چه گوارا کیست که مارادونا تصویر اورا در بازوانش خالکوبی نموده بود ؟؟؟؟؟/داود محمودی
مدیر خبر1 آذر 7, 1399مقالهدیدگاهها برای چه گوارا کیست که مارادونا تصویر اورا در بازوانش خالکوبی نموده بود ؟؟؟؟؟/داود محمودی بسته هستند370 Views
اختصاصی همای گیلان:ارنستو چه گِوارا درگذشتهٔ ۹ اکتبر ۱۹۶۷) که بیشتر بهنام چه گوارا یا اِلچه یا چه شناخته میشود، پزشک،چریک، سیاستمدار ، نظریهپرداز جنگی و انقلابی مارکسیست زادهٔ آرژانتین و یکی از شخصیتهای اصلی انقلاب کوبا بود. چهره و ظاهر او بهطور فراگیر به عنوان یکی از نمادهای انقلابی بشردوستانه و به عنوان یک نشان جهانی شناخته شده در فرهنگ عامه بدل گشت.
ارنستو رافائل گوارا
ارنستو چگوارا در ۱۴ ژوئن سال ۱۹۲۸ در روزاریو آرژانتین در خانوادهای اشرافی به دنیا آمد. چگوارا اولین فرزند خانواده پنج فرزندی خود بود. جد پدری چگوارا جز ثروتمندترین مردان آمریکای جنوبی محسوب میشد و از طرف دیگر جد مادری او خوزه ده لاسرنا ای هینوخوسا آخرین فرماندار اسپانیایی پرو بود. چگوارا در خانواده آرژانتینی با تبار ایرلندی و باسک به دنیا آمد،
چگوارا یکسال از دوره تحصیل خود را مرخصی گرفت تا برای آشنایی با قبایل و فرهنگهای مختلف به همراه دوستش با موتور به قسمتهای مختلف آمریکای لاتین سفر کنند. سفر به شمال آرژانتین و گشت و گذار در بین قبایل سرخپوست تحول شگرفی در طرز فکر و شخصیت وی ایجاد نمود. مشاهده فقر و تنگدستی مردم آمریکای جنوبی روحیه مبارزه طلبی را در چگوارا بیدار کرد.
او دلیل فقر و بدبختی مردم را نظام ظالم میدانست و بنا بر تفکرات مارکسیستی خویش تنها راه رهایی از این شرایط را انقلاب مسلحانه میدید.
چگوارا در سال ۱۹۵۳ به گواتمالا رفت. چگوارا به هدف مقابله با از بین بردن استثمار سرمایههای آمریکای لاتین توسط ایالات متحده آمریکا، در اصلاحات اجتماعی گواتمالا تحت ریاست جمهوری خاکوآربنز شرکت کرد.اما بعد از کودتای سیا در گواتمالا چگوارا به نهضت مقاومت مکزیک ملحق شد. در مزرعهای تحت نظارت سرهنگ آلبرتو بایو آموزشهای چریکی لازم را دید و در این زمان بود که استعدادهای نهفته وی در زمینه آموزشهای نظامی شکوفا شد.
اوایل سپتامبر ۱۹۵۴ چگوارا به مکزیک رفت و با تبعیدشدگان ۲۶ جولای ارتباط برقرار کرد. نیکولوپز جز این تبعیدیها بود که زمینه آشنایی چگوارا را با فیدل کاسترو فراهم کرد. فیدل کاسترو رهبر جنبش ۲۶ جولای گواتمالا بود که در مکزیک فکر براندازی نظام دیکتاتوری باتیستا را در سر داشت. چگوارا نیز به حمایت از جنبش فیدل کاسترو در براندازی نظام دیکتاتوری برخاست. چگوارا پزشک و یکی از بهترین چریکهای این جنبش بود.
در اواخر سال ۱۹۵۶ هشتاد دو مرد تبعیدی سوار بر قایق تفریحی شده و بندر توکسپان در ایالت ورزاکروز مکزیک را ترک کردند، آنها در دوم دسامبر سال ۱۹۵۶ جهت قیام علیه باتیستا، مجدداً پا بر خاک کوبا گذاشتند. اما علائم اولیه نویدگر آیندهای خوش نبود، زیرا تبعیدیان در روز روشن پا به خشکی گذاشتند و توسط نیروی هوایی ارتش کوبا مورد حمله قرار گرفتند.
اغلب تبعیدیان در این حمله جان خود را از دست دادند. پس از حمله گروه دوپاره شد و دو روز سرگردان بود، تبعیدیان بیشتر آذوقهای را که همراه خود آورده بودند نیز در ساحل رها کردند، در نهایت شانزده نفر از اعضای این گروه توانستند در کوههای سیرا مائسترا گردهم آیند. در کوهای سیرا مائسترا تبعیدیان مجدداً به نیروهای ارتش کوبا برخوردند.
در جریان نبرد سیرا مائسترا، چه گوارا از ناحیه گردن و سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت اما جراحت شدیدی برنداشت. چه گوارا که در اصل پزشک بود به مجروح بودن خود توجهی نکرد و پس از نبرد به مداوای دیگر مجروحان پرداخت. نبرد سیرا مائسترا اولین مرحله نبرد انقلابیون بود. انقلاب کوبا دو سال بعد و طی نبردهای متعدد دیگری در ژانویه ۱۹۵۹ به پیروزی رسید.
تا اینکه بلافاصله پس از سقوط دولت، کاسترو او را به ریاست زندان لا کابانا گماشت. لا کابانا قلعهای بود که در قرن هجدهم برای دفاع از هاوانا در برابر دزدان دریایی انگلیسی ساخته شده بود و بعدها بصورت سربازخانه درآمد. گوارا را در نیمه اول ۱۹۵۹، در تاریک ترین دوران انقلاب ریاست این زندان را بر عهده گرفت.وبا اجرای دادگاههای سریع جان بسیاری را گرفت وانان را به اتهام ای واهی جوخه اعدام سپرد او به خواهش کشبش محلی که خواستار عدم اعدام نوجوان چهارده ساله ای بود هیچ توجهی نکرد وان نوجوان وبسیاری را به اعدام نمود واز این کار با افتخار یاد میکردشدت کشتار به حدی بود که او به نماینده ی شوروی گفته بود : مخالفان انقلاب دیگر هرگز نخواهند توانست سرشان را بلند کنند.»
چه گوارا به محض قدرت گرفتن انقلابیون در کوبا تمام زمینها و صنایع و.. از مردم وصاحبان زمینها و مشاغل گرفت و در اختیار دولت قرار داد ودر این کار حتی از یه مغازه تعمیر کفش نیز نگذشت و وعده ی رشد ده درصدی اقتصاد و پیشی گرفتن از امریکا را میداد ولی پس از چند سال کوبا تبدیل به مستعمره شوروی بود که به ازای تامین شکر بلوک شرق میتوانست جیره غذایی ناچیزی برای مردم کوبا فراهم کند
اودر کوبا اردوگاه کار اجباری ایجاد نمود و بسیاری از روشنفکران ازادیخواهان وروزنامه نگران اعدام نشده را به کار اجباری گماشت که از سرنوشت بسیاری اطلاع دقیقی در دست نیست
در سال ۱۹۶۵، چه گوارا پس از محفوظ نگهداشتن قدرت کاسترو در کوبا، با روسها توافق کرد تا با حمایت و آموزش به شورشیان در کنگو شوروی را گسترش دهد. حال آن که در آن جا او به دلیل انکه سیاه پوستان زیاد اهل خشونت نبودند نامید شد و ناامیدی خود را در یک گفتگوی رادیویی با لوئیس پونز چنین بیان کرد :
«قصد داریم برای سیاهپوستان دقیقا همان کاری را انجام دهیم که آنها برای انقلاب انجام دادند و منظورم از آن کار این است: هیچ.»
در جریان بحران موشکی کوبا بعلت وجود موشکهای اتمی در کوبا که امریکا را نشانه گرفته بود امریکا و شوروی برای برچیدن این موشکها در ترکیه و کوبا (که احتمال داشت همه دنیا را نابود کند) توافق کردند چه گورا از این توافق عصبانی بود واز دست شوروی ها ناراحت شد وگفت :
اگر موشکها برجا مانده بودند، از تمامی آنها استفاده میکردیم و به قلب ایالات متحده آمریکا، از جمله نیویورک می فرستادیم…»
سال ۱۹۶۷، چه گوارا به بولیوی سفر کرد تا به انقلاب دامن بزند و حتی یک دهقان هم به او یا انقلاب شوروی ملحق نشد. اگرچه در عوض خیلی زود گوشهای شنوایی میان طبقه متوسط رو به بالا پیدا کرد و آنها به سرعت طی یک شورش کوتاه مدت در کشتن هزاران بولیویایی بی گناه از او تبعیت کردند. مدت کمی پس از این واقعه پلیس بولیوی با کمک سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) او را دستگیر کرد.
بعدها اسیرکنندگان او گفتند: «زمانی که در قلعه لاکابانا در حال کشتار شبه نظامیان از جمله یک کودک ۱۴ ساله بود، بسیار شجاع به نظر میرسید… اما پس از دستگیری انگار واقعاً ترسیده بود.»
طبق گزارشات، چه گوارا با التماس خواستار زنده ماندن خود شد و گفت: «زندگی من بیشتر از مرگم برای شما ارزش خواهد داشت.»
ظاهرا اسیرکنندگان او با این حرف موافق نبودند. با او همانطور رفتار شد که او با عده بیشماری رفتار کرد، به جایگاه تیرباران فرستاده و اعدام شد
بعد از مرگ چگوارا کسی اطلاعی از محل دفنش نداشت تا اینکه یکی از ژنرالهای ارتش بولیوی که در دستگیری او نقش داشت در سال ۱۹۹۵ مکان دفن او را که در کنار یک فرودگاه بود افشا کرد.
در سال ۱۹۹۷ بقایای جسد او به کوبا انتقال پیدا کرد و به مناسبت پیروزیهای زیادی که چگوارا در جریان جنگهای انقلابی کوبا کسب کرده بود در سانتا کلارا به خاک سپرده شد و مقبرهای به یاد او ساخته شد.
پیروان معاصر چه گوارا- همان طرفداران پسا کمونیست با چنگ زدن به اسطوره هایی چون چه گوارا میخواهند جنایات سوسیالیست ها در کشورهایی چون کامبوج البانی رومانی لتونی لهستان المان شرقی ، شوروی، کره شمالی ،و…ماست مالی کنند در حالیکه هیچ کس فراموش نخواهد کرد که استالین، مائو ،انور خوجه ،پل پوت ،کاسترو و چه گوارا میراثی جز مرگ و نابودی اقتصاد وتوزیع فقر اردوگاههای کار اجباری و…برای ملت خود نداشته اند
البته جوانان آرژانتینی از این قاعده مستثنی هستند. آنها برای افراد فوق الذکر عبارتی منظوم به زبان اسپانیولی ساختهاند که میگوید: “من یک تی-شرت [با عکس] چه دارم ولی نمیدانم چرا!”
گرد اوری کننده داود محمودی