کالبد شکافی تاریخی ی دو طرف ِدیوار انقلاب(قسمت۲)/جلال میرزااقایی
عطیه نصرتی خرداد 21, 1398مقالهدیدگاهها برای کالبد شکافی تاریخی ی دو طرف ِدیوار انقلاب(قسمت۲)/جلال میرزااقایی بسته هستند401 Views
اختصاصی همای گیلان، ….تئوری های شریعتی در حوزه مبانی نظری و اندیشه های دینی و مذهبی و تحلیل جامعه شناسی از آیین و بر ساخته های تاریخ ادیان و دمیدن روح تعهدِ مسئولانه به راهکار های عملی ،زمینه را برای خیزش نوعی انقلابیگری مهیا کرد که برای پیشبرد اهداف شان ،هم به این نوع ایدئولوژی مسلح شدند و هم دفاع مسلحانه از ایدئو لوژی شانرا ،واجب می دانستند و هر مانعی که در مسیر راه فکری شان بود ،متهم به وابستگی و انحرافات فکری و اعتقادی می شدند .
التقاط ،الحاد ،اپورتونیست ،ارتجاع ،پایگاه امپریالیسم، آمریکایی،وووواز واژه های اختراعی دیوار های قبل از انقلاب بود که حتی بعد از انقلاب هم بسیار مورد استفاده قرار گرفت و بعد ها حتی مرحوم بازرگان نیز از نیش این گزند ها در امان نماند .
سیر تکوین و تکون اندیشه ها که عقبه تئوریک انقلاب بدان متنسک شده بود بدون هر گونه عقلانیت فلسفی و تجارب تاریخی بود و اگر شالوده و موتور حرکت را بدرستی تجزیه و تحلیل کنیم ، طبقه متوسط که معمولا موتور انقلاب ها از آنجا منشا میشوند بدون هر گونه تحلیل جامعه شناختی و مصداق و زمینه های وجود انقلاب ،بدان گرایید و در همان ثانیه های اول بعد از پیروزی انقلاب به اشتباه خویش اعتراف کرد که ما باران می خواستیم و نه سیل !
فاتحان انقلاب در همه ادوار تاریخی ،به تناسب ذات فلسفی انقلاب ،گرایش بسوی تمرکز قدرت و حفظ این تمرکز با هر وسیله و به هر هزینه ای داشته و دارند و این حداقل نقاط اشتراک در همه انقلاب ها می باشد که فقط طبقه ای و ایدئولوژی خاص، حاکم بلامنازع و فعال ما یشای همه عرصه های بعد از انقلاب می باشند .
اندیشه های مسلط بر انقلاب نه تنها سیطره سیاسی و اجتمایی بلکه عرصه هنر و موسیقی و فرهنگ و حتی میراث تاریخی را هم به زعم خویش طرحی نو انداختند و اتوریته و کاریز مای انقلاب ،جایی و حقی برای ظهور و بروز اندیشه های مخالف و متفاوت قائل نشد و واژ های عصر مدرنیته نظیر دموکراسی ،احزاب مستقل و گردش آزاد قدرت در آن جایی نداشته و ندارند .
توسعه اقتصادی ،مدرن شدن جامعه ،اقتصاد آزاد و بازار ، وجود طبق متوسط نیرومند که پلی بسوی دموکراسی می باشند ،هرگز دغدغه های انقلاب و انقلابیون نبودند و نیستند و در سطحی بالاتر ،عرصه سیاسی و قدرت متاثر از آن همیشه متمرکز و در انحصار انقلابیون می باشد .
حفظ دست آورد های انقلاب حتی به قیمت فقر و تیره روزی، مباح و حلال شد و بخشی از هزینه های توسعه ملی در این راه صرف میشد و گرنه کیست که نداند ،هر اسلحه ای که ساخته میشود و هر راکتی که شلیک میشود و هر هواپیمای جنگی که به پرواز در می آید ،در نهایت نان گرسنه ای است که تغذیه نشده ،برهنه ای که پوشیده نشده ،و استعداد هایی که پر پر و شکفته نشده و ….
ادامه دارد …..