همای گیلان: زباله به درد مشترک طبیعت گیلان تبدیل شده است. زخم شیرابهها در جای جای طبیعت کم نظیر شمال ایران نه تنها باعث از بین رفتن هکتارها جنگل و زمین کشاورزی شده که سلامت مردم را هم با خطرات جدی مواجه کرده است.
طبیعت لنگرود که از معدود نقاط ایران است که هم کوه دارد و هم جنگل و هم دریا از تبعات زباله در امان نیست. تیرماه سال ۱۳۹۴ بود که غلامرضا منصفی رئیس وقت شورای شهر لنگرود از راهاندازی کارخانه کم پوست در شهرستان خبر داد و در ادامه همین خبر جلسهای با حضور مسعود احمدی مدیرکل خدمات شهری سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور، فرماندار و نماینده شهرستان لنگرود و مسئولین ذیربط در فرمانداری این شهرستان برگزار شد.
طی جلساتی که مسئولین در شهرستان و تهران از طریق سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور برگزار کردند مصوب شد تا هزینه احداث کارخانه کم پوست در لنگرود از محل بودجه ملی و استانی تا مین شود تا بخشی از ۱۴۰ تن زبالهای که در شهرستان لنگرود تولید میشود از خطر بالقوه خارج شود.
مدت اجرای احداث کارخانه ۱۲ تا ۱۸ ماه تخمین زده شده بود که ظرفیت پیشبینیشده برای کارخانه کم پوست هم بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ تن در هرروز اعلام شد.
مکان فعلی دفن زباله در «مادیان گو ابر» بخش اطاقور یکی از مکانهای پیشنهادی برای احداث کارخانه بود تا از طریق این کارخانه بخشی از زبالههای انبوه منطقه کاهش پیدا کند.
یکی از نخستین مصوبات این نشستها ثبت شرکت با حضور شهرداران شهرستان در راستای احداث کارخانه کم پوست بود که بعد از گذشت حدود ۱۲ ماه هنوز همین اقدام کوچک هم انجام نشده است.
دلیل ثبت شرکت این بود که اعتبارات مختص به احداث کارخانه به حساب این شرکت واریز شود تا هزینهها کاملاً مشخص باشد.
در حالی که انتظار میرفت مسئولین شهری شرایط حاد شهرستان در باره تهدیدات زباله هم برای محیطزیست و هم ساکنان لنگرود را جدی پیگیری کنند ولی آن چیزی که مشخص است کوچکترین اقدامی برای کاری ساده همچون ثبت شرکت هم صورت نگرفته است.
تالاب کیاکلایه یا تالاب زباله
هم اکنون تالاب کیاکلایه در پارک فجر محل دپو «موقت» زباله لنگرود و لات محله کومله نیز محل دپو زباله این شهر است. زبالههایی که هرروز از حجم تالاب کم نظیر کیاکلایه میکاهند و فریادرسی هم برای این تالاب نیست.
فاجعه زباله در اطاقور
بخشی دیگر از زبالههای شهرستان لنگرود هم به مادیان گوابر در بخش اطاقور که در دل طبیعتی کم نظیر واقع است منتقل و در آنجا دفن میشود. این مکان هم مانند بسیاری از مناطق قرار بود «موقت» باشد اما با گذشت بیش از یک دهه همچنان شاهد انتقال زباله به این مکان هستیم.
منطقهای که مانند لیلاکوه و نمونههای مشابه در آستانه از بین رفتن اکوسیستم و تهدید مستقیم سلامتی مردم است.
نکته اینجاست وقتی شنونده اظهارات متولیان ساماندهی پسماند میشوید آنها را نسبت به خطرات مخرب دفن و سرازیرشدن شیرابههای زباله کاملا آگاه میبینی هستند اما نتیجهای که از هشدارهای همواره آنها دیده میشود تنها نشستهای گرم و صمیمی و غال با بی نتیجه است.
طبیعت لنگرود را فریادرسی است
البته انتظار حفظ محیط زیست و مقوله مدیریت پسماند موضوعی نیست که بتوان فقط با حضور مسوولین برطرف کرد بلکه نقش مردم نیز در تفکیک زباله از مبدأ بسیار تاثیرگذار است و از حجم زبالهها نیز کاسته میشود. شهروندان وقتی میتوانند اهمیت موضوع و خطراتی که در انتظار زندگیشان است را درک کنند که با آموزش آگاه شوند.
آیا طبیعت لنگرود را فریادرسی است و از دل جلسات انبوه بالاخره شاهد اقدام عملی خواهیم بود؟ چند نقطه این شهر مانند تصاویر پیش رو که در ارتفاعات اطاقور ثبت شده به فاجعه تبدیل شده است که اگر راهکاری فوری برای آن اندیشیده نشود تنها چند هکتار زمین قربانی نمیشود بلکه مردم منطقه هم در این باتلاق خود ساخته فرو میروند.//گیل نگاه