادگی مطرح شده است، به این فضا آمدهام. در شرایطی که رضا پهلوی تلاش میکند احساسات ملی میهنی را در میان مخاطبان فضای مجازیاش تحریک کند، به نظر میرسد شاهزاده قاجار با تحقیر شاهزاده پهلوی، سعی دارد همین احساسات را در میان اقوام ترک زبان ایران تحریک کند، بنابراین در ظاهر این دو شاهزاده پهلوی رقیب یکدیگر هستند اما در باطن هر دو لبه یک قیچی هستند.
شاهزاده قاجار به طور عمده در توئیت هایش از زبان فارسی استفاده میکند اما در اینستاگرام پستهای ترکی میگذارد. به طور عمده هم از هشتگ شاهزاده بابک قاجار استفاده میکند. به نظر میرسد علت استفاده وی از زبان فارسی در این فضا رقابت مجازی با شاهزاده پهلوی است. او در توئیتی تحقیر آمیز خطاب به رضا پهلوی مینویسد: « اى شاهزاده قلابى، اگر روزى که به آمریکا آمدى در شرکت من کار مى کردى الان آدمى شده بودى واسه خودت. شاهزادگى به نام نیست به تلاش روزانه است.» که این موضوع میتواند حکایت از یک رقابت پنهان میان این دو باشد که در اصل، هر دو توسط آمریکا تغذیه میشوند.
آتاتورک پرستی
البته اگر برای این بقایای قاجاریه و پهلوی قرار باشد وجه اشتراکی پیدا کرد، میتوان آن را در ستایش از آتاتورک دید. بابک میرزا در توئیتهای خود شخصیت آتاتورک را ستایش میکند و در نهم نوامبر برای سالروز وفاتش پیامی در توئیتر داد که در همان پیام البته رضاشاه را تقبیح کرد. از سویی رضاشاه پهلوی شخصیتی بود که به گواه تاریخ تحت تاثیر آتاتورک قرار گرفت و اصلاحاتی که تحت تاثیر وی بعد از ملاقات با آتاتورک انجام داد هنوز هم توسط رضاپهلوی مورد ستایش قرار میگیرد.
با این حال نکته قابل تامل دیگر پیرامون بابک قاجار حمایت دولت ترکیه از اوست که در یکی از سفرهایش به ایران، آذربایجان و ترکیه مورد توجه رسانههای ترکیه قرار گرفت و در حال حاضر هم با شدت گرفتن فعالیت های این شاهزاده قاجاری، عکسهای آن سفر توسط وی به اشتراک گذاشته میشود. هرچند هنوز دولت های همسایه ایران که این نواده فتحعلی شاه مدعی است از سوی آنها مورد حمایت قرار میگیرد به تمامیت ارضی ایران و مرزهای حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران احترام میگذارند و مواضع حساسیت برانگیزی اتخاذ نکردهاند.