چاپ مطلب چاپ مطلب

چرا به آگاهی تاریخی ، سخت نیازمندیم؟/جلال میرزااقایی

همای گیلان، “آگاهی تاریخی” ،نیاز بشریت در تمام قرون و اعصار بوده است و شاید مفهوم انسانی و شخصیت ملت ها در گِرو تعریفی جامع و فراگیر از آن باشد .هویت و ماهیت و شناسنامه ی اقلیم جغرافیایی و در سطحی عالی ،همه مفاهیم “بودن “در تعریف علمی و فلسفی ملل متفاوت با آگاهی تاریخی شکل می گیرد .
عدم درک و آگاهی از پارامتر های تشکیل دهنده ی هویت ملت ها و واژگونی و بی مفهومی اجزای تشکیل دهنده آن ، منجر به نقصان در ماهیت و تشکیک در هویت تاریخی میشود .تحولات بنیادین در قرون ماضی و استیلای قدرتمندان در تعویض و تغییر جغرافیا و جابجایی روح و فرهنگ حاکم و مجموعه ی شیرازه و شکل و همه اجزای ملاط همبستگی ملت ها و کوچ اجباری و کسیختگی باورهای تمدنی و هجرت به نقاط معلوم و نامعلوم ،باعث جراحی های تاریخی شده است که امروزه شناخت و پیدایی ریشه ها را دشوار کرده است که مورخان و تاریخ نگاران ، با این پدیده مشکلات فراوانی داشته و دارند .
جنگ ها و نزاع ها که از دویست تا سیصد سال پیش در حوزه جغرافیایی بین النهرین و تا شبه قاره هند و از طرفی دیگر تا آسیای میانه و قفقاز ، به وقوع پیوسته ، باعث انتقال و امتزاج و حتی امحا ی ،تاریخ و فرهنگ و زبان و ادبیات حاکم بر این سرزمین ها شده است.به زیر سلطه رفتن اقلیم جغرافیایی و کوچ اجباری ساکنان این سرزمین ها و تکلم و تعلم و تامل و تفکر ، همزاد همیشگی مهاجمان و مهاجران بوده است و نمونه بارز تاریخی آن زبان فارسی و تکلم آن با لهجه های متاثر از اقلیم جدید بوده است .
آگاهی از هجرت و عزلت و هزیمت و عظمت و عزیمت این زبان در گستره جعرافیایی شرق تا غرب و شمال و تا قاره آفریقا ووو… نیاز حیاتی می باشد که دانش پژوهان و دانشجویان و محققان می توانند در این زمینه به تحقیق و تفحص بپردازند .
شبه قاره هند و آسیای میانه و قفقاز تا پشت دروازه های اندلس اسپانیا ، همیشه میزبان ادبیاتی عمیق ، هنر مندی لطیف و زخم خورده از هجوم بیگانگان بود که به آنها پناهنده شده و بعد ها ، بخشی از هویت و ماهیت تاریخی آنان را شکل داده است .
نظامی گنجوی و رودکی و مولانای بزرگ و مهاجرین به شبه قاره هند ،که بسیاری آنان در این مقال نمی گنجد و امروزه بر سر تعلق اقلیمی آنان و مفتخر شدن به آب و خاک خویش ، محل نزاع و حتی دعاوی حقوقی آن به یونسکو هم کشیده شده است .
کشوری با تمدن چند هزار ساله که تاریخ آن با جغرافیا ، پیوندی تنگاتنک داشته و پیچیدگی اقوام و هجوم بیگانگان و در مقطعی ،هجوم به بیگانگان و پشت سر گذاشتن عصر های شکوفایی علمی و تنوع و غنای فرهنگی که رنسانس علمی اش از تمدن باستانی به تمدن اسلامی و منطقه ای و گستردگی آن از جندی شاپور تا نطامیه بغداد و حتی به الازهر در قاره سیاه هم رسیده ، حیف و هزاران حیف می باشد که عمر فرهنگستان تاریخی اش ، به نیم قرن هم نرسد .
آگاهی تاریخی ، محفوظات انتزاعی و ذهنی نیست که پشت میز دانشگاه و کتابخانه و بشکل گلخانه ای ، بدست آید بلکه آن باور اعتقادی است که با ممارست ها ی بسیار و تحقیقات گسترده و در یک فرآیند ملی و میهنی و با لمس و مشاهده ی آثار بزرگ و بزرگان موثر و متاثر از تاریخ و اجزای آن بدست می آید .شناخت چارچوب و گستره ی اقلیم جغرافیایی و تاریخ مشاهیر و دوره ها و قرون متمادی با محتویات هر قرن در حوزه فرهنگ و هنر و ادبیات و شناسایی و شناسنامه مهاجمان و مهاجران و از همه مهمتر اینکه بدانیم که چه بخش های از این سرزمین و در کدام سلسله و بوسیله کدام مهاجمان جدا شده است و اینک همان خاک و اقلیم جغرافیایی در تسلط و تصرف کدام کشور ها قرار دارد و امروزه ما چگونه می توانیم با این پاره های جدا شده از کالبد بزرگ ایران زمین ، ارتباط و یا همبستگی داشته باشیم و فارغ از ناسیو نالیسم کور سیاسی و شووینیسم فرهنگی ، حیات و ارتباط اساسی و سیاسی و فرهنگی و هنری برقرار کنیم ؟
آری، ما به این آگاهی تاریخی، سخت نیازمندیم .

جلال میرزااقایی

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

ایران در میان سه زیست‌ دیجیتال محمد پور خوش سعادت

ایران در میان سه زیست‌ دیجیتال محمد پور خوش سعادت در عصر پلتفرم، جامعه ایران …