روایت شاهد عینی از دقایق اولیه عملیات کربلای ۴؛ انجوی نژاد:نیم ساعت از عملیات گذشته بود که متوجه شدیم عملیات لورفته است

 محسن رضایی اخیرا در توییتی عملیات کربلای ۴ را عملیات فریب خوانده و گفته است: با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده، ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم.

این اظهارنظر از سوی فرمانده اسبق سپاه اگرچه مورد تایید عده ای قرار گرفت اما عده ای هم که خود شاهدان عینی دو عملیات ۴ و ۵ بودند آن را غیرواقعی و عملیات کربلای ۴ را عملیاتی اصلی اما لو رفته و شکست خورده خواندند.

محسن رضایی هم امروز در واکنش به اظهارنظر منتقدان توضیحات تکمیلی ارائه کرد.

اما اینکه در عملیات کربلای ۴ چه اتفاقی افتاد و جوانان این مرز و بوم چگونه جان خود را برای دفاع از کشور فداکردند روایت های نابی دارد که در برخی کتب و گفتارها عنوان شده است. یکی از این کتابها حماسه یاسین به قلم حجت الاسلام انجوی نژاد است که در این عملیات شرکت داشته و شاهد اتفاقات و دلاوری های بسیاری بوده است.

سیدمحمد انجوی نژاد در همین زمینه راوی برخی از آن اتفاقات شده است.

عملیاتی دقیق‌تر، با برنامه‌تر و همراه با آموزش‌های سخت تر از کربلای ۴ نداشتیم

وی با بیان اینکه عملیاتی دقیق‌تر، با برنامه‌تر و همراه با آموزش‌های سخت تر از کربلای ۴ نداشتیم، ادامه داد: به طور قطع هدف ازانجام عملیات کربلای ۴ گرفتن منطقه مشرف به خرمشهر تا مرز بصره بود؛ این منطقه نقطه بسیار استراتژیکی بود که به همین دلیل نکات امنیتی تا حد بسیار زیادی درباره آن رعایت می‌شد.

این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه عملیات کربلای ۴ به طور قطع عملیات اصلی بود، افزود: در عملیات کربلای ۴ بچه‌ها زمانی متوجه لو رفتن عملیات شدند که عملیات شروع شده بود یعنی تا لحظه آغاز عملیات همه چیز جدی بود به طوریکه از گردان ما که قرار بود سه گروهان وارد عمل شود اولین گروهان وارد آب شده و ۵٠ متر پیش روی کرده بود و گروهان ما نیز وارد آب شده بود،همان جا بود که فرمانده لشکر جناب  آقای اسماعیل قاآنی که کنار ما تا کمر در آب ایستاده بود و برای انجام عملیات به صورت خیلی جدی توجیه شده بود اعلام کرد که اوضاع مشکوک است.

نیم ساعت از عملیات گذشته بود که متوجه شدیم عملیات لورفته است

انجوی نژاد ادامه داد: در حالیکه نیم ساعت از عملیات گذشته بود ما احساس کردیم در منطقه منتظر ما هستند و مشخص شد که عملیات لو رفته، همان جا بود که نیروهای بیشتری وارد میدان نکردیم، به یاد دارم یک گروهان از گردان ما، یک گروهان از   لشکر امام حسین(ع) اصفهان و یک گروهان از عاشورای تبریز وارد عمل شده بودند اما بقیه که جمعیت زیادی از غواصان، نیروهای زمینی وپشت خط آماده شده بودند وارد عمل نشدند. همین جمعیت بسیار زیاد از رزمندگان اثباتگر آن است که نمی توان نام  عملیات کربلای ۴را عملیات فریب گذاشت.

وی با یادآوری عملیات والفجر ۸ گفت: ببینید ما به عملیات والفجر ۸ که در آن گروه بسیار محدودی به ام‌الرصاص زدند که حواس دشمن بر ام الرصاص متمرکز شود تا نیروهای زیادی فاو را فتح کنند عملیات فریب می گوییم؛ در همین  عملیات فریب والفجر ۸ بود که از ۱۶ نفری که به ام الرصاص زدند هیچ یک بازنگشتند. با این توضیح عملیاتی مانند کربلای ۴ که شکست خورد عملیات فریب نیست.

انجوی‌نژاد با یادآوری توییت محسن رضایی تاکید کرد: در عملیات فریب تعداد محدودی به منطقه می روند به طور مثال در عملیات فریب والفجر ۸ هر نفر با خود چهار نوع سلاح برده بود که وانمود کنند تعداد زیادی در منطقه هستند.

وی با بیان اینکه عملیات کربلای ۴ ایذایی نبود، گفت: ما در کربلای ۴ همان منطقه ای را زدیم که می خواستیم بگیریم به طوریکه در کربلای ۵ همان منطقه را گرفتیم. آزادسازی بوارین جزو نقاط استراتژیک منطقه بود به طوریکه اگر بوارین دست بعثی ها می‌ماند خرمشهر همیشه در خطر بود.

این رزمنده دفاع مقدس ادامه داد: هنگامی که در کربلای ۴ در ساعت ۷ بعدازظهر بنای حرکت داشتیم سکوت بسیار بسیار مطلق و سوال برانگیزی حاکم بود که علت این همه سکوت چیست؟ چون  دشمن همیشه تحرکاتی داشت، بعد که گروهان اول به وسط آب زد و به فاصله ۵۰ متری از ما رسید یکباره از نوک جزیره ماهی روی سر گروهان تیر  ریخته شد؛ آنجا بود که پشت بی سیم به فرمانده لشکر در خط مقدم گفتند برگردید، این عملیات مدت زمان بسیار کوتاهی در حد نیم ساعت طول کشید که ما هم بلافاصله عقب کشیدیم.

انجوی نژاد درباره آمارهای اعلامی از شهدای عملیات کربلای چهار گفت: اعلام آمارهایی مبنی بر ده‌ها هزار شهید و مجروح غیرواقعی و غیر قابل قبول است، ببینید نوک پیکان رزمندگان که به خط زد متوجه شدیم عملیات لو رفته بنابراین همان تعداد شهید و مجروح و اسیر شدند و بقیه عقب نشینی کردند بنابراین هیچ کدام از نیروهایی که به صورت گسترده در منطقه حاضر بودند وارد عملیات نشدند که شهید شوند.

این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه رژیم صدام آمار ۱۵ هزار کشته و ۱۰ هزار اسیر را اعلام می‌کرد، افزود: اما هیچ تصویر مستندی برای اثبات آن از تلویزیون عراق پخش نمی شد این در حالی که ما در فتح خرمشهر ۱۵ هزار اسیر گرفتیم و تصاویر آن را هم منتشر کردیم.

در کربلای ۵، حدود ۱۵ هزار شهید دادیم

انجوی نژاد تصریح کرد: ببینید ما در کربلای ۵، حدود ۱۵ هزار شهید دادیم که نشان می دهد بدنه چند لشکر وارد جنگ شدند اما در کربلای ۴ واقعا تعداد شهدا این تعداد نیست زیرا همه در همان دقایق آغاز عقب نشینی کردند.

وی افزود: به نظر من آقای رضایی در استفاده از کلمه فریب که هم از نظر نظامی اشتباه است و هم باعث سوء تفاهم مردم می شود دقت لازم را به خرج ندادند البته من فکر نمی کنم نظرشان هم این بوده باشد. ضرورت  دارد مسئولانی که در فضای مجازی فعال هستند از نظر رسانه ای تسلط بیشتری داشته یا مشاور رسانه ای داشته باشند و هر جمله ای و هر کلمه ای را بیان نکنند.

انجوی نژاد گفت: اینکه بگوییم بعد از عملیات در کربلای ۴ دشمن فریب خورد، درست است اما اگر آن را عملیات فریب بنامیم اشتباه است، بله، بعد از عملیات دشمن فریب خورد. دشمن از این باب فریب خورد که تصور نمی کرد دوباره از همین منطقه ۱۵ روز بعد عملیات کربلای ۵ انجام شود، حتی خود ما در فاصله بین کربلای ۴ و ۵ تصورمان این بود که قرار است از کردستان عملیات بعدی را انجام دهیم اما یکدفعه یک روز قبل از عملیات کربلای ۵ اعلام کردند که از همان محل کربلای ۴ عملیات انجام می شود اما باز ما تا زمانیکه به خط نزدیم باور نکردیم، آنجا بود که دیدیم خط دشمن به هیچ وجه آماده نیست.

انجوی نژاد تاکید کرد: بله کربلای چهار مقدمه ای برای فریب خوردن دشمن در کربلای ۵ بود تا ما بتوانیم به فتوحات سنگینی دست پیدا کنیم .

آماده سازی نیروهای کربلای ۴ بسیار سخت و پرهزینه بود

وی در پاسخ به این سوال که اگر عملیات لو رفته بود چرا اصرار فرماندهان بر ادامه عملیات بود گفت: شما خود را جای فرمانده جنگ بگذارید آیا این کار را می کنید. هیچ فرمانده ای وارد جنگ نمی شود که ببازد و نیروهای خود را از دست بدهد آن هم نیروهای  کربلای ۴ که آماده سازی آنها به شدت پرهزینه و سخت بود، ببینید ما روزی ۱۴ ساعت تمرین غواصی داشتیم به طوریکه در دوره آموزش به دلیل سختی کار ۳ شهید داشتیم.

انجوی نژاد ادامه داد: حتی اگر فرض کنیم که در این ماجرا افراد خائنی هم وجود داشتند اما فرمانده لشکری که در خط حضور دارد بچه های خود را به کشتن نمی دهد، فرماندهان لشکر تصمیم گیر نهایی هستند یعنی اگر احساس کنند منطقه جواب نمی دهد منتظر دستور برای عقب نشینی نمی مانند، برای ما هم در کربلای ۴ راسا تصمیم به عقب نشینی گرفتند. فرماندهان زمان جنگ این طور نبودند که از پشت بی سیم به رزمندگان دستور حرکت بدهند بلکه ابتدا خودشان می رفتند بعد به رزمندگان می گفتند وارد شوید، در کربلای ۴ هم نخستین کسی که وارد اروند شد و منطقه را رصد کرد آقای قاآنی بود و همان جا بود که گفتند اوضاع مشکوک است و عقب نشنی کنید.

آقایان ناگفته‌های جنگ را بیان کنند

انجوی نژاد با یادآوری فرمایشات امام (ره) در روزهای آخر جنگ، گفت: امام در پیام قطعنامه صحبت از ناگفته هایی کردند که آقایان در سالیان بعد باید آنها را بیان کنند اما هنوز آن اتفاق نیفتاده یعنی آن ناگفته هایی که مدنظر امام بود گفته نشده، واقعیت آن است که این ناگفته ها باید سریع تر از سوی آقایان گفته شود زیرا این افراد یکی یکی در حال فوت شدن هستند.

انجوی نژاد با بیان اینکه ما در زمان جنگ جناح بندی سیاسی در جبهه ها نداشتیم، گفت: در آن زمان ما نه راست می شناختیم نه چپ؛ برای ما اهمیتی نداشت که فرزندان مسئولان در غرب تحصیل می کنند که وقتی برگردیم آنها قرار است بر ما حاکم شوند، آن زمان بچه ها به عشق امام، اسلام و ایران کار می‌کردند، هیچ رزمنده ای  از بودن در آن زمان  پشیمان نیست و هیچ شهیدی نفله نشده، ما با ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار شهید توانستیم همه مرزهای خود را حفظ  کنیم.

خواندن برخی روزنامه‌ها در جبهه ممنوع بود

وی با بیان اینکه رزمندگان نه چپی، نه راستی، نه سیاسی و نه روزنامه خوان بودند، گفت: جالب است بدانید برخی روزنامه‌ها در جبهه ممنوع بود به طوریکه درباره ممنوعیت  یک روزنامه رسما نامه زده بودند، می گفتند نیاز نیست شما دعواهای سیاسی آقایان را بخوانید؛ شما برای مملکت بجنگید. البته ما احساس می کردیم خبرهایی در شهرها وجود دارد به طورمثال پدرم در نامه ای برای من نوشته بود که صدام آنجاست اگر شما او از بین ببرید یک صدام بزرگتری این جا در حال رشد کردن است بنابراین از لحاظ علمی و فرهنگی خود راتقویت کنید که صدام اصلی این جاست. ولی این چیزها برای ما مهم نبود.

انجوی نژاد با بیان اینکه رزمندگان از قبل در جریان عملیات فریب قرار می گرفتند، تصریح کرد: یعنی به آنها اعلام می شد که برای منحرف کردن دشمن وارد عمل می شوند، اما نکته مهم این است که تمام رزمندگانی که جان خود را در آن از دست دادند شهید محسوب می شوند، این طور نیست که کسی بگوید بچه من نفله شد بلکه عملیات فریب هم جزئی از عملیات اصلی است.

با کانال همای خبر همراه باشید