اختصاصی همای گیلان: در کشور ایران ؛ تبعیض در همه جا رواج دارد .
فوتبال ایران در پیش از انقلاب در استقلال و پرسپولیس دیده می شد . چرا ؟ چون این دو تیم پایتخت بودند .
چون شهرستان ها امکانات کمتری داشتند گاهی نیز قهرمان می شدند .
پس از انقلاب ؛ بویژه پس از پایان جنگ ، روابط سرمایه داری و توجه به شهر تهرآن جان تازه ای گرفت .
همه ی وزارتخانه ها و.... در شهر تهران است. روشن است که بیشتر درآمد ها در شهر و استان تهران هزینه می شود که خوشبختانه یا متاسفانه مساحت استان های تهران و گیلان برابر است و مساوی ۱۴ هزار کیلومترمربع .
استان تهران ۱۵ میلیون نفر و گیلان حدود ۳ میلیون نفر .
کوچ بیشتر بیکاران و دانش آموختگان به سوی تهران است .
کوچ فوتبالیست ها نیز اینگونه است . چون یک جمله ای معروف در اقتصاد هست که : سرمایه ، ترسو هست پس جایی می رود و می ماند که امن و آرام باشد . یک فوتبالیست هم سرمایه است و به تهران می رود که پول بالاتری می دهند و امن تر هم هست .
همچنین همه ی رسانه های داخلی ، اخبار فوتبال استقلال و پرسپولیس را پوشش می دهند و تلویزیون هم مستقیم پخش ملی می نماید .
نود درصد فوتبالیست ها از فرودست ترین طبقه ی درآمدی ایران هستند . اگر به فردی برنخورد باید بگویم یک نسبت شدیدی بین ترک تحصیل و ورزش قهرمانی وجود دارد . کشور برزیل و آرژانتین، در ۱۹۸۰ ( ۱۳۵۹ ) “سیاست تعدیل اقتصادی ” را اجرا کردند .این امر سبب فقر و فلاکت ۲۰ میلیون نفری در برزیل و آرژانتین شد . این سیاست در ایران هم در سال های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ اجرا شد.رشد تورم ۵۰ درصدی در ۱۳۷۴ ، دوگانگی شدید اقتصادی و کارگران قراردادی و…. ایجاد شد .
” ریوالدو “ستاره ی فوتبال برزیل؛ در ۱۶ سالگی ؛ دندان مصنوعی داشت از شدت فقر .سپس به پول رسید . بی گمان امروزه اقتصاد برزیل ؛ سالانه ۳۰ میلیارددلار صادرات فوتبالیست دارد. ایران بعد از ۱۳۷۰ ؛ فوتبالیست هایی صادر کرده و می کند و نامدارانی چون دایی و خداداد و…..
نظام سرمایه داری همانند یک زنجیره هست که در حلقه های برجسته ی آن کارتل ها و تراست ها
وجود دارد .
از اینرو انحصار طلبان فوتبالی ؛ بازیکنان برجسته و اتیه دار را به پایتخت و به تیم های استقلال و پرسپولیس می کشانند که به تیم هایشان مدد رسانند و هم با انتقال آن ها به کشورهای دیگر ؛ درآمد خود و باشگاه را تامین کنند .
از اینرو با قاطعیت می توان گفت که : زحمت را بلبل کشید و فیض را باد برد . یعنی تیم های شهرستانی؛ این سرمایه ها را پرورش می دهند و این دوتیم استقلال و پرسپولیس آن ها را بسته بندی می کنند و به نام( برند ) خود .
همان کاری که اسپانیا با زعفران ایران انجام می دهد .
همان کاری که کانادا و دیگران با دانش اموختگان نخبه ی ایران می کنند و سالانه میلیارد ها دلار سود می برند .
یک دانش آموخته ی داخلی برای دولت های ایران ۱۰ میلیون دلار هزینه دارد. کشورهای دیگر این افراد را بدون هیچ هزینه ای در اختیار می گیرند و ماهانه ۴ تا ۵ هزار دلار به کوچندگان می دهند . این دانش آموختگان خوشحال و آن کشورها هم از این دزدی ها سرحال و دولت های ایران هم بی حال !
در یک کلام؛ شهرهای ایران ؛ روستاهای ایران را ؛ تهران کل شهر ها را و بیگانگان نیز کل ایران را استثمار علمی و اقتصادی می کنند !
چرا ؟ چون استثمارکنندگان انحصاری می خواهند سود شان را حداکثر کنند و استثمار شوندگان علمی و فوتبالی درآمدشان را .
این روند تبعیض آمیز و طبقاتی از ماهیت سرمایه داری بر می خیزد و تفاوتی ندارد که موضوع آن علم باشد ورزش باشد یا گردش باشد .
استقلال خوزستان در ۱۳۹۵با کمترین امکانات و پرسپولیس تهران با بیشترین امکانات ؛ در ۱۳۹۶قهرمان شدند .
قهرمانی ان دیده نشد و قهرمانی این در بوق و کرنا شد !چرا ؟
آن در یک استان محروم بود و این در یک استان مرفه .
سرمایه داران در نقاط محروم ؛ سرمایه گذاری نمی کنند بلکه در نقاطی سرمایه گذاری می کنند که بازدهی سرمایه بالا باشد . این امر کلید پیشرفت انحصارگران سرمایه داری هست .
یکی از یک روستای دورافتاده به دانشگاهی معتبر می رود و کناری اش از کنار همان دانشگاه آمده با خودرو و امکانات عالی .
آن روستایی شاهکار کرده و این شهری فقط شرمسار نیست و گرنه شاهکاری نداشته است .
به همین دلیل قهرمانی پرسپولیس در من شوقی ایجاد نکرد اما قهرمانی پارسال استقلال خوزستان بسیار بسیار شوق انگیز بود.
/دکتررحیم پوردکترای اقتصاد