چاپ مطلب چاپ مطلب

کالبد شناسی فرآیند “مطالعه” در دگردیسی عصر حاضر/جلال میرزاآقایی

اختصاصی همای گیلان، برسر درب ورودی آکادمی علوم یونان باستان، نوشته بود که :
“کسی که فلسفه نمی داند ،وارد نشود ”
و شهید مطهری ، شرط خواستگاری از دخترش را منوط به آگاهی از فلسفه گذاشته بود .
مسلما هدف از این گزاره ، آگاهی عام از چرایی و چگونگی تحولات پیرامونی در هر عصری می باشد و نه فلسفه ی حوزه تخصصی مانند فلسفه ی دیالکتیک مارکس و یا فلسفه ی افسون زدایی از قدرت اثر ماکس وبر ووووو.
در غیاب فلسفه ی چرایی ، روح جستجوگر در درون انسان به خذلان و خزان می رود و استعداد ها و حتی فریاد ها بیهوده تلف میشود و آنچه ظهور و بروز می یابد ، مشتی اوراق که وراقان از مغان تا مغاک ، بلغور می شود .
فرآیند دگردیسی بسوی تکامل در عصر حاضر ابتدا به شیوه ی مطالعه و نوع آن و سطح آن و دور نمای آن می پردازد و غفلت از این امور را، پرتگاهی برای سقوط به دام حقارت ، تفاخر و یا خود بر تر بینی می باشد که همه ی انبان دانش شان ، فتوکپی مدرکی است که دانشگاههای ما بسان نقل و نبات در هر فتوکپی ی آنرا ارسال می کنند و استیصال نسلی که امروز بند تنبان به آب داده و شده جیره خوار و مجیز گوی ، بسته های فکری و ذهنی دیگران . و بقول آلوین تافلر :
“بیسواد های عصر مدرنیته ، بر خلاف گذشته ، خواندن و نوشتن و کار با کامپیوتر را هم بلدند ولی روح تحقیق و پژوهش در آنها مرده و فقط مرغان مقلدی بیش نیستند .”
عصر و اصل زیباشناسی هنر و آیین هنری که موتور حرکت بنیان های زیبا پرستی و زیبا جویی و کامیابی های اخلاقی و انسانی در روابط نوین امروزین می باشد ، بدلایل استیلای فرهنگ تقلید ، به استیصال و در ماندگی گراییده و فاجعه آنجاست که با هر نقدی ،فقط همین مرغان مقلد، عصبانی و قد قد می کنند.
زوال اندیشه های بنیادین و فرصت سوزی های عالم سیاست و نابودی چشمه های حیات فرهنگی و تسلیم بی چون چرا در برابر دلربایی های تکنولوژی ، حیات حقیقی را بسوی مجازی برد و حقیقت وجودی انسان در برابر حقیقت مجازی او قرار گرفت و شاید این تعبیر توماس هابز که انسان گرگ انسان است را بتوان به تنازع گرگ مجازی انسان در برابر حقیقت ذاتی او قلمداد کرد .
حرکت های تاریخی ی شبه رفورمیستی که بنام تحول از سنت به مدرنیته و با هزینه های گزافی هم ، به یقه مان سنجاق کردند چیزی نبود بجز ، رسم و آیین و اسلوب چکونگی آداب معاشرت در معابر و منابر عمومی و شیوه های دوخت و دوز لباس های رسمی و چگونگی کلاهی که باید به سر گذاشت !
و از مشروطه به اینطرف و بعد از دویست سال شدیم همان خانباجی و خان اوغلی های عصر مشروطه و عصر رفورمیسم ، منتها اینبار در دستانمان ، ابزاری گذاشتند که بجای ما فکر می کند و بجای ما عمل می کند و همه ی نیازهای فکری و جسمی و هنری را در قالب بسته بندی ، در اختیار ما قرار می دهد .
آری این یک راز تاریخی سر به مُهر بود که هر که فلسفه نمی داند ، وارد نشود.

جلال میرزاآقایی

با کانال همای خبر همراه باشید

About عطیه نصرتی

Check Also

حیات وحش.. حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که اجازه بهره کشی و سوددهی به ما ندادند و در برابر سوءاستفاده های نابجای ما ایستادند یا فرار کردند.. به همین دلیل بیجا، انسان هایی که متمرد و سرکش و نافرمان بودند هم صفت “وحشی” گرفتند!

حیات وحش..   حیات وحش؛ نامی است که ما بر روی موجوداتی گذاشته ایم که …