چاپ مطلب چاپ مطلب

“فسون گشت واژه های شیدایی در سرای تو”/جلال میرزاآقایی

 

اختصاصی همای گیلان: ویل دورانت در نگارش کتاب “تاریخ تمدن ” سعی وافری کرد که از واژه هایی متناسب با روح نهفته با اقلیم جغرافیایی تمدن مورد نظر خویش بکار گیرد و بیشتر از تحلیل تاریخی در نگارش آن استفاده برده است. .او این واژه ها را خلق نکرد بلکه از ادبیات فرهنگی و سیاسی و اجتمایی سرزمین مورد نظر به عاریه گرفته است .
اما تاریخ نگاری برای دیار و سر زمینی که ذره ذره و لحظه به لحظه خاک ش پر از حماسه می باشد ،دیگر نتوان از واژه های عاریه ای استفاده کرد بلکه نیاز به خلق و زایش واژه هایی است که روح و نفس گرم و تب داغ حماسه سازان را به همراه داشته باشد .ارتباط فلسفی بین حماسه و فرهنگ نهفته در ذات رویداد ها ،نیاز به رنسانی از یگ نگرش ادبی وزایش و پروتستاتی از واژه ها یی می باشد که نماد و نماینگر این خلق حماسه و مبین روح واقعی نهفته در ذات آن باشد .
برای بررسی ارتباط نهفته بین شمس و مولانا و تاثیر اندیشه های عرفانی شمس بر مولانا ،نیازی به تحلیل فلسفه تاریخ نیست بلکه خلق واژه های ادبی و بیان زیبایی نهفته در محاوره بین شمس و مولانا ،حماسه ادبی رنسانس و بخشی از تاریخ عرفان ما را رقم زده است .
طنازی قلم و شیوایی بیان و روح زنده در حیات نگارش تاریخی ،رقص واژه ها و نغز تیراژه ها و سیر معانی و مبانی از قرنی به قرن دیگر و از نسلی به نسل دیگر ،همه و همه به یمن واژه ها ی ادب و زیان فارسی ممکن شده است .
در مسیر این حرکت فرهنگی و رنسانس ادبی و همزمانی آن با رویداد های تاریخی و تلخی و شیرینی و تراژدی های نهفته که گاها با اشک و خون و آه عجین شده است ،روح بزرگ و بالنده و سوز و گداز تاریخی و زمان برای زبان و ادب و اشعار زبان فارسی در سبک های متنوع آن نظیر سبک عراقی و سبک خراسانی و سبک هندی و در قالب های متنوع مانند مثنوی و قصیده و رباعی و غزل و ….مهیا و شکل گرفته است .
اگر چه کژ تابی ها در فحص و کلام و فلسفه و همزمانی رشد شریعت در کش و قوس های برداشت متفاوت از متون آن و آوای موزون و همگون رشد و شیوایی در رسایی شعر ،این ادبیات فارسی بود که به کمک آندو همراه تاریخی خود شتافته است .معجزه دیوان شمس محصول غنای شعر فارسی با فهم عرفانی مولانا از شریعت و متون دینی می باشد و همچنان دیوان حافظ و هکذا….

سیر تحولات فرهنگی و سیاسی بعد از مشروطه را فرهنگ و غنای واژه های فارسی بود که در یک گستره تاریخی ،که هم با تحول شیوه های نثر و نظم فارسی همراه بود که تحولات نوین را با اشعار نوین متناسب با قرن حاضر در قالب شعر نو عرصه کرده است .
عصر ملک الشعرای بهار و دهخدا و عباس اقبال آشتیانی و دایره المعارف لشکر هَزاران از فرخی یزدی و نسیم شمال و فروغ و نیما یوشیج و بعد ها شاملو و هوشنگ ابتهاج و ..‌‌که تصنیف، فسون کردند و واژه های ادب فارسی را به کام و نام عشاقِ مجنون کردند .
این سیر که همراه تحولات تاریخی همراه بود با استعانت از روح و ادب فارسی و خلق واژگان که بنوعی رنسانس و پروتستانی به گستره قلمرو جغرافیایی ،آسیای میانه و تا شبه قاره هند و حتی تا دروازه های ورودی اروپا ی اندلس و شاخ آفریقا ،را در نوردیده است .

چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما
ای جوانان عجم جان من و جان شما
“اقبال لاهوری”

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …