چگوگی سقوط شهرهای اترار وخجند توسط مغولان/تهیه کننده: علی غلامرضائی مدرس دانشگاه وپژوهشگرتاریخ ایران
مدیر خبر1
تیر 27, 1399
مقاله
327 Views
اختصاصی همای گیلان:مغولان به اتراررسیده آنرا محاصره کردند جنگ درگرفت مردم اترار پنج ما بشدت مقاومت کرد حاکم شهر غایرخان که بازگانان مغول راکشته بود امیدی به نجات خودنداشت ومردانه به دفاع مشغول شد تااینکه(قراچه خاص) که ازطرف سلطان به کمک اوآمده بود گریخت باگریختن او شهر سقوط کرد مغولان مردم را به بیرون رانده شهر را غارت کردند
غایرخان بداخل قلعه شهر پناه برد وتوانست با افراد باقیمانده یک ماه دیگر مقاومت کند تااینکه ازافرادش دونفرزنده ماندند دیگر تیری برایش نمانده بود ازخشت ساختمان برای دفاع استفاده میکرد مغولها اورا زنده دستگیر کردنداورا به حضور چنگیز بردند، چنگیز فرمانداد نقره آب کرده درچشم وگوش اوریخته بعذاب تمام کشتند،مردم شهرهای جند، بارجلیغ، کنت، وسغناق که در قسمت شمالی رودسیحون بود پایداری سختی کردند،این شهرها غارت و مردمانش اغلب بقتل رسیدند درشهر جند حاکمی که سلطان گذاشته بود با اطلاع از فرارسلطان اونیز فرارکرد ولی مردم به دفاع برآمدند تاشهر سقوط وغارت شد، حاکم شهر خجند در ناحیه فرغانه تصمیم به مقاومت گرفت حاکم شهرتیمورملک (یکی ازشجاعان روزگار)مردی دلیر وبی باک سخت پایداری کرد درآخر به جزیره ای درجیحون پناه برد مغولان هرچه کوشیدند نتوانستند به جزیره دست یابند،تیمور ملک که مقاومت رابیهوده دید با قایقهایی که قبلا تدارک دیده بودگریخت به سلطان جلال الدین پیوست.سلطان محمد خوارزمشاه بزدلانه ازسمرقند به قصد بلخ براه افتاد ترس ازبرخورد بامغولان باعث شد بصورت چاپاری عقب نشینی کند دربین را تصمیمش عوض شده راه نیشابور رادرپیش گرفت، فریادهای تضرع آمیز فرزند دلاورش سلطان جلال الدین که پدرش را به مقاومت دعوت میکرد بجایی نرسید جلال الدین التماس میکرد حداقل فرماندهی سپاهیان را بمن بده جلوی پیشروی مغولها رابگیرم ولی کج فهمی خوارزمشاه و سعایت اطرافیانش بخصوص ترکان خاتون مادرش باعث شد خوارزمشاه به فرزندش اعتمادنکند ،نه خودجنگید نه اختیارسپاهیان را بدو داد، لذا جلاالدین به حالت قهر پدر ترک گفته به غزنین محل حکومتی که برایش قبلا تعین کرده بودند رفت خوارزمشاه هراسان به نیشابور وارد شد ولی توقف نکرد،پس از دامغان وسمنان و ری به قزوین رسید(این خط سیر عقب نشینی داریوش سوم ازبرابر اسکندر مقدونی بود) چنگیز پس از فتح سمرقند دو دسته ده هزارنفری از سپاهیان را به فرماندهی دو سردار نام آورش (سوباتای)و (جبه نویان) را به تعقیب سلطان فرستاد آنان درتعقیب محمد خوارزمشاه قوچان، اسفراین،دامغان، سمنان وخوار راکشتاروغارت کرده در ری به هم پیوستند، سلطان درقزوین بودکه شنید مغولان درتعقیب وی به ری واردشده اند درحالی که مشغول جمع آوری سپاه بود با از دست دادن روحیه هراسان ونگران به گیلان وارد شد دراینجا نزدیک بود دستگیر شود ولی با فرار به طرف مازندران موقتا نجات یافت ،سپس باکشتی به جزیره آبسکون در دریای مازندران رفت ( این جزیره غیرمسکونی بوده و عده ای براین عقیده بودند محل نگهداری جزامیان بودودرحال حاضر زیرآب رفته است) دراین حال سلطان مریض شد بخصوص هنگامی که شنید اهل حرمسرایش که درقلعه لاریجان بودند اسیر مغولان شده پسران او را کشته دختران و خواهرانش را به اسیری نزدچنگیز که درحوالی طالقان بود برده شده اند تاب این همه مصائب را نیاورده درشوال سال(۶۱۷)هجری چشم ازجهان فروبست علاء الدین سلطان محمد خوارزمشاه را درهمنجا بخاک سپردند، آری او درخفت وخاری مردونام ننگینی ازخودبیادگارگذاشت.منابع:۱-تاریخ جهانگشای جوینی ج اول ص۹۳
۲-روزگاران دکتر زرین کوب ص۵۲۳تا۵۲۷
۳-سیرت جلال الدین منکُبرنی ص۵۴ ۴-غارت تمدن ایران توسط مغولان،علی غلامرضائی،انتشارات دافوس