شکاف نسلها و فضای حقیقی و مجازی (۱)/ جلال میرزا آقایی

اختصاصی همای گیلان: نیروها و گروه های اجتماعی بصورت تصادفی شکل نمی گیرند بلکه مبتنی بر علایق گوناگونی در درون ساخت جامعه رشد می کنند و معمولا هم در حول و حوش تضاد ها و شکافها دگر دیسی دارند . برخی از جامعه شناسان به جای شکاف از تعارض و تضاد اجتمایی سخن گفته اند ولی باید قبول کنیم که تضاد ها و تعا رضات اجتمایی در مفهوم وسیع تری و انتزاعی تری از مفهویک شکاف اجتمایی قرار دارند.

شکاف های اجتماعی عملا موجب تقسیم و تجزیه جمعیت و تکوین گروهها و تشکلها و سر انجام به ساز مان های سیاسی مبدل می شوند.قاعده کلی جامعه شناسی سیاسی این است که زندگی سیاسی در هر کشوری به شیوه های گوناگون تحت تاثیر شکافهای اجتمایی خاص آن کشور و نحوه صورتبندی آن شکافها قرار می گیرد .

از جمله شکاف های تاریخی باید از شکاف مذهبی و فرقه ای و یا شکاف میان دین و دولت و یا شکاف در حوزه تعبیر پذیری متفاوت ادیان و مذاهب که باعث شکاف شده است .مثلا در تاریخ اروپا ,جنبش اصلاح دین موجب تجزیه دین مسیحیت و پیدایش فرقه پروتستان در مقابل کلیسای کاتولیک گردید ودر نتیجه تعلقات مذهبی و فرقه ای بصورت عامل مهمی در موضع گیری های سیاسی در آمد.
مشکلات عمیق اقتصادی و برداشت های متفاوت در حوزه تعبیر و تبیین اندیشه های تاریخی و مذهبی ,دور افتادگی جغرافیایی,نبودن امکانات آموزشی برابر و یکسان برای همه,اثرات روانی و ویرانی وآوارگی آن,تبعیض جنسیتی و خشونت بنیادین علیه زنان ,بی کفایتی دولتی و فساد ساختاری و اداری,ودر حوزه زنان ازدواج های اجباری و موانع خانوادگی علیه آموزش زنان ومنع هر گونه امکانات رشد و تکامل برای آنان ……..همه وهمه دارای اثرات مرگبار و دراز مدت روحی و روانی و اجتمایی برای عقیم کردن هر گونه بستر توسعه و تشکیل شکاف و گسل نسلی و منازعات تاریخی اجتمایی و فرهنگی و سیاسی در ممانعت از هر گونه راه حلی می باشد که اگر فرصتی در زمان و سازو کار مربوط به آن مهیا شود این شکاف عمیق تر خواهد شد .امروزه ما این شکاف نسلی و راه حلهای انتخابی متفاوت ,در مرحله کذار بسوی دمو کراسی را در دوسوی این گسل مشاهده می کنیم .

دغدغه های شهروندان دوسوی فضای حقیقی و فضای مجازی نگران کننده می باشد .بیشتر شهروندان فظای حقیقی از نوعی راه حل توام با صبر و حوصله و صبر تاریخی معتقد است ولی در سوی دیگر آن یعنی فضای مجازی بدلیل سیطره و تسلط داشت نسل جوان و اشغال فضای مجازی و بروز دغدغه های خویش در قالب خواسته های فوری و آنی و بدور از هر گونه پیش زمینه مربوطه , نه تنها غیر عقلایی بلکه خطر ناک می باشد وبرای تحقق آن از نوعی شووینیسم میهن پرستی و افراطی و ستیزه جو که به هرآنچه رنگ و طعم و لعاب ایرانی نداشته باشد سر جنگ داشته که با طرفداری غیر علمی و غیر فلسفی از یک گروه و مرام وعقیده پرداخته که از تاریخ نبش قبر شده است .
این میهن پرستی افراطی که در فضای مجازی تقریبا جایگاهی غالب دارد از پشتوانه تاریخی متناسب بر خور دار نیست و دارای ادبیات تاریخی وزینی هم نبوده و هیچ اتکایی هم به نظریات علمی زیست شناسانه و مردم شناسانه و جغرافیای سیاسی نداشته و از فرهنگ تحزب و عضویت و سازمانی هم بدور می باشد .این لجام کسیختگی اجتمایی و شووینیسم ,بر پایه روایاتی آمیخته با افسانه ها و رویاهایی در باره قدرت و عظمت یک امپراطوری و بزرگی و شوکت نژادی و خونی شکل گرفته که در قصه های هزارو یک شب در زمانهایی دور و مکانهایی افسانه ای وجود داشت که هم شیرین بود و هم تخدیر کننده.سیطره این تفکر در فضای مجازی ,پتانسیل های نهفته در این فضا را نه در جهت آگاهی های اجتمایی و درک و تبیین راهکار مناسب دوران گذار بسوی دمو کراسی, بلکه درجهت خلاف و اتلاف آن پیش می رود.

جلال میرزا آقایی