همای گیلان: حضرت علی علیه السلام : خدایا، ای پروردگار آسمان برافراشته … اگر ما را بر دشمنان پیروز گرداندی، از ستم و تجاوز دورمان دار و بر حق استوارمان گردان و اگر دشمنان بر ما پیروز شدند، شهادت را روزیمان فرما و از فتنه بازمان دار.( نهج البلاغه، خطبه ۱۷۰ ).
به نام خداوند لایق بندگی
شب عشاق همان روز دگر در پیشست مرگ این طایفه بسیار زجان در پیشست
من همان روز که نام تو شنیدم گفتم که فراموشیم ازدست بلاء در پیشست
چه غم از پرده دریهای نمیم است مرا که بر انداختن نام و نشان در پیشست
برو ای عقل و منه منطق وحکمت پیشم که مرا نسخه ی غمهای تشیع پیشست
رفت فرهاد ز پی عقل و بجایی نرسید گرچه صد مرحله از روز و شبش در پیشست
«و اینک زمینیان را فرصتی است تا در چشمه جوشان معرفت او تن بشویند و به نور وجودی او رخ برگشایند؛…»
علی آیینه مشهور قرآن بود در هل اتی منظور قرآن اهل بصیرت می گویند: وقتی برای فرمایشات گرانقدر کسی که قرآن ناطق است و سخنانش کلید فهم قرآن است و سیره اش راه روشن انسانیت و کمال است؛ چقدر ارزش قائل هستیم و چگونه دم از علی و علوی بودن میزنیم ،چگونه می خواهیم علی را بشناسیم .چگونه می خواهیم از مقام حضرتش پیروی کنیم و مدافع آرمان هایش باشیم ؟ با کدام آگاهی و بصیرت، از کجا ؟!!!
اگر علی قرآن ناطق است؛ پس باید گفت نهج البلاغه روح همان ناطق است!
ساقه های نیلوفری از پایه های عرش بالا رفته و سریر ولایت را به عطر وجودی خود آراسته اند،. درون کعبه چه غوغایی است امروز! ملائک، بال در بالْ گستره آسمان ها را پوشانیده اند و جبرائیل و میکائیل و اسرافیل حلقه خانه کعبه شدند تا پر به نور وجود او بسایند! طنین نام او هلهله شادی ملائک است. جام های افلاکیِ عاشقان به سوی او می آیند و گیسوان سیاه شبْ به یُمن وجود او گل خنده های نقره ای را در میان آبشار آسمانی اش تقسیم می کند؛ چرا که امشب علی علیه السلام می آید و و ..
و فردا چه شکوهی دارد ۱۳ رجب ، آسمانیان طبق طبق نور می آوردند، آن گاه که دیوار کعبه شکافته شد و فاطمه بنت اسد قدم به درون کعبه نهاد که علیِّ اعلی خانه خویش را از برای قدوم مبارک او آماده کرده بود… . و او آمد که نام خود را از خدا گرفته بود و آمده بود تا بت های خانه را درهم بشکند و بر پشت بام آنْ ندای یگانگی و توحید ذات مقدس خدای تعالی را سر دهد و او را تقدیس کند و فریاد حق طلبی اش را از میان کفرها و نفاق ها و فتنه ها به گوش جان های عاشقان برساند و پرواز شورآفرین کبوتران عشق را تا قیامت جانی تازه بخشد.
آسمانیان همه از شراب عشق علی علیه السلام نوشیده اند و لب از جام وصال او تر کرده اند و اینک زمینیان را فرصتی است تا در چشمه جوشان معرفت او تن بشویند و به نور وجودی او رخ برگشایند؛ او که معشوق خداوند است و محمد صلی الله علیه و آله ، در خانه خدا، خانه عشق و شوریدگی پا به عرصه خاکی نهاد. او علی است و خدایش اعلی. او که مهتاب سپیدی رویش را از او دارد و کوچه ها همه بی قرار اویند و پنجره ها در انتظار قدوم مبارکش. او که چشمانش همه حدیث و اعجاز است و نگاه هستی بخششْ پیاله جان ها را از شور زندگی، عشق وشیدایی لبریز می کند؛ او معشوق خداست، معشوق خدا. و معشوق خدا آمد.
اى آنکه حریم کعبه کاشانه ی تست-
عجیب این است که یاد گارت مهجور مانده ! نهج البلاغه ات در دیار خودش در میان شیعیانت ، در دیار ناب شیعه غریب و تنهاست هم چنان که خودتان غریب و تنها در کوفه ماندید ، و در نجف ماندگار و تنهایی حرمین خاندانت امروز در خیلی از جاها مورد هجوم آنانی است که از غفلت های مسلمانان و شیعه ی تو سود برده اند؛ زیرا آنها با کتابهای ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب بخوبی انس گرفته اند و با مطالعه ی آن بدان عمل می کنند ! هرچند جنایت می کنند و همه ی تفکرات تکفیر را محض شناخته اند !!! بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشهها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاًَ تنها و بیگانه میماند هر چند نامشان با هزار تجلیل و تعظیم برده شود، و دشمنان دین این را فهمیده اند و بدان عمل می کنند در جهت منافع خود عمل می کنند و ما می دانیم که مشرک آنانند؛ اما باید اعتراف کنیم که که نام تورا تجلیل و تعظیم می کنیم، ولی با نهج البلاغه ات بیگانهایم و از ادبیات شیعه کم بهره!
یکی از مسایل دردناکی که هرگز نمیتوان انکار نمود، مسئله مهجوریت نهج البلاغه ی امام اول شیعیان امیرالمومنین علی ـ علیهالسلام است که در میان امت اسلامی و حتی شیعیان آن حضرت غریب مانده است، گر چه به برکت نظام اسلامی نهج البلاغه نیز همانند بسیاری از معارف مهجور الهی به ندرت از ان سخن گفته می شود، اما این واقعیت تلخ هرگز قابل انکار نیست که نهجالبلاغه همچنان مهجور است؛ همانطور که امیرمؤمنان، مظلوم بود. برخی از بزرگان نکتهآموز درباره مهجوریت نهج البلاغه این گونه بیان داشته اند: (… عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش در میان شیعیان علی ـ علیهالسلام ـ در حوزههای علمیه شیعه غریب و تنهاست هم چنان که خود علی ـ علیهالسلام ـ غریب و تنهاست، بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشهها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد این کتاب و یا آن شخص عملاًَ تنها و بیگانه میماند هر چند نامشان با هزار تجلیل و تعظیم برده شود، ما باید اعتراف کنیم که با نهج البلاغه بیگانهایم، دنیای روحی که برای خود ساختهایم دنیای دیگری است غیر از دنیای نهج البلاغه.[ شهید مطهری، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صفحه ۹].
نهج البلاغه کتاب سبک زندگی ایمانی است و کتاب راهنمای زندگی دینی است و متاسفانه کمتر از این زاویه به آن نگاه شده است. بدون تردید این کتاب در دوره فعلی ما، شفای دردهای فردی و اجتماعی می باشد و اگر معنا و مفهوم زندگی را در قالب سبک زندگی نمی یابیم، بیشک نهج البلاغه هست که چنین سبکی به ما ارائه دهد و در زمینه رفع مشکلات اخلاقی، تربیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی ، مدیریتی و اجتماعی یقینن راهگشا ست.
اندیشمندان با بصیرت معتقدند، اندیشه و نظر نهج البلاغه، شهامت و مردانگی و عظمتِ روح به انسان میدهد، زیرا این کتاب از روح بزرگ و نیرومندی صادر شده که با همه ی مشکلات و مصائب زمان خود، هم چون شیری پولادین رو برو می شد و می ایستاد(علی ـ علیهالسلام) .
شهید مطهری از استاد نهج البلاغه خود نقل کرده است او میگوید: «… بزرگ مردی که مرا اولینبار با نهج البلاغه آشنا ساخت، میرزا علی آقای شیرازی اصفهانی بود، نهج البلاغه به او حال میداد و روی بال و پر خود مینشاند و در عوالمی که ما نمیتوانیم درست درک کنیم سیر میداد، او با نهج البلاغه میزیست، با نَفَس نهج البلاغه تنفس میکرد، روح او با این کتاب همدم بود، نبضش با این کتاب میزد و قلبش با این کتاب میطپید، جملههای این کتاب ورد زبانش بود و به آنها استشهاد مینمود، غالباً جریان کلمات نهج البلاغه بر زبانش با جریان سرشک از چشمانش به محاسن سپیدش همراه بود، او وقتی به نهج البلاغه میپرداخت از همه چیز بریده میشود منظرهای تماشائی و لذتبخش و آموزنده بود.[ مطهری ، مرتضی، سیری در نهج البلاغه، صفحه ۱۰].
یکی از مسایل دردناکی که هرگز نمیتوان انکار نمود، مسئله مهجوریت نهج البلاغه در میان امت اسلامی و حتی شیعیان آن حضرت است، گر چه به برکت نظام اسلامی نهج البلاغه نیز همانند بسیاری از معارف مهجور الهی به تدریج از مهجوریت رهایی یافته، اما این واقعیت تلخ هرگز قابل انکار نیست که نهجالبلاغه مهجور است همانطور که امیرمؤمنان، در زمان حیات و بعد شهادت مظلوم بوده وهست.
برای ارتباط بیشتر با نهج البلاغه باید کانون مطالعه و خواندن و شرح و بحث نهج البلاغه در اماکن دینی و فرهنگی داشته باشیم و البته با روش صحیح و علمی این مسئله شکل بگیرد، چرا که اگر روش علمی مناسب نباشد، آسیب زا خواهد بود.
نکته مهم دیگر این است که روش مطالعه و فهم دقیق نهج البلاغه نیز باید تدریس شود.همچنین باید جنبش های مردمی با هدف ترویج و آموزش نهج البلاغه شکل بگیرد و لازمه این مسئله آن است که مربیان و اساتید لازم را تربیت کنیم.
چندسالی است که مقاطع ارشد و دکتری نهج البلاغه ایجاد شده است؛ اما برای رسیدن به نقطه مطلوب کارهای بسیاری باید صورت گیرد. باید نهج البلاغه را به درون زندگی مردم امروز و فردا انتقال داد و از ظرفیت هیئات و مساجد و کانون های مردمی در سراسر کشور استفاده کرد.
مشکل ما ضعف ایمان نیست، عدم معرفت علمی مسائلی است که به آن ایمان داریم و یکی از آن مسائل تشیع و اسلام است.معتقدیم ولی آنرا نمی شناسیم و آشنایی منطقی از آن نداریم و به مردی معتقدیم به عنوان یک امام و یک مرد بزرگ و کسی که همیشه مورد ستایش ما بوده،اما متاسفانه علی را نمی شناسیم ؛ مابیشتر به ستایش علی پرداختیم نه آشنایی با علی… ( دکتر علی شریعتی).
سخن آخر با خود گفیم در سالروز تولد آن امام همام از کدام فضایل حضرتش سخن بگوییم ، گفیتم از جامع ترین منبع فضایل آنحضرت
« نهج البلاغه» « نهج البلاغه» « نهج البلاغه» « نهج البلاغه».
امید است که بتوانیم در این آشفته بازار دنیاپرستانه، که تجملات دنیوی و دلبستگی های دنیا چشم ها را معطوف به خود کرده ، گریزی زده با انس و ارتباط و مطالعه مداوم و هدفمند آن (نهج البلاغه )، بهرههای وافر دنیا وآخرت را از درون این گنجینه ی بی مانند توشه ا ی برای خود ساخته و از نورانیت آن به کمال و حقیقت نزدیک شویم و پرده از روی غربت و مهجوریت آن برداریم؛ تا دنیا وآخرت را بهتر دریابیم. (انشاء الله).
مولود کعبه ، مولی الموحدین ،امیرالمومنین، امام علی (ع )محضر امام عصر و رهبرمعظم و تمام عاشقان حضرت تبریک وتهنیت باد.
فرهاد پردخته