اختصاصی همای گیلان: *ای معلم ای نوا چون ساز نی *
ای که تعلیم می دهی در راز نی*
یک زمان فردوس توس با جان پاک *
پارسی افشان در این افسرده خاک*
ای معلم ! تو چراغی بر قلوب*
حق تو روشنگری وقت غروب *
“معلمان ” نمایندگانی را اموزش و پرورش داده اند که در “مجلس”
ماهانه چند برابر معلمان؛حقوق می گیرند!
اما نمایندگان؛نمی توانند یک ” قانون” تصویب کنند که ” معلمان “سه میلیون تومان ماهانه بگیرند که روی” خط فقر” ماندگار شوند ؟!
* قبل از انقلاب شاید۲ درصد دانش آموزان به مدارس خصوص ( ملی ) می رفتند . در سال ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹آقایان رجایی و باهنر اجازه خصوصی سازی مدارس را ندادند. با روی کار آمدن «دولت سازندگی,» جمله ای جاری شد که : هر وزارتخانه و سازمان خرجش را در بیاورد!این حرف آغاز فاجعه شد! چرا ؟
۱) این طرح صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بود تا خصوصی سازی گسترش یابد.
۲)شهرداریهای سراسر کشور ” قانون زمین شهری ” را کنار گذاشته و ساخت و ساز گرها در ازای پرداخت پول ، در جاهای مناسب و نا مناسب شهری ، مجوز ساخت و خرید” تراکم” گرفتند .
۳)فروش آرم ترافیک روزانه و سالانه هم رایج شد.
۴)در بخش درمان و خصوصی سازی آن ، ابعاد فاجعه بیشتر است.
۵) مانند فرعون ! عجایب هفتگانه درست کردند:مدارس (دولتی ،غیر انتفاعی “غیر دولتی”، استعدادهای درخشان ، شاهد ،نمونه مردمی ، هیات امنایی و ماندگار)
پیامد این کار ؛
دانش آموز درسخوان پولدار و پولدار درس نخوان و دبیر توانمند و مدیر کاسبکار کوچ کردند چند صد متر بالا تر برای کسب در بازار.
از دیرباز ترکیب دانش آموزان کلاس ها ۳۰ درصد زرنگ و ۵۰ درصد متوسط و ۲۰ درصد هم ضعیف بودند .
اینان به داد هم می رسیدند و بجای رقابت ،رفاقت بود .
با رفتن دانش آموزان زرنگ ؛ماندگان را حقارت دست داد و آن کمک درسی به هم ضعیف شد.
دبیران توانمند ؛انرژی شان،در مدارس خصوصی صرف می شد و در مدارس دولتی فقط حضور داشتند .
واگذاری مدرسه خصوصی به انحصار انجامید و فروش زمین یا باغ مدرسه ؛توسط برخی از مالکان ؛سودی سرشار بردند.
نرخ رشد جمعیت کشور در ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ حدود { ۴ درصد } در سال بودکه نهایتا در سال های ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ انفجار جمعیت دانش آموزی پایان یافت .
اینک کل دانش آموزان حدود ۱۲ میلیون نفر و جمعیت دانش آموزی مدارس غیر دولتی یک میلیون و چهارصد هزارنفر نفر است(۱۲ درصد). چه اتفاقی افتاد ؟! الف ) اضافه کاری از بین رفت .
ب)دانش آموزان مدارس دولتی و غیر دولتی هم به دلیل کاهش رشد جمعیت روز بروز کاهش یافت.
ج) مدارس غیر دولتی با آموزگاران و دبیران مانند نظافتچی های ساختمانی قرارداد می بندند ماهی ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان { در شهر های کوچک} .
د) مدرسه هایی هست که۱۰۰ متربع مساحت و ۵۰ دانش آموز دارد!
برخی استخرها از آن ها بزرگترند.
س) هزینه چاپ پرسش ها ؛از دبیران دریافت می شود .
ش) به دانش آموزان ضعیف نمره کمتراز ۱۷ داده نمی شود!
چرا ؟
زیرا این دانش آموزان کالای چند میلیون تومانی هستند که باید باشند .
بازرسین آموزش و پرورش هم مانند
« بز اخفش » فقط سر تکان می دهند! نتیجه : بر اثر خصوصی سازی مدارس و دانشگاه ها « حقوق ماهانه آموزگاران و دبیران و استادان » را خیلی پایین نگه داشته اند* و بخشی از اینان را به بخش خصوصی سوق داده اند که پیامد آن پایین آمدن کیفیت تحصیلی در هردو بخش دولتی و خصوصی شد با این تفاوت که بخش خصوصی { مدارس غیر دولتی و دانشگاه ازاد و پیام نور **} اولا تبلیغاتی و ثانیا غارتگرانه است .
از کجا معلوم ؟!
بروید به شجره مالکین مدارس غیر دولتی و دانشگاه آزاد و پیام نور نظر بیفکنید قطعا با من همداستان می شوید .***
در کشورهای پیشرفته مردم دغدغه آموزش ، مسکن،کار ،درمان و آمد و شد را ندارند!
اتفاقا در ایران مردم فقط دغدغه همین پنج تا را دارند.
* پایین بودن حقوق معلمان نمایانگر بی اهمیتی به علوم جدید است .
علوم جدید در نزد بعضی ها «خوردن مردار در شرایط اضطرار است »
** الان دانشگاه آزاد ( مانند خودرو سازان )ساختمانی هایی در داخل و بیرون ایران دارد که به کار نمی آید.
***نظام وظیفه اعلام کرد سربازان بیسواد در صورت باسواد شدن ترخیص می شوند !این ها ۲۰ سال بعد از انقلاب به دنیا آمده اند !
در کدام خراب آباد بودند که مدرسه نرفتند؟
!منابع:۱) سالنامه های آماری
۲) سایت مربوط به انواع مدارس
۳) نقدی بر خصوصی سازی نوشته ی دکتر رزاقی.
/علی رحیم پور
با کانال تلگرام همای خبر همراه باشید