اختصاصی همای گیلان: فرآیند تغییر و تحولات در رشد اقتصادی در سالهای گذشته و تاثیر آن بر محیط زیست و همچنین بوم های طبیعی, نقش بسزایی در ازیاد نگرانیهای حقوقی در ابعاد بین المللی آن داشته است .نگرانیهای فزاینده در زمینه حفظ محیط زیست جهانی ,شاید واکنشی باشد به تاخیر بسیار زیاد ,که اجزای طبیعی تشکیل دهنده محیط زیست مانند دریا ها و اقیانوسهاو خاک و سیستمهای اقلیمی و گونه های متنوع حیوانی و گیاهی ,همگی به لحاظ بهره برداری بی امان و فشرده انسان از منابع طبیعی زمین در قرن اخیر در معرض نابودی قرار گرفته اند .آثار جانبی رشد اقتصادی ,مانند استفاده از سوخت های فسیلی , پخش مواد شیمیایی نابود کننده لایه اوزون ,پخش اکسید های سولفور و نیتروژن ,تولید مواد شیمیایی سمی و دیگر ضایعات و ورود آنها به هوا و آب و خاک و از بین بردن جنگلها و غیره, چنان فشاری به محیط زیست طبیعی وارد کرده است که سلامت جسمانی و اقتصادی بشر به مخاطره افتاده است و عواقب و هزینه های این فعالیت ها برای نسلهای آینده چه در کشور های صنعتی و چه در کشور های در حال توسعه بسیار سنگین تر از آن خواهد بود که جمعیت فعلی جهان تجربه می کند .
تا دهه ۱۹۸۰میلادی ,مسائل زیست محیطی از دید گاه قدرت های بزرگ جهان ,کم اهمیت بوده ودر ساختار نظام بین الملل لحاظ نمی شد و جایی هم در سیاست نداشت . اما با ظهور و بروز حنبشهای حفظ محیط زیست و NGOهای متعدد و متنوع برای حفظ طبیعت و همه آنچه که مربوط به nauther bio organic ها میشود جهش فاحشی صورت گرفته است و موضوعات مر بوط به محیط زیست از موقعیت جدیدی در سیاست گذاری های جهانی و در نتیجه در مناسبات جهانی و حقوق بین الملل از جایگاه مناسبی بر خور دار شده است و این مسائل ,فقط علمی و فنی و یا بحث های آکادمیک نیستند بلکه با موضوعات مهم جهان سیاست و اقتصاد و حقوق بین الملل گره خورده است که بحث های مبنایی در استفاده از منابع و روابط شمال و جنوب و اختلافات بین المللی و ثبات سیاسی و اجتمایی داخلی و سر انجام آزاد سازی تجارت جهانی که موضوع بحث این مقاله می باشد بر آن قرار گرفته است .
قبل از عصر مرکانتیلیسم ,ارتباط کلی بین تجارت بین الملل و محیط زیست وجود نداشته است هر چند ایندو فی نفسه ,هیچگاه از هم جدا نبوده اند و انسانها که خود موجودی طبیعی اند از دیر باز به تجارت سنتی و کلاسیک و رابطه مقدس بین خود و طبیعت بر قرار کرده بود مانند پرستش آتش نزد زرتشتیان و یا پرستش خورشید نزد اینکا های آمریکای جنوبی و یا مقدس شمردن خاک و باران نزد بومیان آمریکای شمالی ,نماد هایی چند از این پیوند های مقدس بشمار می آیند .
با گسترش شهر نشینی ,تجارت نیز ابعادی گستر ده تر پیدا کرد و بازر گانی نیز رونق بیشتری گرفت .اما وضع انسان عصر جدید کاملا فرق می کند و او نه تنها برای محیط زیست ارزش ذاتی قائل نیست بلکه حفاظت از آن را فقط در چاچوب منافع شخصی و بهره برداری اقتصادی صرف می داند .حقیقت این است که با اعمال سیاست های آزاد سازی تجارت جهانی,بسیاری از تضاد های بالقوه ای که میان حفاظت از محیط زیست و تجارت جهانی وجود دارد بیش از پیش نمایان گشته است و طرفداران تجارت جهانی معتقدند که توجه بیش از اندازه به محیط زیست غیر واقع بینانه است وبر تجارت بین المللی تاثیر منفی دارد.از طرف دیگر طرفداران محیط زیست اعتقاد دارند که آزاد شدن تجارت جهانی به شکل نو و امروزی آن ,تهدیدی بالقوه برای محیط زیست می باشد .بهر حال در سالهای اخیر با این استد لال که افزایش تجارت آزاد باعث افزایش ثروت می باشد و این امر به نوبه خود به کشور ها اجازه می دهد که تدابیر مناسبی برای حفاظت از محیط زیست اتخاذ نمایند .
این دوحریف دیرین بناچار به منافع و زمینه های مشترکی دست یافتند و ادامه تنازع را مناسب ندیدند و با این استد لال که توسعه صنعتی ارتباطی تنگاتنگ با بهره برداری از منابع طبیعی دارد لذا مروجان تجارت آزاد و صنعتی مجبورند که از محیط زیست حفاظت و حمایت کنند و موافقت نامه های مناسبی را که در آن می توان منافع مشترکی همچون حفاظت از محیط زیست را مورد بحث و گفتگو قرار دهند در نتیجه تجارت آزاد باعث ایجاد معیار های مشترک همچون حفاظت از محیط زیست می گردد که تمامی دولت ها ,حتی آنانکه تمایلی به حفظ محیط زیست ندارند باید از آن پیروی کنند و چنین استدلالی از لحاظ نظری مشکلات عدیده ای را بوجود می آورد که این تضاد مبانی نظری را چگونه حل و فصل کرد که آیا تجارت آزاد باعث میشود که دولت ها برای نیل به اهداف اقتصادی خود,مقررات بین المللی مناسبی برای حفاظت از محیط زیست وضع کنند ویا اینکه پیروی از مقررات بین المللی حفاظت از محیط زیست و سپس مقررات داخلی است که باعث میشود کشور ها عاقلانه و عامدانه و آگاهانه و با علم به اهمیت حفظ منابع خود ,قدم به عرصه تجارت آزاد بگذارند و مهمتر از همه اینکه اصولا چرا باید تضادی بین رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست وجود داشته باشد؟
ادامه دارد
جلال میرزاآقایی