چاپ مطلب چاپ مطلب

نگاهی به زندگی و شعر صائب تبریزی ( علیرضا مددی مژدهی)

اختصاصی همای گیلان:میرزا محمد علی متخلص به صائب تبریزی ۱۰۸۶-۱۰۰۰ق.


بزرگترین غزل سرای قرن یازدهم ،ملک الشعرای دربار شاه عباس دوم صفوی و یکی از شاعران نامدار سبک هندی است پدرش تاجر معتبر و عمویش معروف به شیرین قلم استاد خوشنویسی بودند و خودش نیز خطی خوش داشت خانواده شاعر به همراه هزار خانواده با سیاست انتقال اقوام ترک و کرد در زمان شاه عباس کبیر از تبریز به اصفهان کوچانده شده در محله به نام تبارز( یعنی تبریزی ها) اسکان داده شدند. صائب به حج سفر کرد و سپس به هندوستان رفت و از ۱۰۴۲ -۱۰۳۴ مدت ۸ سال از عمرش را نزد حاکم احسن الله ملقب به ظفرخان سپری کرد و در ۱۰۴۲ به ایران بازگشت و در دربار شاه عباس دوم ملقب به ملک الشعرا گردید در همان شهر به رحمت خدا رفت و در محله لنبان اصفهان مدفون گشت( خیابانی که امروز به نامش صائب‌تبریزی معروف است)
صائب از شاعران کثیرالشعر است آمار اغراق آمیز ۳۰۰ هزار تا۰ ۱۲ هزاربیت شعر را به وی نسبت دادند این شاعر بزرگ سبک هندی ۱۷ غزل به ترکی آذربایجانی حدود چهار هزار بیت در قالب قصیده یک مثنوی کوتاه و ناقص به نام قندهارنامه و سه قطعه سروده است ولی شهرت عالمگیر وی به قالب غزل برمی‌گردد که بحق استاد این قالب شعری است
استاد مرحوم محمد قهرمان دیوانش را منتشر کرده است
ازجمله ویژگی‌های شعر صائب عبارتند از:
۱-جستجویی فضای تازه و تعبیرهای بی سابقه در مضمون پردازی و خیال انگیزی
۲-استفاده از تجارب روزمره و فرهنگ عامیانه
۳- اسلوب معادله
۴ -اغراق و ایجازدرکلام
۵-خودداری از به‌کارگیری وزن های نادر مهجور
۶-او صیاد الگوها ،طرح ها تناسب های زبانی و تصویری بوده، منبعی شعرش، زندگی خودش و اطرافیانش به شمار می رفتند
بنای شعر صائب تبریزی تک بیت بوده بیت ها در غزل او دارای معنای مستقل بودند و بسیاری از تک بیت های او امروز ضرب المثل و کنایه در نزد مردم مورد استقبال قرار می‌گیرند
اصولاً شاعران سبک هندی را می توان به دو دسته تقسیم کرد: ۱- بزرگان این سبک چون صائب، کلیم کاشانی و خوئینی که بیت های قابل فهم با وحدت موضوعی از زبان ساده و قابل فهم دارند.
۲- مشاهیری چون بیدل دهلوی محمدقلی سلیم که در زبان سهل انگار بوده‌اند و فهم رابطه در مصراع اشعارشان سخت است.
برای استحضار خوانندگان محترم و ارجمند چند بیت از اشعار صائب را تقدیم میکنم:
این چه حرفیست که درعالم بالاست بهشت
هرکجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت

دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود
گردون تو تیره نباشد همه دنیاست بهشت

من از بی قدری خار سر دیوار دانستم
که ناکس کس نمیگردد از این بالا نشینی ها

مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد
غنچه خاموش بلبل را به گفتار آورد

یاد ایامی که با هم آشنا بودیم
ما هم خیال و هم سفیر او هم نوا بودیم
معنی یک بیت بودیم از طریق اتحاد
چون دومصراع گرچه در ظاهر جدا بودیم

پایان

با کانال همای خبر همراه باشید.http://@homaygilanir

About مدیر خبر1

Check Also

۵۱ پیشکسوت و هنرمند صنایع دستی گیلان به مناسبت روز جهانی صنایع سنتی و دستی روز سه شنبه طی مراسمی در اتاق بازرگانی گیلان تجلیل شدند

۵۱ پیشکسوت و هنرمند صنایع دستی گیلان به مناسبت روز جهانی صنایع سنتی و دستی …