همای گیلان: در ابتدا جا دارد قبل از ورود به موضوع یادداشت ،به این نکته اشاره داشته باشم ، اینجانب در سنوات ماضی مدیریت میراث فرهنگی شهرستان رشت را بر عهده داشته و با اهمیت و دغدغه های حفظ و مرمت و باز آفرینی بافتهای تاریخی که ریشه و هویت فرهنگی شهرهای ماست مانوس بوده و این مختصر نگارش را با تبادل نظر با کارشناسان دلسوز و متخصص امر مرمت ، معماری بافتها می باشند ، تهیه نموده ام. و هدف از این متن ابتدا تشکر از شهردار محترم رشت و همکاران محترمشان می باشد که با هدف احیای بافت مرکزی شهر رشت به سبک معماری اوایل قرن جاری آغازگر این پروژه بزرگ شدند و سپس با نقد و بررسی آنچه انجام شد نسبت به اصلاح ایرادات پروژه ،که می توانست با همیت و همکاری کارشناسان متخصص امر بسیار اصولی تر و به معنی واقعی کلمه ، تحت عنوان پروژه پایلوت باز آفرینی ،سرمشق دیگر شهرهای ایران قرار می گرفت.
بعد از مدتها فرصتی پیش آمد، البته با هدف تحسین و بیشتر از روی وسوسه این همه تبلیغات محیطی و مجازی در خصوص تکمیل پروژه ای که سالهاست حرف اول مسئولین و مردم رشت است از این شاهکار به صورت عینی تحت عنوان “پروژه باز آفرینی بافت مرکزی شهر رشت” دیدن نمایم ،شاید بهانه ای شود به عنوان دوستدار این تحول، بر اساس وظایف شهروندی، از متولیان این اقدام ، طی یادداشتی تشکر و قدر دانی نمایم. حرکت خود را از ابتدای خیابان سعدی و ازضلع شمالی میدان شروع کردم ،ولی متاسفانه کلیتی که در ابتدا می دیدم ، آن چیزی نبود که تصویرش را در ذهن خود متصور شده بودم. همیشه برای من کلمه باز آفرینی معنی دیگری داشت. باز آفرینی یعنی بر گرداندن و اصلاح و زدودن اثرات غیر کارشناسی تغییرات که سهواً و بدون مطالعه در گذر سالها محیطی را تحت تغییر قرار داده است ، به شکل اصیل اولیه و تاریخی خود آنهم بر مبنای مطالعات و مستندات صورت گرفته ،که البته با توجه به ثبت ملی میدان شهرداری و خیابانهای منتهی به آن (امام ،شریعتی ،سعدی و علم الهدی)توسط سازمان میراث فرهنگی، دسترسی به این اسناد و مستندات کار پیچیده و غیر قابل انجامی نخواهد بود .چیزی که در اولین نگاه در این مجموعه بچشم میخورد باز سازی و زیبا سازی و مدرن سازی شهریست که تفاوت زیادی با احیا و باز آفرینی بافتهای تاریخی دارد . کافی بود عملیات اجرایی این پروژه بر اساس ابلاغ ضوابط بافتهای تاریخی شکل میگرفت.
اولین چیزی که پس از مشاهده کیفیت پایین اجرای کار و زیر سازی کف به چشم میخورد و تعجبم را بر انگیخت تیرهای چراغ برق فانتزی بود که نمونه اش را بعضاً در فیلمهای تخیلی هالیوود دیده بودم و مطمئنم از این نوع تیرها در زمان قاجار نداشتیم ، جلو تر که رفتم المانهای جدید هنر نو مجسمه سازی به چشم میخورد که رابطه آن با رشت قدیم برایم نامشخص بود، البته در کف مسیر پیاده تابلو کوبهای ورقهای استیل معرفی رشت و بزرگانش در میان انبوه موزاییک های بتنی که ظاهرا قرار بود بر اساس طرح اولیه سنگ فرش باشد ، ایده جالبی بنظر میرسد ولی با توجه به کیفیت کم و نوع نصب ، بعید می دانم عمری داشته باشد. بگذریم از جانمایی بی سلیقه مجسمه میرزا که سالها نماد مرکزی این میدان بود و البته مورد دیگری که خیلی به مدرن تر بود ، باکسهای کامپوزیتهای آینه ای خیابان امام بود که دور تمامی جعبه های تقسیم برق و مخابرات را با بی سلیقگی گرفته بود. هرچه دقیق تر که میشدم انگار که هیچ یک از این اجزای پازل جایگاهشان اینجا نبود، و شاید فقط برای جمع شدن کار در کنار هم قرار گرفته اند. باخودم گفتم شاید اسم این طرح باز آفرینی رشت قدیم نیست و من وارد رشت دهه های آینده شده ام، ولی با دیدن مغازه های اطراف و آن پوسته های تبلیغاتی بی نظم و ترتیب دیدم این همان مرکز شهر فرسوده خودمان است. جای سوال است متولیان میراث فرهنگی استان که بعضاً در مواردی برای سانتیمترهای ساخت ساز در بافت تاریخی و حرایم آن بر اساس ضابطه نظارت می کنند وبر اساس وظایف ذاتی و قانونی خود احساس مسئولیت چرا این بار در مقابل این همه تغییرات ، آنهم در مهمترین نقطه شهر رشت سکوت کرده و بعضاً مشاهده می شود در مصاحبه های خود به تمجید از این طرح می پردازند. در صورتی که به گفته یکی از مشاورین ملی این پروژه، در حوزه میراث فرهنگی، اکثر مواردی که به صورت پیشنهادی در جلسات کارشناسی ملی و مصوب گردید و از طریق اداره کل میراث فرهنگی به شهرداری رشت ابلاغ شده است ،که می توانست در جهت گیری این پروژه موثر باشد ، لحاظ نشده است.
شاید تنها نکته مثبتی که در این طرح به چشم میخورد ایجاد الگوی ترافیکی جدید در بافت مرکزی شهر باشد، که البته قابلیت مسدود کردن خیابانهای منتهی به یک میدان و جلوگیری از تردد اتومبیلها در این محدوده برای تمام شهرهای کشور وجود دارد، بگذریم که چه مشکلاتی را برای کسبه و ساکنین، بخصوص مهمانپذیرها و هتل های آن محدوده ایجاد نموده ایم. امیدوارم با برگزاری نشستهای فوری، کارشناسی و اصلاح اساسی، شاهد باز آفرینی واقعی این محدوده بر اساس نمادها و با استفاده از مصالح بومی و سنتی گیلان قدیم باشیم.
سید محمد علوی